سال مردانهها
جلوگیری از تجدید چاپ رمانهای پرخواننده بازار داستان را تحتتأثیر قرار داد
محمد مقدسی
سالهای محمود احمدینژاد رسیده بود. برخورد وزارت ارشاد او با آثار داستانی بسیار قهری بود و بدون توضیحی تعدادی از کتابهایی که قبلا مجوز گرفته بودند و چاپهای بسیار داشتند، لغو مجوز شدند و دیگر منتشر نشدند؛ یکی از معروفترین این آثار «نیمه غایب» اثر «حسین سناپور» بود. اما در این میان مظلومترین آثار کتابهای نویسندگان ادبیات دفاعمقدس بودند؛ بیشتر این آثار که زوایای جدیدی به جنگ مینگریستند و دایره مخاطبانشان گستردهتر شده بود، از نخستین قربانیان ممیزی دولت «مهرورزی» بودند.
رمان بداقبال دیگر رمان «کتاب عقرب روی پلههای راهآهن اندیمشک یا از این قطار خون میچکه قربان» نوشته «حسین مرتضاییان آبکنار» بود که پس از سه بار تجدید چاپ، توقیف شد. رمان کوتاه آبکنار، روایت سربازی از روزهای آخر جنگ بود که فضایی واقعی و بیرحم را تصویر میکرد. نویسنده در ابتدای رمان نوشته بود تمام صحنههای این رمان واقعی است.
رمان قدرتمند دیگری که در این سال منتشر شد، «دیلماج» نوشته «حمید رضا شاهآبادی» بود. شاهآبادی که سابقه پژوهشگری تاریخ را هم داشت، در این رمان شخصیتی خیالی به نام میرزایوسف خان مستوفی ملقب به دیلماج را در دوران قاجار خلق کرد، اما روایت و گستره معنایی رمان بهگونهای بود که دیلماج را میشد در همه دورهها حتی در زمان معاصر پیدا کرد.
سال 1385، جایزه کتاب سال در رشته ادبیات داستانی به نویسنده کمتر شناختهشدهای به نام «احمد بیگدلی» با رمان «اندکی سایه» اهدا شد. بیگدلی که آهسته و پیوسته از دهه 1360 نوشته بود، با این جایزه نامش بر زبانها افتاد. رمان بیگدلی، روایت دو دوست بود که پس از سالها با هم ملاقات میکردند و با هم خاطرات و عکسهای گذشته را مرور میکردند و همراه با هم به زادگاهشان سفر میکردند.