• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
دو شنبه 25 تیر 1397
کد مطلب : 23292
+
-

فرهنگ بر و بچه‌های ترون

برگرفته از کتاب فرهنگ بروبچه های ترون
نوشته مرتضی احمدی


راه آمدن: سازش کردن، همراه شدن، کنار آمدن.

رد گم کردن: آثار باقی‌مانده را پاک کردن؛ با زدن حرف‌های نامربوط شنونده را گمراه کردن.

رسم و رسوم: عادت، روش، آیین، کیش، آداب و رسوم.

رگ و ریشه کسی را زدن: از همه چیز ساقطش کردن، به خاک سیاه نشاندن.

رو قوز افتادن: لج کردن، لجبازی، پافشاری کردن، یه دندگی کردن. (همچنین: رو دنده چپ افتادن).

زار و زندگی: دار و ندار، هر چیزی که در زندگی مورد احتیاج است.

زبون پس قفا: لال شده، زبانش پس کله‌اش است (با تمسخر).

زدن به سر کسی: دیوانه شدن، پاک خُل شدن، تعادلش را از دست دادن، جنون گرفتن. (همچنین: بالا خانه را اجاره دادن).

زرت و زورت: هارت و پورت، دور برداشتن، زر زیادی زدن.

زوار در رفته: شل و ول، از حال و روز رفته، سست و بی‌حال.

زورتپون: به ضرب روز، مجبوری، ‌با تهدید حرف را به کرسی نشاندن.

صاب کمال: باکمال، بامعرفت، باشخصیت، وزین و متین.

 صاف و پوست‌کنده: رک، صریح (همچنین: رک و راست، بی‌رودرواسی).

صرفه دارد: سود دارد، نفع دارد.

صغرا کبرا: مقدمه‌چینی، زمینه‌سازی، حاشیه رفتن.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید