• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
شنبه 12 مرداد 1398
کد مطلب : 70034
+
-

عرصه گشایی مقابل ساخت‌وساز

نشست تخصصی چهارشنبه‌های همشهری با عنوان فضاهای همگانی

گزارش
عرصه گشایی مقابل ساخت‌وساز


پریسا امیرقاسم‌خانی/ خبر‌نگار
شهر با حضور شهروندان شکل می‌گیرد و زنده می‌شود. اگر بخواهیم شهر سرزنده‌ای داشته باشیم، باید عرصه‌های عمومی در آن ایجاد کنیم که مردم بتوانند با آرامش و جدا از هیاهوی شهر و شلوغی، دور از ترافیک و خودرو، آلودگی‌های صوتی، بصری، هوا و صدا با یکدیگر تعامل داشته باشند. وضعیت شهرمان را از منظر عرصه‌های همگانی با متخصصان و مدیران شهری و کارشناسان به بحث و گفت‌وگو گذاشتیم و نظرات آنها را جویا شدیم.



مصطفی بهزادفر، عضو هیأت‌علمی دانشگاه علم و صنعت
قلمروهای عمومی، فضاهای مشاعی هستند که همه مردم بدون مجوز و با پیاده‌مداری اجازه حضور در آن را دارند. قلمروهای عمومی انواع مختلفی هستند که معروف‌ترین آنها میدان‌ها، خیابان‌ها، پارک‌ها، راه‌پله‌ها و... به شمار می‌روند. در دوره قاجار میدان‌ها قلمروهای عمومی شهری بودند. البته در ایران قلمروهای عمومی معنای خاص خودشان را داشتند؛ ازجمله میدان توپخانه، نقش جهان، بهارستان، ارگ قدیم، مشق، اعدام، سبزه‌میدان، حسن‌آباد و... . در میدان‌ها مردم حرکت می‌کردند، ولی امروز 90درصد میدان‌های ما معنای واقعی میدان را ندارند و بیشتر فلکه هستند. چون ویژگی میدان‌ها مانند مردم‌واری، اجتماع‌پذیری، غنای حسی، تعلق جمعی و پیاده‌مداری را ندارند. ما باید بپذیریم که شهر، محصول انسان‌هاست. درگذشته انسان‌های پیاده، شهر پیاده را ساختند، امروز انسان سواره، شهر سواره را می‌سازد. امروز ما در دوره پسا‌مدرنیته هستیم. دوره‌ای که مرکز خانه جایی است که موبایل وجود دارد. در آینده باید میان انسان‌ها فریاد زد که «به فضاهای همگانی برگردید. چون شما اجتماعی هستید.» در چنین دوره‌ای باید مردم را با ترفندهای خاص به فضاهای همگانی آورد.



علی اعطا، رئیس کمیته معماری شورای اسلامی شهر تهران
بافت‌های شهری ما تا حد غیرقابل‌تصوری شکل گرفته و منجمد شده است و امروز آن میزان مداخله در بافت‌های شهری که در گذشته امکان‌پذیر بود، دیگر نیست. البته مدیریت شهری، شهر را از زاویه منافع عمومی می‌بیند. ما در برابر جریان سرمایه‌داری مکلف هستیم عرصه‌های عمومی را تقویت کنیم. امروز بخش عمده شهر در دست بخش خصوصی است که به زمین به‌عنوان حداکثر بهروری سرمایه نگاه می‌کند؛ برای همین بافت‌های شهری متراکم‌تر شده و عملا اگر شهر را به 3 عنصر توده‌های ساختمانی، مسیر حرکتی و فضای باز تقسیم کنیم، عرصه فضای باز به نفع 2 مورد اول تنگ‌تر شده ‌است. در این شرایط نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم در تهران مداخله بزرگ‌مقیاس شکل بگیرد و شهر متحول شود و میدانی مثل نقش جهان شکل بگیرد. در چنین شرایطی برخورد مدیریت شهری به‌صورت مداخله از نوع مینیاتوری است. مانند رفتار شخصی که روی سنگ حکاکی می‌کند. ما برای توسعه قلمروهای عمومی باید عرصه‌ای داشته باشیم که قبل از همه در اختیار شهر باشد و مالکیــت خصوصـــی نداشته باشد و دوم جداره فعال داشته یا ظرفیت جداره فعال را دارا باشد. نمونه آزمایشگاهی و گلخانه‌ای آن، نوروزگاه باغ فردوس در سال98 است. در این نوروزگاه که از فضای خیابان ولیعصر تا موزه سینما بود، مجموعه فعالیت‌هایی با تم کودک، هنر و خانواده در غرفه‌ها ایجاد کردیم که در آنها یک نوع فضای همگانی شکل گرفت. برای برنامه‌ریزی آینده درنظر داریم فعالیت جداره‌ها دایمی‌تر شود.



مهرداد مال‌عزیزی، کارشناس معماری و شهرسازی
شهر و روستا 2 بخش عمده به نام عرصه و توده دارند. امروز سهم توده‌ها در شهرها و روستاها آنقدر زیاد شده که عرصه‌ها گم شدند و ما مجبور هستیم بپرسیم عرصه‌ها کجا هستند. چون سهم سواره‌ها بعد از دهه 60 زیاد شد و در مقابل سهم فضاهای همگانی را کم کردیم.
در یک تقسیم‌بندی کلی 30درصد از فضای شهرها فضای سکونت، 30درصد شبکه معابر، 30درصد خدمات عمومی و 10درصد اراضی ذخیره برای آینده است.
 در این تقسیم‌بندی و در طرح‌های جامع تفصیلی همیشه سهم سواره دیده شده، ولی سهم پیاده را نادیده گرفتیم. امروز هنر مدیریت شهری در عرصه‌گشایی است، نه در توده‌گذاری و ساخت و ساز. در طرح تفصیلی پهنه باز دیده نشده ‌است.
مدیریت شهری هنوز نتوانسته در عرصه گشایی کاری انجام بدهد. شاید جدی‌ترین کار برداشتن کارگاه‌های ساختمانی در هفت تیر و دیگر مناطق شهری باشد. در طرح تفصیلی پیشنهاد ایجاد فضای باز و سهم پیاده را دارم. در این زمینه نباید روستاها را فراموش کرد. چون روستاها هم مانند شهرها دچار ناهماهنگی و توده‌گذاری شده‌اند.



جواد میرحسینی، مدیرعامل سازمان مشاور فنی- مهندسی شهرداری تهران
عرصه‌های همگانی با حرکت آدم‌ها تغییر می‌کند. در گذشته آدم‌ها، پیاده حرکت می‌کردند. امروز حرکت آدم‌ها سریع و بسیاری از حرکت‌ها حذف شده، در آینده هم حرکت آدم‌ها تغییر می‌کند؛ بنابراین ممکن است در آینده عرصه‌های همگانی به‌معنای امروز نداشته باشیم. امروز باید فکر کنیم چه کاری باید انجام بدهیم تا آدم‌ها وارد فضای شهر شوند و فضای مکث برای آنها ایجاد کنیم. امروز بسیاری از فضاهای شهری که ما تصورش را هم نمی‌کنیم می‌توانند فضای مکث باشد. مانند پل طبیعت که روی بزرگراه ساخته شد. برای این کار قبل از همه باید نیاز واقعی مردم را بشناسیم و به احساسات درونی آنها که بروز داده نشده توجه کنیم. باید بدانیم نسل جوان برای حضور در عرصه عمومی چه نیازی دارد. توده‌های شهری می‌توانند جایی برای حضور انسان‌ها باشند.



مژگان رضایی، کارشناس شهری
فضاهای همگانی محلی برای نشاط زندگی انسان‌هاست، ولی در تهران این فضاها را کمتر می‌بینیم. ما فضایی نداریم که 14میلیون جمعیت در آن با هم تعامل داشته باشند. هر از گاهی جشنواره‌هایی در سطح شهر برگزار می‌شود تا شهروندان را از دغدغه‌های شهری دور کنیم، ولی واقعیت این است که وجود فضاهای همگانی در تهران یک ضرورت است. فضاهای عمومی انتقال‌دهنده هویت و تاریخ مردم است. این فضاها نیاز به عدالت و امنیت دارند.



رقیه باقری، کارشناس شهری
در فضاهای عمومی، بحث هویت و معناسازی مطرح است؛ یعنی مدیریت شهری باید نماهای شهری و اشکال و تصاویر مورد استفاده در این مکان‌ها را به‌نحوی به‌کار گیرد که اصول و معیارهای معماری تاریخی و اسلامی در آن نمود پیدا کند تا شهروند نظاره‌گر باشد و بتواند یک تعلق معنایی به فضا پیدا کند.



علی مختاریان، کارشناس شهری
ما باید به‌دنبال شهر انسان‌مدار باشیم تا ماشین‌محور... امروز در تهران به حضور مردم توجه نشده است؛ مثلا اتوبان صدر را دو طبقه کردیم و این کار باعث شد مردم را حذف کنیم. ما هنوز نتوانستیم مردم را وارد شهر کنیم. درحالی‌که میدان‌های انسان‌محور داشتیم. امروز می‌توانیم آن میدان‌ها را زنده کرده و مردم را هر چه بیشتر با فضاهای شهری درگیر کنیم.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید