فیلم شب دوازدهم داستان کلارای ۲۱ساله است که در راه بازگشت از خانه دوستش نانی توسط فرد ناشناسی به آتش کشیده میشود و میمیرد. در ادامه پلیس جنایی جستوجو و تحقیق طولانی و مفصلی برای یافتن قاتل را آغاز میکند... در ابتدای فیلم آمده است: «پلیس فرانسه سالانه حدود 800 قتل را بررسی میکند که نزدیک به 20درصد آنها غیرقابلحل باقی میماند! این فیلم درباره یکی از آنهاست». پس با فیلمی مواجهیم که پایان آن را میدانیم اما در طول نمایش آن با قصهای روان اما کمفراز و فرود و در شیب ملایمی روبهرو هستیم.
درست در شبی که رئیس قبلی بخش جنایی بازنشسته میشود و همکارانش در جشن بازنشستگی او حضور دارند، یوهان، سربازرس جدید بخش جنایی، با قتل وحشتناک دختر جوانی مواجه میشود که بهطور عجیبی سوزانده شده است. او همراه با سایر همکارانش بهدنبال کشف این قضیه است. در شب دوازدهم با کارآگاه تنها و بهنسبت جوانی مواجه هستیم که میخواهد نخستین پرونده مستقلش را بهعنوان رئیس بخش جنایی با موفقیت به پایان برساند. یوهان آنقدر درگیر پرونده شده که حتی موقع خواب وقتی به پرونده و بازجویی از مظنونها فکر میکند خود را در قالب آن شخصیتها قرار میدهد و از طریق جلوههای بصری او را تا حدی شبیه هر کدام از افراد مظنون میبینیم. از آن طرف کلارا با اینکه به لحاظ فیزیکی حضور بسیار کمی در فیلم دارد اما در طول زمان ۱۱۳ دقیقهای شب دوازدهم بارها درباره او صحبت میشود و درام را پیش میبرد.
اداره پلیسی که دومینیک مول به تصویر کشیده بسیار باورپذیر و واقعگراست. مثلاً عدهای پلیس دور هم جمع شدهاند و در مورد اضافهکاری صحبت میکنند. یا یکی از پلیسها غر میزند و به خرابی دستگاه پرینتر اعتراض میکند و میگوید من پلیسم، تعمیرکار پرینتر نیستم و... آنها با مشکل کمبود بودجه هم مواجه هستند که به کارشان لطمه زیادی میزند. با اینکه چندان به هیچکدام از اعضای ایستگاه پلیس نزدیک نمیشویم و تنها به خانه یوهان (شخصیت اصلی ماجرا) میرویم اما از لابهلای صحبتهای کارآگاهان متوجه برخی از ویژگیها و خصوصیات آنها میشویم. درباره مارسو هم که دوست نزدیک یوهان و پلیس باتجربهای است از طریق درددلهایش با یوهان، متوجه مشکلات خانوادگیاش میشویم و رفتار او با یکی از متهمان (ونسان) را درک میکنیم. البته در نهایت با اینکه میتوانیم نتیجه اختلاف او با همسرش را حدس بزنیم، اما فیلم به ما چیزی نمیگوید و تنها در تخیل خود باید به عاقبت مارسو بیندیشیم.
شب دوازدهم
در همینه زمینه :