ترانه یلدا- شهرساز
زلزله نیمه شب 19اردیبهشت تهران، بار دیگر به ما یادآوری کرد که زلزله جزئی از زندگی ماست و همیشه باید آماده باشیم. هشداری که هرگز به آن جدی فکر نمیکنیم و همه از فردای روز زلزله از آن دوباره غافل میمانیم. هربار زمین تهران میلرزد، تمام نطق و خطابهها ازسر گرفته میشوند که ما 3گسل بزرگ و فعال در تهران داریم: گسل مشا، گسل شمال تهران و گسل ری که بزرگترین گسل مشاست با طول بیش از 100کیلومتر و گسل ری با کمترین یعنی حدود 20کیلومتر. ساکنان مناطق جنوب تهران میگویند که گسل ری از 2گسل دیگر فعالتر و خطرناکتر است و از آنجا که به مناطق جنوبی تهران نزدیکتر است و این مناطق بافت فرسودهتر و متراکمتری دارند، پس آسیب جدی از طرف گسل ری خواهد بود. اما آنها که در مناطق متراکم شمال تهران ساکنند نیز باتوجه به اهمیت گسل سراسری شمال تهران تصور میکنند که ممکن است این گسل در اثر تکانههای گسل مشا فعال شود و تمام عرصههای شمالی شهرمان را نابود کند.
بههرحال، چند روز پس از زلزله، دوباره همه فراموش میکنند. محتویات ساکهای زلزله به سرجایشان برمیگردند و باز بسیاری از نوکیسگان حاضر میشوند برجهای ساخته شده در نیاوران ، فرمانیه و زعفرانیه را به 6 برابر قیمت جاهای دیگر بخرند، بیآنکه در مورد کم و کیف سازه ساختمان پرسیده باشند.
برخی میگویند: نتیجه مدیریت پیامدهای زلزله کرمانشاه از بم هم بدتر بود. یا مدیریت سیل عید پارسال را مردود میشمارند. در مورد کرونا هم نمیتوان انکار کرد که بیش از 3ماه از اعلام رسمی پاندمی گذشته و ما با اینکه هنوز درگیر موجهای دوم و سوم اپیدمی هستیم، هنوز تکلیف الزامات مواجهه با مسئله برایمان روشن نیست. درواقع، تصویر عمومی از مدیریت انواع بحرانهایی که در سالهای اخیر با آنها مواجه شدهایم آنقدر حسرتبرانگیز بوده که دیگر توقعمان از مقاومت و انرژی گروههای مردم و همراهی مؤثرشان در رعایت اصول، کم شده است و این یاس عمومی و فکر نکردن مسئولین و مردم هر دو، به لزوم تجهیز و اقدام و درنظر گرفتن تمهیدات لازم برای پیشگیری از خسارات هولناک، در زمانی که بحرانی در کار نیست! تأثیر منفی مضاعف دارد.
واقعیت امر این است که ما در کشورمان سازمانهای مسئولی داریم که در زمان بحران وظیفه دارند رشته امور را بهدست بگیرند و به مردم آرامش دهند. مثل ستادهای مدیریت بحران، هلالاحمر، بنیاد مسکن و نیروهای دولتی و نظامی و... و من در بم و سرپل ذهاب شخصا شاهد بودهام که این کار را با اندکی زیر و بم همواره سعی کردهاند انجام دهند و انصاف نیست آنرا انکار کنیم. اما تشکیلات دیگری هم در دولت (وزارت نیرو، وزارت راهوشهرسازی، و...) و در شهرداریهای کشور هستند که باید طبق ضابطه و وظیفه، در تمام طول جریان کارهای حرفهایشان، زلزله و سیل و دیگر خطرات را، اتفاقا در زمانهای غیربحرانی و با نگاهی حرفهای، درنظر بگیرند. مهندسان معمار و شهرساز ما موظف هستند پروتکلها و آییننامهها را رعایت کنند و با درنظر گرفتن حریمهای مختلف گسلها و رودخانهها و مسیلها، طرحهای دقیق بدهند و مجوزهای درست صادر کنند. اعتماد مردم وقتی جلب خواهد شد که ببینند اصول و ضوابط و حریمها رعایت میشوند. پارسال شهرداری با اقدامی، حریم رودخانه فرحزاد را از برخی ساخت و سازهای غیرقانونی پاکسازی کرد.(همشهری 16اردیبهشت 99). درضمن، مسئول حریم رودخانهها وزارت نیرو نیز هست. اما هنوز طرفداران محیطزیستی نگران هستند. درحالیکه این مسئولان هستند که باید با گامهای شفاف خود، هر شبههای را از بین ببرند. شهروندان تهرانی زمانی در ارتقای تابآوری شهری مشارکت خواهند کرد که بدانند این عمل تکتکشان واقعا مؤثر خواهد بود و پاسخ خواهد داد.
فراموش نکنیم زلزله بازهم میآید
در همینه زمینه :