• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
یکشنبه 2 شهریور 1399
کد مطلب : 108419
+
-

حالا وقت عذرخواهی است

شما جشن‌تان را بگیرید، اما ما فراموش نمی‌کنیم

رسول بهروش

اگر یک سر سوزن شجاعت وجود داشته باشد، امروز وقت عذرخواهی خیلی‌هاست؛ آنها که همه زندگی‌شان را از خوان فراخ فوتبال دارند، اما 4‌ماه تمام به در و دیوار کوبیدند تا مسابقات لیگ نوزدهم ادامه نیابد. امروز که لیگ برتر به سلامتی تمام‌شده، وقت مرور آن بهانه‌جویی‌های شگفت‌انگیز است؛ روزهایی که جماعت عافیت‌طلب، ازسرگیری مسابقات فوتبال را در حکم «بمب بیولوژیک» می‌دانستند و طوری وانمود می‌کردند که انگار با سوت شروع نخستین بازی، ناگهان نسل بشر منقرض خواهد شد. هر ساعت یک مصاحبه جدید انتشار می‌یافت و هر روز یک کلیدواژه ترسناک به ادبیات‌شان اضافه می‌شد. جالب اینجاست که خود اینها نمک‌پروردگان سفره فوتبال بودند، اما از هیچ کوششی برای جمع‌کردن آن دریغ نکردند. چرا؟ فقط به این دلیل که از ناکامی احتمالی در شروع دوباره لیگ بیمناک بودند.
پنجشنبه‌شب در اهواز باشکوه‌ترین جشن کسب مقام سومی در تاریخ لیگ برتر برگزار شد؛ بازیکنان فولاد جواد نکونام را به آسمان پرتاب می‌کردند و البته تنها چیزی که به چشم نمی‌خورد، رعایت موازین بهداشتی بود. این هلهله و پایکوبی نوش‌جان‌تان! جنگیدید و مزدش را گرفتید، اما فراموش نمی‌کنیم که جناب آذری، مدیرعامل کثیرالمصاحبه فولاد صد‌بار به رسانه‌ها گفت: «به‌شدت مخالف آغاز دوباره لیگ هستیم.» حکایت تبریز هم همین است؛ جایی که محمدرضا زنوزی آخرین بازی فصل ماشین‌سازان را از نزدیک تماشا کرد، در پایان مسابقه به حلقه جشن آنها بابت بقا در لیگ برتر پیوست و چنان احساساتی شد که دیدار با نفت آبادان را بهترین نمایش چند سال گذشته ماشین دانست. او در این دقایق شیرین از یاد برده بود که همین 2‌ماه پیش رکورددار مصاحبه علیه آغاز لیگ بود و حتی قصد داشت به فیفا نامه بنویسد. تازه اینکه چیزی نیست؛ اگر تراکتور قهرمان جام حذفی شود، ورژن به‌مراتب بی‌پرواتری از جناب مالک خواهید دید.کاش جسارتش را داشتید و بابت آن همه مغلطه، آن همه جنگ‌افروزی بیزارکننده عذر می‌خواستید. مردم روزگار سختی را پشت‌سر می‌گذارند و در این 2ماه، با بازگشت مسابقات فوتبال دل‌شان کمی خوش‌تر شد. کافی است قاب‌های دیوانه‌وار به‌جا مانده از همین 2‌ماه را مرور کنید؛ از انبوه شوت‌های راه دور و گل‌های دیدنی تا فریادهای مربیان و سجده شکر بازیکنان؛ از بغض‌هایی که ترکید و آب دیده را جاری کرد تا تقابل سنتی غم‌ها و شادی‌ها. همین چهارشنبه یک داربی فوق‌العاده در تهران داریم که هیچ احدی در دنیا نمی‌تواند آخرش را حدس بزند. چطور دل‌تان می‌آمد این همه را از مردم بگیرید؟ فراموش نمی‌کنیم که خیلی‌های‌تان فرصت‌طلبانه حتی به خون یک جوان فوتبالیست درگذشته هم چنگ انداختید تا شاید لیگ را تعطیل کنید و پول بی‌زحمت به جیب بزنید، اما امروز با گردن برافراشته پیروزی‌های‌تان را جشن می‌گیرید. شما شاد باشید، اما شغل ما فراموش‌نکردن است. راستی، کاش جسارت عذرخواهی
 داشتید.

این خبر را به اشتراک بگذارید