تا روشنایی بنویس!
«تا روشنایی بنویس!» نوشته احمد اخوت ترجمان گوشهای از احوال نویسندگان (این منزویان عاشق نوشتن) است و به شرح و بیان چیزهایی میپردازد که با «نا» و «نه» سر و کار دارند. مثلا ناخوانده، نانوشته، نرسیده ، ناتوانی و مانند اینها. همچنین روزگار آن انسان منزوی را مد نظر میگیرد وقتی از صفحه سفید (نوشتن) وحشت دارد؛ یا آنگاه که مینویسد و خط میزند؛ یا وقتی نویسنده رفته است و فقط یادداشتها و نسخههای دستنوشتهاش باقی مانده؛ یا آن زمان که به حدی از همه چیز متنفر است که ترجیح میدهد از او نشانی باقی نماند...
در بخشی از این کتاب میخوانیم:« نویسنده حالا ظاهرا آماده نوشتن است. همه مقدمات را فراهم کرده و میخواهد اگر اتفاقی نیفتد حتما داستان یا مقالهاش را بنویسد. مدتها درباره موضوع موردنظر تحقیق کرده و فیشها و یادداشتهایش منظم روی میز است. طرح مطلب را قبلا جزءبهجزء و دقیق نوشته است. شروع و پایانش را هم مشخص کرده. قلم را برمیدارد که بنویسد، اما نمیتواند. جمله اول را یکی، دوبار مینویسد و خط میزند. معلوم نیست چرا دلشوره دارد. برای اینکه قلمش گرم بشود و به راه بیفتد گل و بته و آدم میکشد. خانهای کنار جوی آب با دودکش و خورشید و ... از اینها کاری بر نمیآید . نگران، چند جملهای را خوشنویسی میکند . این کار هم فایده ندارد . الان دو ساعت از شروع کار گذشته است. نه ، نمیشود. کاغذ را مچاله میکند و دور میاندازد. امروز انگار میوزها با او سر ناسازگاری دارند و نمیخواهند دستش را بگیرند تا بنویسد.»
این کتاب 286 صفحهای را انتشارات جهان کتاب در قطع رقعی با شمارگان 550 نسخه، به بهای 43هزار تومان منتشر کرده است.