دیدار با محمود پاکنیت، بازیگری که لحظه سال تحویل همیشه خانواده و شیراز را به همه دنیا ترجیح میدهد
بهترین عیدی: درکنار خانوادهبودن
مجتبی یارزمان
بازیگر کازرونی بااخلاق و متواضع کشورمان که ۶۶ بهار و نوروز را پشتسر گذاشته، به اندازه روزهای کودکیاش هنوز هم جمعشدن اعضای خانواده دور سفره هفتسین را دوست دارد و همچنان این سنت قدیمی را پاس میدارد. محمود پاکنیت که جوایز و افتخارات زیادی را در عرصه هنری کسب کرده، در این سالها در دنیای هنر خوش درخشیده، نشان درجه یک هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال 1367گرفته و جایزه جشنواره فیلم و تئاتر فجر را هم به عنوان بهترین بازیگرمرد در کارنامه خود دارد. او حالا بعد از سالها که از نقش خانش در سریال «روزی روزگاری» میگذرد، با نقشخان در سریال «جشن سربرون» مهمان نوروزی خانههای ما خواهد بود. در آستانه بهار به دیدار پاکنیت رفتهایم که سالها عاشقانه در کنار خانواده با آرامش و بدون جنجال و حاشیه بازیگران امروزی به زندگی خود وفادار بوده است.
این روزها با حضور در دستکم 2سریال نوروزی مهمان خانههای مردم هستید. کمی از حال و هوای نقشهایتان در این آثار بگویید.
همیشه از سریالهای نوروزی و ماه مبارک رمضان استقبال خوبی میشود و مردم خاطرات خوبی از این نوع فیلمها دارند و امسال هم که این دو مناسبت همزمان شده، این سریالها هم قرار است پخش شود. انصافا برای این دو سریال زحمت زیادی کشیده شده و تیمهای خوبی در آنها گرد هم آمدهاند که امیدوارم مخاطبان را راضی کند. سریال «آتش و باد» یا همان جشن سربرون به کارگردانی مجتبی راعی امسال مهمان نوروزی مردم است و در این سریال نقش فتحاللهخان، والی فارس که یک شخصیت منفی است را بازی میکنم. داستان سریال هم مربوط به زمان حکومت مظفرالدینشاه است و اتفاقات آن دوران در این استان را به نمایش درمیآورد. عشایر فارس هنگام پایان بافت قالی جشنی میگیرند به نام «سربرون» که پود انتهای قالی را برش میزنند و همزمان مراسم عروسی یکی از جوانان ایل هم برگزار میشود. نام این سریال هم از این جشن الهام گرفته شده و به روایت بخشی از تاریخ کشورمان میپردازد. فیلمبرداری این سریال را در ایام شیوع ویروس کرونا و در آن شرایط خطرناک ضبط کردیم. سریال «تب و تاب» هم که درباره مسائل روز جامعه است و همچنین گیلدخت، در ایام نوروز و ماه رمضان پخش میشود که امیدوارم موردپسند مخاطبان قرار بگیرد.
پس اینجا هم شما را مانند برخی دیگر از نقشهایتان با کاراکتر خان میبینیم؛ نقشی که انگار با سبک بازی شما برای مخاطب بسیار باورپذیر است. بهراستی دوست داشتید خود واقعیتان هم خان بودید؟
این نقشها در باطن با هم متفاوت هستند و تنها در ظاهر خان هستید. در هر جامعهای کلی دبیر، پلیس و دکتر داریم که هر کدام شخصیتهای خاص خودشان را دارند. شخصیت این خانها هم باهم کاملا متفاوت هستند و در این سریالها هم همینطور است که اگر اینطور نبود اصلا بازی نمیکردم. نقشهای متفاوت در گیلدخت، پس از باران، جشن سربرون هر کدام با چالشهای خودش برایم جالب بوده و به همین دلیل آنها را بازی کردهام. البته برعکس شخصیت فیلمهایی که در آنها نقش خان را بازی کردهام، در زندگی شخصی من خان جایگاهی ندارد.
در آستانه سال جدید هستیم؛ عید نوروز برای شما چطور میگذرد و چه حالوهوایی دارد؟
من به خانواده خیلی متعهد و معتقد هستم و همیشه سعی کردهام در لحظه تحویل سال و حتی آن روزهای سخت شیوع ویروس کرونا کنار خانواده باشم. البته گاهی در این سالها پیش آمده که زمان سال تحویل سر فیلمبرداری باشم اما لحظه تحویل سال جدید، تلفنی در کنار خانوادهام جشن گرفته و سال جدید را به یکدیگر تبریک گفتهایم. سعی میکنم روزهای سال نو به شیراز بروم و لحظه تحویل سال جدید را کنار خانواده و اقوام شیرازیام بگذرانم.
شما یا خانوادهتان به کدام سنت نوروزی مثل چیدن سفره هفتسین، عیددیدنی، خرید، سمنوپختن و... بیشتر علاقه دارید، یا به آن پایبندید؟
جشنهای نوروزی از خرید لباس نو و خانهتکانی تا سیزدهبدر سنتهای قدیمی و مهمی برای ما هستند و البته در رسم و رسوم شیرازیها هم همه این موارد وجود دارد بسیار هم پایبند هستیم. شادی در همه جای ایران وجود دارد و ما هم از این شادی بیبهره نیستیم. حتی سفره هفتسینهای اینجا شاعرانه و عاشقانهتر هم هست و کتاب حافظ سر این سفره خودنمایی میکند.
با این اوصاف شما و خانواده سنتهای نوروزی را برگزار میکنید؟
بله دورهمبودن خانوادهها و دید و بازدیدهای فامیلی که از سنتهای قدیمی ما ایرانیان است، در آداب و رسوم اقوام مختلف کشورمان اهمیت دارد. اما برای من و خانوادهام نهتنها مهم است که به یکی از پایههای نوروز تبدیل شده، بهطوریکه اگر این اتفاق نیفتد، احساس میکنم عید هم نبوده است. اما متأسفانه در بسیاری از خانوادههای امروزی دورهمیها و ارتباطات فامیلی کمرنگ شده و در بسیاری از موارد حتی دید و بازدیدهای سالانه از رونق افتاده است. با همه این تفاسیر هنوز هم با همه سختیهایی که وجود دارد بسیاری از خانوادهها همچنان تلاش میکنند تا از سنتهای ایرانی فاصله نگیرند و خودشان را از لذت دورهمیهای خانوادگی و فامیلی محروم نکنند.
به یادماندنیترین خاطرهتان از نوروز چیست؟
جشنهای نوروزی ما از شب چهارشنبهسوری شروع میشد که با همسایگان در حیاط یا کوچه جمع میشدیم و از روی آتش میپریدیم. این شبها در دست هر یک از بچهها یک پیاله خرک (خرمای نارس) و گردو و تخممرغ آبپز رنگی و تخمه بود و کنار آتش با هم تیلهبازی و تخممرغ بازی میکردیم. تخممرغ بازی به این شکل بود که بچهها تخممرغشان را توی مشت میگرفتند و نوک آن را به هم میکوبیدند. تخممرغ هرکسی که میشکست، از خوردن آن محروم میشد. در این شبها بساط گپ و اختلاط و قصهگویی هم به راه بود و حسابی خوش میگذشت. البته این شبنشینیها و از آتش پریدن گاهی خاطرات بدی هم داشت، مثلاً یکبار بچه ۳ ساله یکی از همسایهها میخواست از بزرگترها تقلید کند که توی آتش افتاد و اهالی محل با گذاشتن ماست روی محل سوختگی، بیقراریاش را کم کردند. صبح روز عید نوروز هم همه ما شال و کلاه میکردیم و به خانه مادربزرگ میرفتیم. مادربزرگ هم از روزهای قبل نوروز برای نوهها و بچههای فامیل پول نو لای قرآن میگذاشت و تخممرغ رنگ میکرد.
معمولا لحظه سال تحویل چه آرزو و دعایی میکنید؟
دعای من همیشه برای جوانان است، سرسفره هفتسین یا قبل و بعدش، آرامش جوانان همیشه دعایی بوده که از خدا خواستم برآورده شود. سالی پر از برکت و رحمت برایشان باشد و همه خواستههایشان برآورده شود و همچنین در کارهایشان موفق باشند.
1402 یکی از سالهایی هست که ایرانیان در تقویمشان 2بارماه مبارک رمضان دارند. این ماه که همیشه برای مردم بابرکت و ارزشمند بوده، برای شما چه شرایطی دارد؟
ماه رمضان را خیلی دوست دارم؛ حال و هوای افطار آرامش به آدم میدهد. روزهگرفتن و به فکر همنوعان خودبودن را دوست دارم. قرار بر این نیست که با روزهداری فقط گرسنه باشیم بلکه این گرسنگی باید ما را به یاد همنوعان خودمان بیندازد و به دیگران کمک کنیم و دستشان را بگیریم. علاوه بر این وقتی در مدت یک سال غذاهای ناسالم میخوریم، بدن احتیاج دارد پاکسازی کند و فرصتی برای استراحت داشته باشد و دوباره برای یک سال دیگر آماده شود. از نظر پزشکی هم گرفتن روزه، برای بدن مفید است و سموم بدن پاکسازی میشود. من خودم به روزه گرفتن مقید هستم و تا جایی که بدنم یاری کند این فریضه ارزشمند الهی را بجا خواهم آورد. همچنین به پسرانم هم توصیه کردهام که این کار را انجام بدهند و به آن پایبند بمانند.
از کودکی به این اصل پایبند بودید و روزه میگرفتید؟
بله. یکی از خاطراتی که از زمان کودکی به یاد دارم این است که من و برادرانم با پدر و مادرمان سحرها از خواب بیدار میشدیم و سحری میخوردیم ولی دوباره بعد از بازگشت از مدرسه زمان ظهر غذا میخوردیم. گاهی هم میانوعده میخوردیم و فکر میکردیم روزهگرفتن یعنی همین بیدارشدن سحرها و غذاخوردن است. کمتر پیش میآمد تا اذان مغرب چیزی نخوریم، اما مرحوم مادرم همیشه میخندید و آن خندهها بهترین خاطره ما از ماه مبارک رمضان بود. با این حال همواره سعی داشتم این فریضه الهی را بهجا آورم.