• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
پنج شنبه 22 شهریور 1397
کد مطلب : 30385
+
-

موزه تعزیه راه‌اندازی‌کنیم

موزه تعزیه راه‌اندازی‌کنیم

سمیرا مرکدی

مدارک محکم و قابل استنادی برای تاریخچه تعزیه در دست نیست. عده‌ای ریشه آن را سه‌هزارساله می‌دانند و معتقدند یک نمایش اصیل ایرانی است و عده‌ای آن را به ادیان دیگر هم نسبت داده‌اند. اختلاف‌نظرها در این‌باره زیاد است اما آنچه امروز به‌عنوان مراسم تعزیه می‌شناسیم به دوران پس از واقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع) و یارانش برمی‌گردد؛ سوگواری متفاوتی که به دل فرهنگ ایرانیان مسلمان ریشه دوانده و اکنون هنرمندانی که دغدغه حفظ میراث فرهنگی را دارند نگران تحریف و فراموش شدن این هنر آیینی هستند. بهروز غریب‌پور، کارگردانی که تعزیه را اپرای ایرانی می‌خواند و پس از سال‌ها تحقیق و پیگیری، اپرای عروسکی عاشورا را در داخل و خارج از کشور روی صحنه ‌برده یکی از همین افراد است. او در گفت‌وگو با روز هفتم، نکاتی را برای حفظ تعزیه مطرح کرد.



  شما پیشنهاد ساخت موزه و تکیه‌ای را داده بودید تا تعزیه نه فقط در طول ‌ماه‌های محرم و صفر بلکه طی سال هم در آن اجرا شود؛ این پیشنهاد اجرایی نشد! به‌نظر خودتان اصلا انجام چنین کاری چه ضرورتی دارد؟

در دوران دولت اصلاحات این پیشنهاد را دادم. ببینید! در طول تاریخ، فقط در دوره قاجاریه تعزیه با مضامین مختلف و به شکل مستمر برگزار می‌شده و مختص به ‌ماه‌های محرم و صفر نبوده است. آن زمان از کالسکه شاهان قاجار که ناپلئون هدیه کرده بود تا ارکستر نظامی، برای تعزیه استفاده می‌کردند. اگر در عصر حاضر هم این اتفاق بیفتد و تکیه‌ای که پیشنهاد داده بودم راه‌اندازی شود می‌تواند ضمن کمک به حفظ این فرهنگ، فرصتی برای آموزش و پرورش علاقه‌مندان و بازیگران تعزیه هم فراهم و منجر به تحول همه‌جانبه‌ای از نظر بازیگران، لباس و به‌کارگیری عناصر جدید در تعزیه شود. به‌طور خلاصه، ایجاد چنین تکیه‌ای می‌تواند محل اجرا، تربیت و ایجاد تنوع محتوایی شود. در کنار آن هم می‌توان موزه‌ای برای نگهداری عناصر نمایشی تعزیه ایجاد کرد. عناصر دیگری هم وجود داشته و ممکن است هنوز در خانواده‌هایی که اجدادشان در تعزیه فعالیت می‌کردند چنین چیزهایی وجود داشته باشد. می‌توان همه اینها را جمع‌آوری و در چنین موزه‌ای نگهداری کرد.

  حتی می‌توان عناصری را که نه‌تنها در تعزیه بلکه در دیگر مراسم‌های‌ماه‌محرم استفاده می‌شده نگهداری کرد و با رسم و رسوم عزاداری عاشورایی شهرها و حتی کشورهای دیگر هم آشنا شد. پیشنهاد درخورتوجهی بوده، چرا به آن توجه نشد؟ بحث بودجه و مالی بود یا دلایل دیگری داشت؟

 این را باید مسئولانی پاسخ بدهند که توجهی نکردند! من اطلاع دقیقی ندارم اما هنوز هم می‌توان چنین تکیه و موزه‌ای راه‌اندازی کرد. تعزیه میراث گرانبها و بسیار ارزشمندی است که باید آن را حفظ کنیم.

  گاهی برگزاری تعزیه با بی‌نظم‌‌هایی همراه می‌شود؛ همهمه، صحبت کردن مخاطبان و موارد اینچنینی. این موضوع طبیعی است یا اینکه مخاطب باید مانند تماشای تئاتر یک اصولی را رعایت کند؟

وقتی مدت زمان اجرای تعزیه طولانی شود طبیعی است که مخاطب خسته و به اجرا بی‌اعتنا شود. معتقدم باید درس‌های کارگردانی برای بانیان تعزیه ارائه شود تا بتوانند اجرا را به شکلی برگزار و مدیریت کنند که مثل یک تئاتر و نمایش تأثیرگذار، بدون اینکه مخاطب خسته شود از آن لذت ببرد.

  این مدت زمان چقدر باید باشد؟

در تئاتر مشخص شده که برای تأثیرگذاری، یک اجرا نباید بیش از 2ساعت طول بکشد مگر اینکه زمانی برای تنفس درنظر گرفته شود.

  با آوردن تعزیه به سالن‌های مدرن مثل سالن نمایش موافق هستید؟

نه اصلا. در تعزیه صحنه‌هایی شبیه جنگ واقعی داریم. سوارکار وارد صحنه می‌شود و سالن نمایش چنین امکانی را ندارد. آنچه برای اجرا در سالن مناسب است، مواردی مانند اپرای عروسکی عاشوراست که کار کرده‌ایم و امسال هم در سالن فردوسی اجرا می‌شود.

  شما از تعزیه به‌عنوان اپرای ایرانی نام می‌برید. در این‌باره بیشتر توضیح می‌دهید؟

3مولفه در همه اپراها وجود دارد؛ متن باید منظوم باشد، باید موسیقی در تمام طول کار وجود داشته باشد و خواننده ایفای نقش کند. البته شکل آنها با هم تفاوت‌هایی دارد.

  اولین تعزیه‌ای را که خودتان دیده‌اید خاطرتان هست؟

زمان کودکی‌ام در کردستان بود. توسط نیروهای نظامی که به‌عنوان مهاجر یا مأمور آمده بودند اجرا شد. بخش کوتاهی از آن را دیدم اما نوع دسته‌گردانی و گروه موسیقی شگفت انگیزی داشت که ملودی‌های آن  در ذهنم حک شده است. اما طی سال‌های اخیر فرصتی نداشته‌ام که صرفا برای دیدن تعزیه به شهری یا تکیه‌ای خاص بروم.

  اصلا تعزیه‌خوان شاخصی می‌شناسید که مشتاق باشید بروید و کارش را از نزدیک ببینید؟

زمانی تعزیه خوان‌های بزرگی در شهرهای مختلفی همچون قزوین، تهران، کاشان و حبیب‌آباد اصفهان داشتیم که شیوه‌های خواندن و اجرای‌شان متفاوت بود؛ مثلا در حبیب‌آباد اصفهان تکیه بالا و پایین از نظر اجرا و معماری متفاوت بودند و اجراها هم بسیار دیدنی بود. استادی در اصفهان شمرخوان بود؛ چهره‌ای شبیه آنتونی‌کوئین داشت. الان حتی اسمش هم جایی ثبت نشده است. هاشم فیاض، 3دوره در محرم و صفر تعزیه گوناگون اجرا می‌کرد اما واقعیتش هم‌اکنون پرچمداری در حوزه تعزیه سراغ ندارم؛ تعزیه‌خوان‌های شاخص از دنیا رفته‌اند و باید برای حفظ این میراث و دوری آن از تحریف، فکری کرد.
 
خودتان برای حفظ این میراث چه کاری کرده‌اید؟

در جایگاه خودم کارگردانی اپرای عاشورا را از سال‌ها پیش روی صحنه برده‌ام که در کشورهای دیگر هم اجرا شده و ادامه‌دهنده سنت چندین‌صد‌ساله تعزیه است.

  کمی از اپرای عاشورایی که در خارج از کشور داشته‌اید بگویید. چه بازخوردی داشت؟ 

در فرانسه، ایتالیا و لهستان اجرا داشتیم. بازتابش عالی بود. در فستیوال تئاتر عروسکی «شارل‌ویل‌مزیه» فرانسه ما تنها گروهی بودیم که به‌دلیل استفاده از اسب، به گروه اسبی‌ها مشهور شده بودیم. تماشاگران اصلا ایرانی نبودند. یادم است بعد از یکی از اجراها خانمی که با اشک از سالن بیرون می‌رفت از دیگران سؤال می‌کرد که این حسین چه‌کسی بوده است؟ او را آوردند تا سؤال‌هایش را از من بپرسد. از واقعه کربلا برایش تعریف کردم. همانطور با بغض گفت: «من چیز زیادی درباره اسلام نمی‌دانم اما اسم حسین برای همیشه در ذهن من ثبت شد». 

  بسیاری از هنرمندانی که دستی بر آتش دارند نگران خرافات در تعزیه هستند. نظر شما چیست؟ 

وقتی در حوزه فرهنگ نظارت کافی وجود نداشته باشد، عوامل تحصیل‌کرده و آشنا به آن حوزه وجود نداشته نباشد طبیعی است که عناصری مثل خرافات هم ورود پیدا کند. چون نظارت و دلسوزی کافی و دغدغه نبوده که از آن به‌عنوان میراث فرهنگی نگهداری کند. در دوره قاجاریه یکی از اقدامات بی‌نظیر این بوده که وقتی دیدند خرافات در تعزیه زیادشده دستور می‌دهند که از آن  خرافه‌زدایی شود. آن زمان 123نسخه تعزیه مطلوب جمع‌آوری و در حوزه فرهنگی کارهای خوبی انجام شد. لازم است چنین کاری را مسئولان فرهنگی حاضر هم انجام دهند.

بعد از یکی از اجراهای خارج از کشور خانمی که با اشک از سالن بیرون می‌رفت از دیگران سؤال می‌کرد که این حسین چه‌کسی بوده است؟ او را آوردند تا سؤال‌هایش را از من بپرسد. از واقعه کربلا برایش تعریف کردم. همانطور با بغض گفت:«من چیز زیادی درباره اسلام نمی‌دانم اما اسم حسین برای همیشه در ذهن من ثبت شد».

این خبر را به اشتراک بگذارید