فضانوردها در کوره آجرپزی
«فضانوردها در کوره آجرپزی»، داستان 2 پسر مهاجر از خراسانجنوبی است که کارگران کوره آجرپزی هستند. «سبزعلی»، یکی از پسران، پایاش در میان خاک به چیزی تیز گرفته و زخمی شده و گرفتار بیماری مهلک کزاز شده است. «چمن»، پسر دیگر که میخواهد او را زنده نگهدارد، به یاد فیلمی میافتد که در تلویزیون دیدهاند؛ فیلمی درباره سفر به ماه. «مگر قرار نیست با هم به کرهماه برویم؟ فضانوردها را یادت رفته؟ کرهماه را چه؟ نگاهش کن، از پنجره پیداست! آن سیاهیهای رویاش را ببین! آنجا آب و درخت است!» اما سبزعلی آرام نمیگیرد و مرتب تکرار میکند که میمیرد.
گفتوگوی شبانه این دو، پر از فقدان و تاریکی و امید و نور است. نکته مهم در این داستان نوع نگاه نویسنده به وضعیت سخت این کودکان است و طرح این آموزه که در سختترین لحظهها نیز میتوان با گریز به تخیلهای آرامبخش، راهی برای فردایی روشنتر پیدا کرد.
«فضانوردها در کوره آجرپزی» برای اولینبار در سال ۱۳۶۷ به قلم محمدهادی محمدی در انتشارات امیرکبیر منتشر شد و کتاب برگزیده شورای کتاب کودک و مجله سروش نوجوان شد. به تازگی مؤسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان، تاک، این کتاب را با تصویرگری محمدباباکوهی منتشر کرده است.
کتابک، این کتاب را برای کودکان بالای 10سال معرفی کرده است.