• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
یکشنبه 21 مرداد 1397
کد مطلب : 26614
+
-

پایان عصر ائتلاف؟

اردوغان: درصورت ادامه بی‌احترامی‌های آمریکا متحدان جدیدی را جایگزین این کشور می‌کنیم

گزارش1
پایان عصر ائتلاف؟


سیاوش فلاح‌پور/ خبرنگار
این روزها به سختی می‌توان نشانه‌های یک متحد اساسی آمریکا در خاورمیانه را در ترکیه پیدا کرد، اگرچه زیرساخت‌های اقتصادی، سیاسی و نظامی این اتحاد همچنان در سرزمین به جا مانده از امپراتوری عثمانی پابرجاست. اکنون ترکیه و آمریکا هر یک شهروندانی از طرف مقابل را به اتهامات سیاسی و امنیتی زندانی کرده‌اند، مقامات ارشد دو کشور هر روز به یکدیگر حمله می‌کنند، مذاکرات فشرده وزرای خارجه آنها برای مهار بحران در روابط دوجانبه ناکام مانده و حتی تا چندی پیش، نگرانی از رویارویی نظامی نیروهای دو کشور در شمال سوریه وجود داشته است. روز گذشته رجب طیب اردوغان که به نمادی از اختلافات دو کشور تبدیل شده تعارفات دیپلماتیک را کنار گذاشت و با انتشار مقاله‌ای در روزنامه نیویورک‌تایمز از آمادگی ترکیه برای یافتن متحدانی جدید درصورت تداوم «بی‌احترامی آمریکا به حاکمیت ملی ترکیه» نوشت. چرا روابط آمریکا با یکی از مهم‌ترین متحدانش در منطقه به این وضعیت دچار شده است؟ ریشه‌های این بحران چیست؟ برای پاسخ به این سؤالات باید نگاهی داشت به روابط آمریکا و ترکیه طی دو دهه گذشته، به‌ویژه بعد از قدرت گرفتن حزب اسلامگرای عدالت و توسعه در آنکارا.


پیروزی عدالت و توسعه؛ آغاز راه جدید ترکیه
سعید الحاج، محقق و تحلیلگر فلسطینی ساکن ترکیه آغاز تنش‌های بالقوه میان دو کشور را سال 2002و پیروزی حزب عدالت و توسعه در ترکیه می‌داند. او می‌نویسد: اسلام‌گرایان در آن زمان کشوری را به ارث بردند که از بحران‌های متعدد و پیچیده اقتصادی و سیاسی در رنج بود. مهم‌ترین بحران اما گمگشتگی ترکیه در نظم نوین جهانی، بعد از پایان جنگ سرد به شمار می‌رفت، به‌گونه‌‎ای که این کشور هیچ جایگاه و نقشی برای خود در تحولات بین‌المللی متناسب با ظرفیت‌ها و توانایی‌هایش تعریف نکرده بود. به این ترتیب، خلأ سیاست خارجی ترکیه با دیدگاه‌های احمد داوود اوغلو در کتاب مشهور وی (عمق استراتژیک) و توسط بدنه اجرایی حزب عدالت و توسعه که دولت را در دست گرفته بود بر طرف شد. دیدگاه‌هایی که می‌توان آنها را در یک محور خلاصه کرد؛ بازگشت به خاورمیانه، با استفاده از ظرفیت‌های تاریخی (احیای حضور امپراتوری عثمانی در جهان اسلام) و اقتصادی (افزایش تعامل تجاری با کشورهای مسلمان و وارد‌کننده کالا) با هدف تغییر ترکیه از کشوری منفعل به بازیگری فعال و تأثیرگذار در معادلات یکی از مهم‌ترین مناطق جهان.


انقلاب‌های عربی؛ تقابل نیابتی آمریکا و ترکیه
نقطه آغاز اجرایی شدن رویکردهای حاکمان جدید ترکیه اما انقلاب‌های عربی در سال 2011بود، انقلاب‌هایی که نظم حاکم بر جوامع عقب‌ مانده عربی را بر هم زد و فضا را برای نفوذ سایر بازیگران قدرتمند در این کشورها فراهم کرد. درحالی‌که انتظار می‌رفت کشورهای بحران‌زده به صحنه‌ای برای رویارویی نیابتی ایران و آمریکا تبدیل شوند، ترکیه به‌عنوان پایگاه قدرتمند اخوان‌المسلین در کنار قطر به حمایت از شورشیان و مخالفان در منطقه پرداخت، از تونس و لیبی و مصر گرفته تا یمن و سوریه. عملکرد ترکیه در تحولات منطقه و میزان تأثیرگذاری این کشور در انقلاب‌ها خیلی زود مایه نگرانی متحدان آمریکا در منطقه شد، نگرانی‌ای که امروز در قالب ایمیل‌های افشا شده سفرای عربستان و امارات به مقامات ارشد دولت‌های اوباما و ترامپ مستند شده است. حمزه تکین، دیگر نویسنده ترکی که ارتباط گسترده‌ای با رسانه‌های عرب زبان دارد در این زمینه می‌گوید: ترکیه‌ای که در ساختاری مستقل از سیاست‌های آمریکا به کنشگری سیاسی در خاورمیانه مشغول باشد، مورد قبول واشنگتن نبوده، نیست و هرگز نخواهد بود. آمریکا به خوبی می‌داند ظرفیت‌های گسترده ترکیه تا چه حد می‌تواند برای منافع این کشور در خاورمیانه تهدیدآفرین باشد و ریشه تمام مخالفت‌ها با اردوغان همین است. کودتای مصر نخستین بزنگاه تقابل نیابتی آمریکا و ترکیه در خاورمیانه بود، درحالی‌که دولت اوباما عملا از کودتا علیه دولت قانونی و اسلامگرای محمد مرسی حمایت کرده بود، اردوغان در مجمع جهانی علیه این کودتا و حمایت آمریکا و کشورهای عربی از آن به تندی انتقاد می‌کرد.


از کودتای نظامی تا جنگ اقتصادی
جمال خاشقجی، نویسنده اخوانی سعودی در یادداشتی با عنوان ریشه‌های تاریخی تنش‌های ترکیه و آمریکا در روزنامه الحیات می‌نویسد: مجموعه اختلافات دو کشور در قبال انقلا‌ب‌های عربی که با چراغ سبز آمریکا شکست خوردند تا سال 2015به نقطه اوج خود رسید و به این ترتیب زمینه برای کودتای سال 2016در ترکیه مهیا شد. کودتایی که منابع نزدیک به دولت ترکیه، بارها آمریکا و متحدان عرب این کشور را مسئول آن دانسته‌اند.

تکین در یادداشتی که اخیرا در پایگاه اینترنتی الجزیره منتشر کرد با مقایسه میان کودتای 2016و بحران ارزی این روزهای ترکیه می‌نویسد: هدف، توقف ترکیه از حرکت در مسیری است که با هدایت عدالت و توسعه در آن قرار گرفته است؛ اقتدار در منطقه و تولید انبوه صنایع نظامی سنگین. ترکیه اکنون خود برای سیاست خارجی این کشور تصمیم می‌گیرد و براساس آن با چین، روسیه، ایران یا هر کشور دیگری تعامل دارد، یک روز با کودتا خواستند مانع از این حرکت شوند و حالا با فشار برای فروپاشی ارز ترکیه همان اهداف را دنبال می‌کنند.  این در حالی است که به موازات تشدید تنش‌های دو کشور در پرونده کشورهای عربی منطقه و در رأس آن مسئله فلسطین، حمایت‌های غیرمستقیم آمریکا از همه‌پرسی و متعاقبا استقلال کردستان عراق، فضا را بیش از پیش برای سیاست‌های ضد‌آمریکایی دولت اردوغان در داخل ترکیه باز کرد؛ رویکردهایی که به باور خاشقجی، منجر به پیوستن ترکیه به روسیه و ایران در ساختار آستانه برای مدیریت بحران سوریه شد.


ترکیه و آمریکا؛ متحد یا دشمن؟
وضعیت فعلی روابط آنکارا و واشنگتن به گواه رهبران دو کشور بسیار وخیم است، وضعیتی که می‌توان دلایل متعددی برای آن یافت. تلاش ترکیه برای خرید سامانه موشکی S-400 از روسیه، عدم‌التزام این کشور به تحریم‌های جدید آمریکا علیه ایران، حملات مکرر ارتش ترکیه به مواضع کردها در شمال عراق، ادامه بازداشت خانگی کشیش آمریکایی، افزایش تعرفه‌های واردات آلومینیوم از ترکیه، ادامه بازداشت یک تاجر ترکی به جرم دور زدن تحریم‌های ایران و... . با این حال به‌نظر می‌رسد تقابل بی‌سابقه دولت‌های آمریکا و ترکیه به مسئله‌ای فراتر از بحران‌های یادشده بازمی‌گردد؛ مسئله‌ای که نه‌تنها اجازه حل اختلافات میان دو کشور را از راه‌های دیپلماتیک متعارف نمی‌دهد بلکه هر روز بحران دیگری پیش روی آنها می‌گذارد. آیا آمریکا متحدی اساسی را در منطقه از دست داده است؟ آیا در سایه ظهور ابرقدرت‌های جدید اقتصادی باید منتظر خروج ترکیه از منظومه سیاسی آمریکا باشیم؟ به ‌نظر می‌رسد هنوز برای پاسخ به این پرسش‌ها زمان لازم است. اگرچه بدون تردید می‌توان گفت روابط ترکیه و آمریکات هیچ‌وقت به این تیرگی نبوده است.

این خبر را به اشتراک بگذارید