10 باید و نباید تابآور شدن تهران
حامد فوقانی _ دبیر گروه شهر
تابآوری تهران همچنان محل بحث است؛ با وجود آنکه اقداماتی برای این منظور صورت گرفته اما هنوز هم نمیتوان گفت پایتخت کشور که نبض اقتصادی و سیاسی در آن میتپد، در برابر بحرانهای طبیعی، صنعتی و اجتماعی آمادگی لازم را پیدا کرده و تابآور شده است.تابآوری و مدیریت بحران ارتباط تنگاتنگی با هم دارند و بحث راجع به هریک، پای آن یکی را به میان میکشد. در این بین، اگرچه سالهاست که محققان توانستهاند برای مدیریت بحران، تعاریف دقیقی ارائه دهند اما برای تابآوری هنوز تعریف جامعی بیان نشده است. به همینخاطر شاید خیلی نمیتوان در برابر میزان تابآور بودن یکشهر به زبان ساده و مطمئن صحبت کرد. با وجود این، تابآوری مبحث بسیار بااهمیتی به شمار میرود و غفلت از آن، یعنی نادیده گرفتن یکی از مهمترین اولویتها در حرکت شهر به سمت توسعه پایدار. این در حالی است که برای تابآور شدن در اصول شهرسازی باید انطباقپذیری، سازگاری و انعطافپذیری مدنظر قرار گیرد.
و اما نکته ویژه دیگر در تابآوری به این برمیگردد که مسئولان باید دست از اقدامات و اظهارنظرهای هیجانی بردارند و کار عملیاتی را در پیش بگیرند. چنین هدفی از یکسو به ملزومات و زیرساختها نیاز دارد و از سوی دیگر به افزایش دانش و بروزرسانی اطلاعات مدیران وابسته است. بنابراین بد نیست برخی از بایدها و نبایدها را مرور کنیم:
1- سامانه هشدار سریع باید نصب شود: کارکرد این سامانه، اطلاعرسانی سریع زمینلرزههای بزرگ قریبالوقوع است که هماکنون تنها فناوری دارای قابلیت پیشبینی زمینلرزه در لحظاتی پیش از وقوع آن است. وجود چنین سامانهای کمک میکند تا مسئولان حوزه مدیریت بحران بتوانند تصمیمهای آنی را به یکسیستم هوشمند بسپارند. اینگونه قطع خودکار جریانهای ورودی آسیبزا مثل جریان گاز امکانپذیر میشود که کمک بزرگی برای جلوگیری از آسیبهای بعدی خواهد بود. با وجود این، دستکم حدود یک دهه است که مسئولان از تلاش برای ایجاد چنین سامانهای در تهران خبر میدهند؛ اما هنوز به مرحله عمل نرسیده است و تنها روی پهنه شرقی سامانهای نصب شده که در واقع باید گفت در مرحله تست قرار دارد.
2- سامانه هشدار صوتی باید نصب شود: طبق برنامه قرار بوده در تهران سیستمی اجرا شود که طبق آن، وقوع زلزله حتی 10ثانیه جلوتر به مردم با بوقهایی بلند اطلاع داده شود. با این سامانه تکانهای اولیه زمین منجر به آلارم سیستمهای صوتی در محلهها خواهد شد تا مردم بتوانند در خانه محلی امن را انتخاب کنند. شاید جالب باشد بدانید با به کارگیری این سامانه، خسارت جانی حدود یکچهارم کاهش مییابد.
3- انطباق نقشهها لازم است: گام دیگر انطباق نقاط لرزهخیز با نقشههای شهرسازی و سپس اقدامات جدی برای کاهش بارگذاری و تعیین کاربریهای متناسب در نقاط خطرزا یا نقاط کلیدی است تا مردمی که در نواحی خطر هستند بتوانند از این محلها دور شوند و در زمان بحران خدماترسانی بهدرستی انجام شود. بنابراین بهرهمندی از نقشههای دقیق تهیه شده و موجود، اهمیت دارد.
4- فضاهای همگانی افزایش یابد: یکی از مزیتهای افزایش فضاهای همگانی و بازگشایی عرصه این است که میزان مکانهای امن در شهر را افزایش میدهد.
5- افزایش تعداد سامانههای تخمین خسارت: با کمک این سامانه، مدیران بخش بحران قادر خواهند بود تا میزان خسارات به بارآمده از زلزله رخداده را برآورد کنند. اینگونه بهتر به نقاطی که آسیب جدی دیدهاند، امدادرسانی میکنند و از وضعیتی که پیش آمده تحلیل درستی خواهند داشت. هماکنون نیاز است تا در تهران چنین سامانهای در نقاط بیشتری نصب شود.
6- آگاهی مردم با بهره از ظرفیت شورایاریها: شورایاریها و سراهای محله پتانسیلهای فراوانی برای آموزش شهروندان در افزایش ایمنی و چگونگی رفتار با بحرانهایی از جنس زلزله دارند. بنابراین توصیه میشود که این مهم مورد توجه قرار گیرد. شورایاران میتوانند در رایزنی با مدیریت شهری، پایگاههای بسیج و هیأت امنای مساجد، دستکم زمانی را برای آموزش شهروندی لحاظ کنند و پیغام مدیران رده بالا را به مردم محل برسانند. چسباندن نقشه امن تخلیه اضطراری در معرض دید عموم و هدیه دادن پوستر این نقشهها به خانوادهها بهویژه خانوادههایی که افراد سالمند و پیر دارند میتواند در دستور کار قرار بگیرد چراکه شاید سالخوردهها نتوانند از امکانات گوشی تلفن همراه و اپلیکیشنهایی مثل شهرآماده استفاده کنند.
7- توضیح در مورد کارکرد پایگاههای پشتیبان: اساسا این تصور غلط در اغلب مردم وجود دارد که سولهها یا پایگاههای پشتیبان مدیریت بحران برای اسکان در شرایط اضطرار است. در حالی که پایگاهها دارای تجهیزات امدادرسانی و ایمنی هستند و کارکرد اصلیشان برای اسکان اضطراری نیست؛ مگر درصورت بخشنامهها و تصمیمات مدیران بخش بحران.
8- نباید ترسید اما باید هوشیار بود: بعد از یک زلزله نسبتا قوی، خیلیها رفتار خودشان را حین رخداد بازگو میکنند. خیلیها از ترس میگویند و عدهای از خونسردی. این مسئله نیاز به یکتحلیل اجتماعی و روانشناسانه دارد. در عین حال باید هوشیار بود و توصیههایی مثل مستحکمسازی ساختمانها را جدی گرفت. شاید شما هم ندانید که هماکنون شهرداری طرحی برای مقاومسازی بناها با حداقل هزینه در دست دارد. با این طرح خیلی از ساختمانها را میتوان به جای تخریب و نوسازی، مقاوم کرد. به هرحال حدود 2.5میلیون نفر روی گسلهای مشا و شمال تهران زندگی میکنند که خیلی از آنها حسابشان از آن 15درصد پایتختنشین ساکن در بافت فرسوده جداست. بهعبارتی بسیاری از ساکنان شمال تهران، توانایی هزینه برای مقاومسازی را دارند و بد نیست از طریق برنامه شهرآماده از جزئیات طرح و اقدام برای منظور آگاه شوند.
9- لایحه واکنش اضطراری آماده شود: لایحه برنامه عملیاتی واکنش اضطراری به زلزله تهران با گذشت بیش از یک سال از مصوبه الزامآور شورای شهر هنوز بهصورت کامل تدوین نشده است. البته لایحه مذکور سال گذشته به شورا آمد، اما متأسفانه هنوز درباره اصلاح و بازنگری در لایحه اقدامی نشده است.
10- افزایش زیرساختهای سبز و نرم: در خیلی از شهرهای بزرگ دنیا در حال تخریب اتوبانها و بزرگراهها هستند تا به جای آن سبزراه و پیادهراه بسازند. حال که شهردار تهران از برنامههایی برای برداشتن پلهای فرسوده و قدیمی یا پلهای با کارکرد پایین صحبت به میان آورده، بهتر است کارشناسان با رویکرد حمایت و نقد صحیح و نه تخریب ماجرا جلو بیایند. بدون شک با چنین کاری اگر پیوستهای اجتماعی، زیستمحیطی و ترافیکی لحاظ شود، حتما نقاط باز و امن در شهر افزایش خواهد یافت.