با آن صورت شیرین تپل و آن چشمهای ورقلمبیده و آن بدن چاق و گردالی در اتاق گریم تماشاخانه فردوسی نشسته بود و منتظر بود امشب هم تماشاگران را مثل همیشه به قهقهه بیندازد.
«سنگفرش هر خیابان از طلاست». نه! این فقط نام کتابی از کیمووچونگ نیست. در دامنههای بینالود استان خراسان رضوی میان شکاف کوه ناگهان شهری رخ مینماید که در این فصل به واقع سنگفرش آن از طلاست.
در این وارونگی هوا که از زاویه علمی در واقع وارونگی دماست و نماد آن چتر سیاهی است که شهر روی خود میکشد در نقدش حرف و حدیث زیاد گفته شده و بازنوشت آنها شاید کار عبثی بهنظر بیاید.