• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
چهار شنبه 21 آبان 1399
کد مطلب : 115471
+
-

توسعه شهر با مشارکت شهروندان

یادداشت
توسعه شهر با مشارکت شهروندان

میثم معصومی_پژوهشگر و فعال شهری

شهرسازی به‌عنوان بخشی از مجموعه تخصص‌های برنامه‌ریزی و طراحی محیط انسان‌ساخت، در کنار تخصصی مانند معماری است. ولی واقعیت این است که برخلاف نامی که بر این رشته نهاده شده است، این شهرسازان نیستند که شهر را می‌سازند، بلکه شهروندان و تعامل اجتماعی مبتنی بر نظام اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برآمده از آنهاست که شهر را می‌سازد. در این میان، مهم‌ترین کاری که شهرسازان می‌توانند انجام ‌دهند، ایجاد تعادل میان خواست‌ها و نیازهای متفاوت شهروندان با هدف ارتقای کیفیت زیست انسان است که خروجی آن به‌صورت چارچوب‌ها، دستورالعمل‌ها، ضوابط، نقشه‌ها و... در دسترس همگان قرار می‌گیرد.
این ارتقای کیفیت باید از طریق مذاکره میان بازیگران(مجموعه ذینفعان و ذینفوذان) مختلف صورت ‌گیرد، ولی از آنجایی که منافع بازیگران شهری بسیار متنوع و متکثر است، ایجاد این تعادل، کاری بسیار سخت و پیچیده به نظر می‌آید؛ به‌خصوص وقتی که توازن قدرت میان بازیگران مختلف وجود نداشته باشد. برای اینکه در این مسیر خطای کمتری صورت گیرد، لازم است که اولا سعی شود تمام بازیگران متناسب با نقشی که دارند در فرایند شهرسازی (تصمیم‌سازی، تصمیم‌گیری و اجرا) حضور داشته باشند و دوما اولویت‌بندی مناسبی میان ارزش‌های مختلف صورت گیرد و بدانیم چه ارزش‌ها و کیفیت‌هایی در تعامل میان بازیگران مختلف قابل گذشت بوده و چه کیفیت‌هایی حتما باید رویشان پافشاری صورت گیرد و آنها را به‌عنوان خط قرمز حفظ کرد. اگر این دو اصل در فرایند شهرسازی مورد توجه قرار گیرد، ما در شهر توسعه مطلوب و مناسب خواهیم داشت و در غیراین صورت راه را به خطا خواهیم رفت.
حال ببینیم این دو اصل تا چه اندازه در فرایند شهرسازی حاکم بر ایران، مورد توجه است. درخصوص مشارکت تمام بازیگران در فرایند شهرسازی، متأسفانه سازوکار مشخصی برای مشارکت دادن شهروندان در فرایند شهرسازی وجود ندارد؛ بنابراین حداکثر مشارکت‌هایی که دیده می‌شود بسیار شکلی و ناکارآمد است. نتیجه آن می‌شود که شهروندان برای گذر از پل‌های عابر پیاده‌، کوچک ترین مشکل‌شان ناامنی آنهاست. چرا؟ چون تصمیمات درگذشته  بدون حضور شهروندان صورت گرفته است.
درخصوص تشخیص اولویت‌ها هم 2نکته مهم است؛ یکی مرجع تشخیص اولویت و دیگری دوری جستن از دام اولویت‌های کاذب.
نکته مهمی که نباید فراموش کرد این است که اولویت‌بندی در شهرسازی عموما امری به‌شدت نسبی است و نه مطلق. همواره اولویت‌ها متناسب با شرایط و حتی خواست‌ها و سلایق ما تغییر می‌کند. سؤال این است که مرجع تشخیص اولویت‌ها کیست و آیا نظر کارشناسان کفایت می‌کند یا شناخت نظر شهروندان هم مهم هست؟
نکته بعدی اینکه ما خیلی وقت‌ها در دام اولویت‌های کاذب قرار می‌گیریم؛ مثلا فکر می‌کنیم که ساخت بزرگراه اولویت ماست و بدون بررسی اثرات آن، بزرگراه می‌سازیم؛ در حالی که هدف اصلی ارتقای کیفیت زیست انسان است. 
اولویت ما در دهه‌های پیش، راحتی جابه‌جایی انسان در شهر بوده و ساخت بزرگراه‌ها تنها یک راه برای تحقق آن است و شاید راه‌های بهتری هم برای تحقق این هدف باشد که به آنها توجه نکرده‌ایم. در اینجا این سؤال مطرح می‌شود که چه کنیم که درگیر اولویت کاذب نشویم؛ موردی که طی سال‌های اخیر تغییر راهبرد داده و نگاه مدیران شهری به شهر تهران، انسان‌محورانه شده است.
راه‌حل 2مشکل بالا در چیست؟ به‌نظر می‌رسد نخستین نکته این است که همواره دست‌اندرکاران توسعه شهری به‌خود یادآوری کنند که قرار است شهر برای انسان‌ها ساخته شود و آن کاری ارجح است که به رفاه بیشتر انسان ختم شود.
ولی مؤثرترین اقدام که تجربیات جهانی هم آن را تأیید می‌کند، مشارکت دادن شهروندان در فرایند توسعه شهر است؛ زیرا آنها از هرکس دیگر بهتر نیازهای خود را می‌شناسند و حساسیت بیشتری نسبت به کیفیت زندگی خود دارند؛ از این‌رو کمک می‌کنند تا اولویت‌های حقیقی شهر مشخص شود و نظاره‌گر خواهند بود که انحراف زیادی از این اولویت‌ها صورت نگیرد.
در نتیجه ابزار لازم برای تحقق این دو اصل محوری شهرسازی که در ابتدای یادداشت به آنها اشاره شد، مشارکت است. برای اینکه یک شهر خوب داشته باشیم و برای طی کردن اصولی فرایند شهرسازی، نیاز است که مشارکت حقیقی شهروندان به کار گرفته شود تا اولا تعادل میان تمام بازیگران شهر به خوبی برقرار شود و دوما بتوان با کمک آنها اولویت‌های مناسب برای توسعه شهر را تعریف کرد و اطمینان حاصل کرد که از این اولویت‌ها انحرافی صورت نمی‌گیرد. به‌کارگیری مشارکت حقیقی شهروندان حتما به توسعه انسان‌مدار و ارتقای کیفیت زیست شهروندان منتج خواهد شد.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید