سلام. هرچند همواره مسئولان به استفاده از تواناییهای جوانان در دستگاههای مختلف تأکید میکنند اما متأسفانه در مقام عمل همچنان شاهدیم که افراد بازنشسته پس از بازنشستگی مجددا در همان شغل قبلی در مسئولیتهایی با عناوین جدید معرفی و مشغول بهکار میشوند!
2مرد شیاد با پوشیدن لباس پلیس، یکی بهعنوان مأمور راهنمایی و رانندگی و دیگری بهعنوان مأمور انتظامی از شهروندان اخاذی میکردند اما سرانجام دستشان رو شد و دستگیر شدند. اولین متهم جوانی است که چند روز قبل هنگام اخاذی از چند راننده در شهرک غرب به دام افتاد.
سرنوشت زن جوانی که از 3سال قبل به اتهام قتل شوهرش بازداشت شده اما ادعا میکند قاتل نیست و شوهرش خودکشی کرده به برگزاری مراسم قسامه گره خورد. حالا اولیای دم باید 50نفر را به دادگاه بیاورند که سوگند یاد کنند زن جوان قاتل است.
«پسر جوان از خانهام بیرون آمد و فرار کرد. من هم در تعقیب او یک چاقو به سمتش پرتاب کردم، ولی او به قتل رسید.» این حرفهای مردی است که به اتهام قتل پسری که به دختر جوانش علاقهمند بود دستگیر شده است. او در دادگاه مدعی شد که ناخواسته دست به این جنایت زده است.
متهم میگوید به دلیل ورشکستگی نقشه سرقت از طلافروشی را طراحی و اجرا کرده است
داخلی
پسر جوان خودروی هیوندای شاسی بلندش را مقابل یکی از مراکز خرید شمال تهران پارک کرد و وارد آنجا شد. او خیلی آرام و خونسرد سراغ طلافروشی که از قبل انتخاب کرده بود، رفت و پس از شکستن قفل مغازه، یک کیلو طلا و جواهرات از آنجا سرقت و بدون اینکه کسی به او شک کند، فرار کرد.
وقتی 3دوست دور هم جمع شدند و سفره دلشان را برای یکدیگر باز کردند، متوجه شدند که هر سه وجه اشتراکی دارند؛ طلب میلیاردی از افرادی که با آنها کار میکردند.
«من راننده کامیون هستم، ترمز کامیونم بریده است.» همین چند جمله راننده جوان در تماس تلفنی با پلیسراه کافی بود تا مأموران برای نجات راننده کامیون و جلوگیری از وقوع یک فاجعه تلاش کنند.