• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
شنبه 22 تیر 1398
کد مطلب : 65454
+
-

فرصتی برای حفاظت از جنگل‌های هیرکانی

نگاه
فرصتی برای حفاظت از جنگل‌های هیرکانی


اسدالله افلاکی‌‌/ روزنامه‌نگار
1- جنگل‌های هیرکانی که از دوران سوم زمین‌شناسی برجای مانده اخیرا با پیگیری‌های مسئولان سازمان میراث فرهنگی، جنگل‌ها و مراتع و محیط‌زیست، ثبت جهانی شد. این رویداد، تأکیدی است بر ضرورت صیانت و حفاظت از این رویشگاه‌ها.

2- پرونده ثبت جهانی جنگل‌های هیرکانی در حالی در یونسکو به نتیجه رسید که این رویشگاه‌ها طی سال‌های اخیر از یک‌سو، با انواع آفت و بیماری دست به گریبان بوده و از سوی دیگر، اجرای طرح‌های عمرانی مغایر با معیارهای محیط‌زیست، نظیر احداث سد شفارود  و تبدیل اراضی جنگلی به ساخت وساز به‌ویژه ویلاسازی باعث تخریب گسترده این رویشگاه‌ها شده است. به این عوامل باید فشار ناشی از معیشت جنگل‌نشینان به جنگل را هم اضافه کرد.

براساس سرشماری سال1364، وجود بیش از 4میلیون و 370هزار واحد دامی مجاز در جنگل‌های شمال، باعث پاک‌تراشی و قطع کامل 57هزار هکتار جنگل برای ساخت اتراقگاه‌ها و دامسراها شد و همزمان 11میلیون مترمکعب چوب از بین رفت. بر همین اساس، طرح خروج دام از جنگل از سال68 در دستور کار قرار گرفت و تا سال87 ادامه یافت و طی نزدیک به 2 دهه اجرای این طرح، یک میلیون و 250هزار واحد دامی از جنگل‌های شمال خارج شد، اما این طرح هم مثل بسیاری از طرح‌های دیگر به‌دلیل تامین نشدن اعتبار و مدیریت اشتباه در چرای دام با شکست مواجه شد و در نتیجه فشار ناشی از وجود دام در جنگل در رویشگاه‌های هیرکانی به قوت خود باقی ماند.

3- علاوه برتخریب‌های ناشی از چرای دام درجنگل و فشار ناشی از تامین معیشت جنگل‌نشینان بر رویشگاه‌های جنگلی اعم از جنگل‌های زاگرسی و جنگل‌های شمال، طی سال‌های اخیر انواع آفت و بیماری، نفس جنگل‌های کشور را به شماره انداخته است. برای نمونه، پدیده خشکیدگی (زوال) بلوط‌ها که از سال89 دامنگیر رویشگاه‌های زاگرسی شد تا امروز، باعث تخریب بیش از یک‌میلیون و 800هزار هکتار از رویشگاه‌های زاگرسی شده؛ این درحالی است که مساحت کل رویشگاه‌های زاگرسی 6میلیون هکتار است.

ما درحالی نزدیک به یک سوم رویشگاه‌های زاگرسی را بر اثر خشکیدگی بلوط‌ها از دست داده‌ایم که این رویشگا ه‌ها تامین‌کننده 42درصد آب کشور است و این فقط یکی از کارکردهای رویشگاه‌های جنگلی است.

جنگل‌های شمال هم که به تازگی ثبت جهانی شده از نظر ابتلا به بیماری و آفت نسبت به رویشگاه‌های زاگرسی وضعیت بهتری ندارد. تنها طی 5سال (از سال 90 تا 95) 350هزار هکتار از جنگل‌های هیرکانی به بیش از 45آفت مبتلا شد؛ برای نمونه، بیماری بلایت شمشاد از سال 90دامن جنگل‌های شمال را گرفت و درپی آن، آفت شب‌پره شمشاد هم از اردیبهشت‌ماه سال95 در شمشاد‌های منطقه توریستی اطراف هتل خزر چالوس مشاهده شد و سپس این آفت تمامی 70هزار هکتار رویشگاه‌های شمشاد را در برگرفت. آنطور که بررسی‌ها نشان می‌دهد براثر آفت شب‌پره و بیماری بلایت بیش از40هزار هکتار ازمجموع 70هزار هکتا شمشادهای خزری نابود شد.

4- قاچاق چوب و بهره‌برداری تجاری و صنعتی از جنگل‌های شمال از دیگر عوامل تهدید‌کننده جنگل‌های شمال است. بهره‌برداری تجاری و مجموعه عواملی که جنگل‌های شمال را تهدید می‌کند سبب شد تا کارشناسان و صاحب‌نظران حوزه منابع طبیعی و محیط‌زیست، اجرای طرح تنفس جنگل را به‌عنوان یکی از مطالبات جدی دنبال کنند؛ طرحی که نخستین بار از سوی زنده‌یاد دکتر محمدحسین جزیره‌ای، چهره ماندگار علوم کشاورزی و منابع طبیعی کشور در سال84 مطرح شد. جزیره‌ای که یک دوره ریاست سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور را هم در پیشینه خود داشت استراحت جنگل را، راهکاری برای نجات جنگل‌های هیرکانی عنوان کرد و به صراحت گفت: «به‌دلیل تخریب‌های فراوان، ما در چنان وضعیت مشـئومی قرار گرفته‌ایم که باید به جنگل‌ها استراحت بدهیم». این پیشنهاد به‌رغم برخی مخالفت‌ها، سرانجام با پیگیری کارشناسان دلسوز محیط‌زیست، منابع طبیعی و رسانه‌ها، با عنوان طرح تنفس جنگل، آبان‌ماه95 به نتیجه رسید و اجرای آن با ابلاغیه وزیر جهاد کشاورزی در دستور کار سازمان جنگل‌ها و مراتع قرار گرفت.

سخن پایانی: جهانی شدن جنگل‌های هیرکانی گرچه ظرفیتی بی‌نظیر برای حمایت جهانی و جلب کمک‌های بین‌المللی به‌منظور حفظ این جنگل‌ها ایجاد می‌کند، اما زمانی می‌توان از این ظرفیت استفاده کرد که عوامل تهدید‌کننده این رویشگاه‌ها حذف شود. اجرای طرح تنفس جنگل یکی از مهم‌ترین راهکارهایی است که می‌تواند در کنار حذف سایر عوامل تهدید‌کننده جنگل‌های هیرکانی، فرصت بازپروری و احیای این جنگل‌ها را فراهم کند. اما آنچه بیش از همه این عوامل، اثر‌گذار است، آگاه و سهیم کردن مردم بومی به‌ویژه حاشیه‌نشینان جنگل در منافع ناشی از جنگل براساس استانداردهای جهانی، توأم با نظارت و پایش دائم است. مادامی که مسئولان نتوانند براساس استانداردهای جهانی، زمینه مشارکت جوامع بومی و محلی را برای حفاظت از این رویشگاه‌ها فراهم کنند نه جهانی شدن، نه ضرب و زور قانون و نه هیچ راهکار دیگری نمی‌تواند این رویشگاه‌ها را حفظ کند.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید