فهیمه طباطبایی ـ خبرنگار
این روزها در شبکه نمایش خانگی، سریالی به نام « هیولا» به کارگردانی مهران مدیری و نویسندگی امیر برادران پخش میشود که با استقبال مردم بهخصوص فرهنگیان آموزش و پرورش مواجه شده است. این سریال که تاکنون 11قسمت آن پخش شده، درباره فساد مالی کلان صندوق ذخیره فرهنگیان و مؤسسه مشهور کتابهای کمک آموزشی و کنکور است. دو مجموعهای که اهالی آموزش و پرورش به خوبی با آنها آشنا هستند و از پشت پردهشان تا حدود زیادی خبر دارند، چرا که خود از مالباختگان اصلی صندوق هستند و با گذشت نزدیک به 8سال ضرر مالیشان جبران نشده است.
در این سریال که نام صندوق ذخیره فرهنگیان به صندوق «خاک پای فرهنگیان» تغییر پیدا کرده و مؤسسه معروف خصوصی کنکور به« خاف»؛ داستانی طنز اما تلخ را میبینیم که در آن شاهد تخلفات مالی متعدد اعضای هیأت مدیره صندوق و شرکتهای بیشمار تابع آن و اعتراضات پیاپی میلیونها معلم هستیم. در هیولا 2 دسته از کارکنان آموزش و پرورش حضور دارند، از یک سو 6نفر عضو هیأت مدیره صندوق و شرکتهای بیشمار تابع آن که هرکدام رئیس یک یا چند شرکت تابع هستند و از سوی دیگر انبوه معلمانی که پسانداز اندک خود را به امید سودآوری در صندوق سپردهگذاری کردهاند تا شاید روز مبادا به کارشان بیاید.
این طنز وقتی تلختر میشود که واقعیتهای دردآوری مثل انتصاب فرزند و اقوام اعضای هیأت مدیره در پستهای مهم صندوق، ایجاد عمدی شایعه فرار کردن رئیس صندوق از کشور، خانهها و مهمانیهای عیانی اعضای صندوق و مستأجرنشینی و نسیه زندگی کردن فرهنگیان، خرید میلیاردی تابلوهای نقاشی هنرمندان بینام و نشان به نام حمایت آثار هنری از جیب فرهنگیان و تبدیل معلمان پاک و ساده به عناصر اصلی فساد و سپر بلا کردن آنها را پی در پی و بدون هیچ سانسوری میبینیم. موضوع دوم که در این سریال آن را به عمد به صندوق ذخیره فرهنگیان متصل کردهاند، مؤسسه خصوصی و معروف کتابهای کمک آموزشی و کنکور است.
مؤسسهای با چاپخانه بزرگ و بخش بازاریابی قوی در مدارس کشور که در هر درس چندین کتاب منتشر میکنند و قبول شدن دانشآموزان در امتحانات و کنکور را در گرو خواندن این کتابها نشان میدهد. نویسنده در یکی از قسمتهای سریال، کلاسهای کنکور با رنگهای مختلف را نشان میدهد که داوطلبان کنکور ساعتها همچون موشهای آزمایشگاهی در اتاقکهای زرد و سبز و قرمز نشسته و چشم به معجزه معلم دوختهاند.
تبلیغ کتابها توسط معلمان و فروش آنها در مدارس، این شائبه را در ذهن مخاطب تقویت میکند که از داخل آموزش و پرورش، دستهایی مانع از حذف کنکور میشوند. به نمایش گذاشتن روال فروپاشی شخصیت یک معلم خوشنام و شریف بهعنوان یکی از عناصر پولشویی در صندوق ذخیره فرهنگیان و یک واسطه برای فروش کتابهای کمک آموزشی و کنکور در مدرسه تیر خلاصی است که نویسنده و کارگردان هیولا بر آموزش و پرورش ایران زدند. وزارتخانهای که نتوانسته نیازها و خواستههای پایه معلمان خود را فراهم آورد و بدینترتیب آنها را مجبور میکند بهرغم خواسته باطنیشان دست به هر تخلفی بزنند. اتفاق عجیب درباره هیولا این است که فرهنگیان نهتنها تا این قسمت از سریال هیچ واکنش منفی و بدی درباره این سریال نشان ندادهاند، برعکس میگویند این سریال، داستان تلخی است از آموزش و پرورشی که ما در آن مشغول کاریم. معلمی در توییتر خود نوشته بود: « آقای مدیری! سریال تو طنز است و باعث خنده مردم جامعه اما ما معلمان با هر قسمت آن گریه میکنیم. گریهای تلخ ار اعماق وجودمان که چه بر سرمان آوردند.»
هیولا به جان آموزش و پرورش افتاد
در همینه زمینه :