مروری بر وقایع یک روز سرنوشتساز در تهران
مرده باد و زنده باد در سیام تیر
مرضیه موسوی| خبرنگار:
«پس بگویید من چمدانم را ببندم و از این مملکت بروم.» شاه با عصبانیت رو به دکترمصدق کرد و این را گفت. 16 ماه از ملی شدن صنعت نفت میگذشت و حالا نخستوزیر درخواست افزایش اختیارات را داشت؛ آن هم در اختیار گرفتن پست وزارت جنگ. ترس از کودتا و قدرت گرفتن نخستوزیر باعث مخالفت شاه با درخواست مصدق شد و مصدق هم به همین دلیل از سمت نخستوزیری استعفا داد. او در استعفانامه خود بیان کرد: «بهتر آن است که دولت آینده را کسی تشکیل دهد که کاملاً مورد اعتماد باشد و بتواند منویات شاهانه را اجرا کند.» استعفای مصدق جرقهای بود برای آغاز قیام سیام تیر و محکمتر کردن پایههای قدرت مصدق در مقام نخستوزیری ایران. از روز 30 تیر و خاطره قیام مردم تهران برای حمایت از مصدق، خیابانی به این نام در غرب میدان توپخانه باقی مانده است و مقبرهای از شهدای این قیام گوشهای از گورستان ابنبابویه. با سنگهایی خرد و شکسته شده و بیهیچ نام و نشانی زیر تیغ آفتاب.
چند روزی بود تانکها و نیروهای نظامی در گوشه و کنار شهر جولان میدادند؛ از همان 27 تیر ماه که خبر نخستوزیری قوامالسلطنه در شهر پیچید و بیانیهاش بدون تعارف از برخورد با مخالفان خبر میداد. «کشتیبان را سیاستی دگر آمد» عنوان بیانیه بود و در خاطر مردمی که آن را از رادیو شنیده بودند حک شده بود: «من با اتکا به شما و نمایندگان شما این مقام را قبول کردهام و هدف نهاییام رفاه و سعادت شماست. سوگند یاد میکنم که شما را خوشبخت خواهم کرد. بگذارید من با فراغ بال شروع به کار کنم. وای به حال کسانی که در اقدامات مصلحانه من اخلال کنند و در راهی که در پیش دارم مانع بتراشند. یا نظم عمومی را به هم بزنند. اینگونه آشوبگران با شدیدترین عکسالعمل از طرف من روبهرو خواهند شد و چنانکه در گذشته نشان دادهام بدون ملاحظه از احدی و بدون توجه به مقام و موقعیت مخالفین، کیفر اعمالشان را در کنارشان میگذارم. حتی ممکن است تا جایی بروم که با تصویب اکثر پارلمان دست به تشکیل محاکم انقلابی زده، روی صدها تبهکار را از هر طبقه به موجب حکم خشک و بیشفقت قانون قرین تیره روزی کنم. به عموم اخطار میکنم که دوره عصیان سپری شده و روز اطاعت از اوامر و نواهی حکومت فرا رسیده است. کشتیبان را سیاستی دگر آمد.»
بیانیه آیتالله کاشانی
به نظر میرسید بیانیه قوام بیش از اینکه باعث ترس و اضطراب مردم شود آنها را به مبارزه دعوت کرده بود.
آیتالله کاشانی در این روزها بهعنوان نماینده مردم در مجلس شورای ملی حضور داشت و بیانیهای خطاب به قوام صادر کرد. در پی آن جبهه ملی هم بیانیهای خطاب به افسران ارتش و نیروهای نظامی صادر کرد. میدان بهارستان، بازار تهران و کوچهها و میدانهای شهر محل تظاهرات مردم بود و برخلاف تهدیدهای انجام شده توسط دولت قوام، مردم به خیابانها ریختند. آیتالله کاشانی در مصاحبهای اعلام کرد: «اگر قوام طی 48 ساعت نرود اعلام جهاد خواهم کرد و شخصاً کفن میپوشم و پیشاپیش مردم به مبارزه خواهم پرداخت.» فریاد زنده باد مصدق و مرگ بر قوام در کوچهها شنیده میشد و مردم آماده قیامی بزرگ بودند.
تا آخرین نفس
با وجود حضور تانکها و قوای نظامی در خیابانهای شهر، اعتصابها و تظاهراتهای خیابانی ادامه داشت.
احزاب و گروههای سیاسی و جمعیتهای دینی و طرفداران دکتر مصدق 30 تیر سال 1331 را تعطیل اعلام کردند تا به مبارزات خیابانی خود ادامه دهند. نیروهای نظامی در تهران با مردم درگیر شدند و فرمانده ژاندارمری تهران هم جلو حرکت مبارزان کفنپوش از قزوین و همدان به تهران را گرفت و پشت دروازه سنگی، آنها را به گلوله بست. شورش و هجوم مردم به خیابانها ادامه داشت و از جمله خانه قوامالسطنه در خیابان سی تیر کنونی مورد حمله مردم قرار گرفت. حتی وساطت شاه پیش آیتالله کاشانی برای آرام کردن مردم هم فایدهای نداشت و آیتالله کاشانی به صراحت اعلام کرد که تا برکناری قوام دست از مبارزه برنخواهد داشت. غروب همان روز بود که محمدرضاشاه قوامالسلطنه را از نخست وزیری برکنار کرد و به جای او، دوباره مصدق را به نخست وزیری انتخاب کرد. مجلس قیام سیتیر را «قیام ملی» و شهدای آن قیام را «شهدای ملی» خواند و برای تجلیل از شهدای سی تیر همه ادارهها را تعطیل عمومی اعلام کرد.
شهید راه وطن
روی قبرهای شهدای سی تیر نوشته شده: «شهید راه وطن». شهربانی کل کشور تعداد کشتهشدهها در این قیام در تهران را 21 نفر اعلام کرد و آمار دیگری از کشته شدن 63 نفر در این مبارزات خبر میدهد. شهدای این قیام در محوطه مشخصی در گورستان ابنبابویه به خاک سپرده شدند و اکنون 25 مزار در این محوطه به چشم میخورد. هرچند دکتر مصدق وصیت کرده بود بعد از مرگ در همین محوطه و کنار شهدای سی تیر به خاک سپرده شود اما محمدرضاشاه مخالفت کرد و در نهایت تنها سنگ یادبودی برای دکتر مصدق در این آرامستان به چشم میخورد. تاریخشناسان اتحاد روحانیون و جبهه ملی و حمایت آیتالله کاشانی از دکتر مصدق را مهمترین دلیل پیروزی قیام 30 تیر و روی کارآمدن دوباره دکتر مصدق بهعنوان نخست وزیر میدانند.