سناریوی انفعال
چرا دفاع از سینما به صدور بیانیه ختم شده است
مسعود میر ـ روزنامهنگار
یک بیانیه جدید برای یک داستان تکراری، یک واکنش بینتیجه و دیرهنگام به یک بحران جدی... . اینها شاید واقعیترین توصیف از بیانیهای باشد که در یکی، دو روز گذشته مهمترین پایگاه صنفی اهالی سینما پای آن را مهر و خطاب به رئیس قوه قضا منتشر کرد.
بهانه توقیف «خانه پدری» با مجوز وزارت ارشاد توسط دادسرا بود و فحوای کلام درخواست برای دیدار. این نامهها البته دیگر بدل شده به یک رسم، به یک جریان یکطرفه و بینتیجه، و بدبختی اینکه در این میانه پیغام و پسغامها، تنها اهالی سینما هستند که متضرر میشوند وگرنه مدیران پشت میزهایشان سنگری امن دارند. موضوع حمایتهای صنفی خانه سینما از وضعیت اعضایش گویی بیشتر متمرکز بر حل و فصل سوابق بیمه و حقوق بیکاری شده و رمقی برای احیای منزلت هنرمند در عوالم حرفهای باقی نگذاشتهاست. خانه سینما البته در این انفعال تنها نیست چون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت سینمایی این وزارتخانه هم اخیرا در مقابل نادیده گرفتهشدن قوانین رسمی مجموعه وزارتخانه در حوزه صدور مجوز ساخت و نمایش فیلمهای سینمایی باز هم عقب نشست تا دوگانگی تصمیمگیری و اجرا باز هم به چشم بیاید.
المشنگه با فیلمهای مستقل و جدی
«از روزی که پولهای عجیب وارد سینما شد ساختار هم عوض شده. خانه سینما امروز منفعل نشده و چند سالی هست که دچار مشکل است. من حس میکنم پولهایی که به سینما آمده متمرکز است بر ساخت فیلمهای غیرجدی و غیرمستقل. من واقعا دیگر نمیخواهم در این حوزه حرف بزنم ولی در زمان اکران فیلم آخر خودم هشدار دادم که نامحرمها به سینما آمدهاند.» این حرفهای منیژه حکمت، کارگردان و تهیهکنندهای است که به قول خودش دیگر خود را عضو صنف نمیداند و معتقد است مشکلاتی که این روزها گریبان سینماگران را گرفته یکروزه پیش نیامده و داستانی طولانی دارد. حکمت معتقد است راه مقابله با این جریانها اول سکوت و صبر برای گذر از این دوران است و بعد مبارزه با روشهای حرفهای. او میگوید: « من تصمیم گرفتهام که دیگر به حمایت ارشاد و خانه سینما چه مادی و چه معنوی امید نبندم و در همین راستا فیلم خودم را با بودجه اندک 200میلیونی درباره سیل در 13روز ساختم. فیلم جدی و مستقل ساختن سخت، اما شدنی است.»
زیر چنگال مدیران هستیم
«من میخواهم فیلم بسازم ولی دائم برای من و کارم مشکل درست میکنند و اگر اعتراضم هم بلند شود زیر چنگال مدیران سرکوب میشوم. وقتی فیلمی از سوی دادستانی توقیف میشود، یعنی وزارتخانهای وجود ندارد و خانه سینمایی وجود ندارد، یعنی معاونت سینمایی اختیاری ندارد وگرنه هر مشکلی را میشود با جلسه و مشورت و گفتوگو حل کرد.» این حرفهای منوچهر هادی است که هنوز حکایت پایین کشیده شدن فیلمش از پرده نمایش در اوایل سال کهنه نشده است. او میگوید: «از ابتدای سال تا حالا 2فیلم «رحمان 1400» و خانه پدری با پروانه نمایش از اکران پایین کشیده شدهاند. در این شرایط کدام سرمایهگذار دیگر حاضر است برای یک فیلم 4-3میلیارد تومان سرمایهگذاری کند و چرخه تولید و اشتغال در سینما را در این اوضاع بحرانی بیکاری جامعه زنده نگه دارد».
هادی درباره انفعال ارشاد و خانه سینما درباره موضوع فیلم خانه پدری هم تأکید میکند: « اگر قرار است فیلمی در دادستانی تعیین تکلیف شود ما حاضریم از همان ابتدای تولید برویم آنجا تا مشکلی هم پیش نیاید نه اینکه بعد از گذراندن پروسه طولانی دریافت مجوز تازه بشنویم که فیلمی اذهان عمومی را جریحهدار کرده است. سؤال من اینجاست که آیا آنهایی که از فیلم خوششان آمده هیچ حقی ندارند؟ فقط آنهایی که فیلم را نپسندیدهاند صاحب حق هستند؟ مگر همه مردم از عملکرد همه مسئولان راضی هستند؟ به هر حال باید همه به قانون تمکین کنیم وگرنه مشکلات چند برابر خواهد شد».
شمقدری برگرد!
کارگردان فیلم رحمان 1400میگوید شاید با این حرف، من به خیلی چیزها متهم شوم اما صادقانه میگویم که بنویسید «شمقدری برگرد». هادی توضیح میدهد که «در دوران آقای شمقدری اگر فیلمی با مجوز نمایش به هر دلیل توقیف میشد سازمان سینمایی لااقل هزینههای تولید فیلم را تقبل میکرد اما حالا ما در شرایطی هستیم که برای یک فیلم با پروانه نمایش به دادسرا احضار میشوند و کسی در وزارت ارشاد، خانه سینما و معاونت سینمایی حتی نمیپرسد که در چه حالید».