میراث فدائیان اسلام چه بود؟
داوود امینی
فدائیان اسلام گروهی بودند با اهداف اسلامی. مانیفست و ایدئولوژی آنها نیز بر پایه حکومت اسلامی بنا شدهبود. حرکت آنها و از میان برداشتن احمد کسروی که انحراف عقیدتی داشت و قصدش این بود که دینی انحرافی ایجاد کند، یک حرکت ایدئولوژیک محسوبمیشد. بعدها این حرکت به قول علما نضج گرفت و به ملی شدن صنعت نفت پیوست که با از میان برداشتن «هژیر»، تأثیر بهسزایی در منحلشدن مجلس شانزدهم گذاشت و پس از آن ملیگرایان در مجلس رویکارآمدند. بعدها، رزمآرا را از میان برداشتند و نفت ملی شد.
هنگامی که نفت ملی شد و ملیگراها رویکارآمدند، چنانچه به تاریخ مراجعه کنیم، درخواهیمیافت که آنها به عهدشان وفا نکردند و باعث به زندان افتادن شمار قابلتوجهی از فدائیان اسلام و از جمله نواب صفوی شدند. همین موضوع باعث شد که کدورتی بین این دو نحله پیش بیاید تا برسیم به کودتای سال1332؛ پس از آن موضوع حسین علاء پیشکشیدهشد؛ بنا بود که علاء قرارداد ننگین نظامیای در بغداد منعقد کند و با حرکت و کنش سیاسی فدائیان اسلام، علاء هم از میان برداشتهشد. با توجه به دیکتاتوری پهلوی دوم که با حمایت آمریکا ساخته و پرداخته شده بود، فدائیان اسلام را دستگیر کردند. البته فراموش نکنیم که هدف آنها هم پیروزی و شهادت بود و اگر نگاهی جامع به فعالیت این گروه بیندازیم به سادگی درخواهیم یافت که در مجموع پیروز شدند. شاه آنها را اعدام کرد اما پرسش اینجاست که حرکت و فعالیت فدائیان اسلام پس از این اعدامها چه تأثیری بر نظام کشور و جامعه و فرهنگ گذاشت؟
حرکت فدائیان اسلام، مثل حرکتهای هیأتهای مؤتلفه اسلامی تا انقلاب اسلامی، یا واکنش کسانی که بعدها حسنعلی منصور را از میان برداشتند یا آنها که سال 1342 با نهضت امامخمینی(ره) همگام و همصدا شدند، همگی در این راستا بود که حکومت اسلامی تشکیل شود. میراث تفکر و اندیشه فدائیان اسلام همین بود که انقلاب اسلامی، به وقوع بپیوندد و در یک کلام شاهد برپایی حکومت اسلامی باشند. حرکت فدائیان اسلام در واقع نخستین جنبشی اسلامی بود که در دوره پهلویدوم شکل گرفت و تأثیر شگرفی در پیروزی انقلاباسلامی داشت، بهویژه که فعالیتهای شخص نواب صفوی (مجتبی میرلوحی) برگرفته از اندیشهها و تفکرات حضرت امام(ره) بود. وقتی امام(ره) کتاب «کشفالاسرار» را در سال1322نوشت که در آن موضوع ولایتفقیه مطرح میشود، در واقع فعالیتهای مذهبی و سیاسی نواب صفوی هم تعریف شد و شکلگرفت. در مجموع، فعالیت فدائیان اسلام، حرکت و جنبشی مذهبی بود با ایدئولوژی اسلامی و با هدف برپایی حکومت اسلامی. نواب کتابی نوشت به نام «جامعه و حکومت اسلامی» که مانیفست خود را در آن کتاب مطرح کرده است. تقریباً با این تفاسیر، متوجه خواهیمشد که میراث فدائیان اسلام، در یک کلام، پیروزی نهضت انقلاباسلامی است.
شاه آنها را اعدام کرد، چون نواب صفوی با توجه به فعالیتهای سیاسیاش به شکلی عیان و آشکار مطرح میکرد که باید شاه را ازمیانبرداشت. شاه با قدرتی که پس از کودتای 28مرداد در خود یافته بود، نمیتوانست کسانی مثل فدائیان اسلام را تحمل کند و بایستد و تماشاکند و دم نزند تا با حکومتش مبارزه کنند. چون آنها نمیخواستند دست از مبارزه بردارند. پس از کودتای 28مرداد مشخص بود که شاه قدرتی دیکتاتوری یافته و تصمیمگرفته که همه مخالفان را از صحنه سیاسی حذف کند و یکی از سرسختترین مبارزان، فدائیان اسلام به شمار میرفت که یک نخستوزیرش را از میان برداشتند و نخستوزیر دیگرش را ترور کردند که فقط زخمی شد. در یک کلام شاه دریافت که نباید اجازه دهد گروه فدائیان اسلام آزادانه فعالیت کنند. بنابراین تصمیم گرفت که نواب و یارانش را به جوخه اعدام بسپارد.
اینکه بگوییم امام(ره) در صحیفه هیچ اشارهای به فدائیان اسلام نکرده و نامی از آنها نبرده، درست نیست. حضرت امام(ره) از فدائیان اسلام همواره پشتیبانی میکردند. نواب صفوی خودش در جایی گفته که «من بهعنوان یکی از سربازان اسلام محسوب میشوم و به فرض آیتالله بروجردی، فرمانده و سردار اسلام باشد. یک سرباز همواره وظیفه خود را انجام میدهد و سنگر را حفظ میکند و طبعاً فرمانده هم در سنگر فرماندهی وظایف خطیر دیگری بر عهده دارد.» اینکه امام(ره) نامی از فدائیان اسلام نبردهاند، باید ذکر کرد که نامی از بسیاری از نحلهها نبردند.
این موضوع دلیل روشنی بر این موضوع نیست که امامخمینی(ره) حرکت این بزرگواران را تأیید نکردهاند. مرحوم سیداحمد خمینی، در مصاحبه شفاهی خود گفته که «حضرت امام(ره) نسبت به اینکه فدائیان اسلام، قرار بود محاکمه شوند، بسیار تلاش کرد تا جلوی محاکمه آنها گرفته شود. حتی با آیتالله بروجردی رایزنیهای فراوانی کردند تا از آنها حمایت کند. آیتالله بروجردی چنانچه خودش میگوید، اطرافیانش به او اطمینان داده بودند که فدائیان اعدام نخواهند شد. پس از آن حضرت امام(ره)، گلهمند بودند که بهموقع برای نجات فدائیان اسلام از اعدام، اقدام نشده است.»