• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
دو شنبه 28 اسفند 1396
کد مطلب : 10348
+
-

خانه‌تکانی

یادداشت
خانه‌تکانی

نصرالله حدادی:

یادش به ‌خیر آن روزها؛ روزهای کودکی ما که در نیمه دوم اسفندماه‌هایش، باید علاوه بر رسیدگی به دروس و تکالیف مدرسه و خوردن غم «کتاب‌نویسی» و انجام تکالیف‌ شاق و شاد عید نوروز، همراه مادر هم می‌شدیم تا خانه را بروبد و تمیز کند و آماده نوروز بسازد.

شستن فرش، از اهم کارها بود؛ اگر «پا می‌داد»، این کار در حیاط خانه صورت می‌گرفت و اگر نه، در کنار برخی از خیابان‌ها که مظهر قنات در آنها یافت می‌شد؛ شباهنگام اعضای خانواده دسته‌جمعی مشغول شستن فرش و قالی، آن هم با چوبک، اشنان و حداکثر صابون‌برگردان می‌شدند.

حاشیه پایین‌دست میدان بهارستان، روبه‌روی مسجد سپه‌سالار، خیابان ناصرخسرو، روبه‌روی شمس‌العماره، حاشیه جنوبی خیابان مولوی، نرسیده به میدان محمدیه(اعدام) که محله قنات‌آبادش می‌نامیدند، حاشیه خیابان مهدی‌خانی، منشعب از میدان شاهپور (وحدت اسلامی)، میدان هفت‌چنار و حاشیه خیابان شیر و خورشید (هلال‌احمر فعلی) از جمله اماکنی بودند که آب قنات، به کار شست‌وشوی فرش می‌آمد و جالب آنکه در کنار مظهر قنات‌شاه، در خیابان ملل متحد (روبه‌روی موزه عبرت) نیز این کار انجام می‌گرفت و کسی هم معترض مردم نمی‌شد.

بعدها که «فشاری» آب بر سر چهارراه‌ها گذاشته شد، این رسم مهم در کنار این شیرهای آب چدنی سیاه‌‌رنگ، انجام می‌گرفت. بعدها که «فاب» ‌(FAB) از راه رسید، چوبک و اشنان و صابون‌برگردان بایگانی شدند و کار شست‌وشو، آسان‌تر شد. مردم با پرداخت 3ریال، یک قوطی پودر رخت‌شویی فاب (قوطی‌های مقوایی زردرنگ) می‌خریدند و کدری و سیاهی فرش‌ها را پاک می‌کردند.

امروز هم که خدا نگه‌ دارد کارخانه‌های قالیشویی را؛ از شربت گرفته تا مربا و به‌لیمو و اسامی خوش‌آب‌ورنگ دیگر؛ البته اگر رنگ و روی فرش شما را نبرند. برای شستن پرده‌ها هم می‌توان از ماشین لباسشویی کمک گرفت و اگرنه، اتو‌شویی محله؛ ایضاً مبل و راحتی که در محل برایت تمیز و مرتب می‌کنند؛ می‌ماند در و دیوار خانه که می‌توان به یکی از همین شرکت‌های «رفت‌وروب» زنگ زد و کار را راه انداخت. دیگر خبری از حوض و آب‌انبار هم نیست تا «آب‌حوضی» خبر کنیم و ظروف هم مسی نیست که نیاز به «سفیدگر» داشته باشیم. چشم بد به دور، این همه مایعات سفید و براق‌کننده هم هست که همه‌چیز را براق و سفید می‌کند و به ما چه که رسوب مواد شیمیایی در طبقات مختلف زمین، با محیط‌زیست چه می‌کند!؟

آن‌وقت‌ها، استقبال از نوروز، شیرینی و لذتی داشت که تا آخرین لحظه سال کهنه و در آستانه سال‌تحویل هم دلشوره‌اش همراه خانم خانه بود. از پشت‌دری سفید چلوار گرفته تا زیلوی پادری سیاه، همه‌چیز باید شسته و تمیز می‌شد. فراهم‌آوری 7 تا 25جزء سفره هفت‌سین نوروزی نیز یکی دیگر از دغدغه‌های مادران ما بود و «کدبانو» آن بود که تمامی کارهای خانه را خود به همراه اعضای خانواده‌اش انجام می‌داد و سرانجام در لحظه باشکوه تحویل سال، خانه‌تکانی باعث سرافرازی خانم خانه می‌شد؛ کار سخت و بزرگی که برای مرد خانه مخارج چندانی نداشت؛ فقط می‌ماند خرید شب عید و لباس نو و تهیه آجیل و شیرینی که بعضا باعث تخلیه جیب مرد خانه می‌شد. مرحوم غلامرضا روحانی(اجنه) در شعری طنزگونه و ملیح، تصاویر و مضامین خانه‌تکانی در روزگاران پیشین را به زیبایی، به نظم درآورده است:

  • در شب عید همه خانه‌تکانی کردند/ فکر پاکیزگی از عالی و دانی کردند
  • ورد شیرین‌دهنان، صحبت شیرینی بود/ اندکی هم ز پلو چرب‌زبانی کردند
  • تا در کیسه کنم سست و خَرَم کفش ظریف/ روی خود سخت چو چرم همدانی کردم
  • گفتم این ثروت قارون به شما ارزانی/ بس که دیدم گله از وضع گرانی کردند
  • تا مرا رام بدیدند، سوارم گشتند/ خردوانی عوض اسب‌دوانی کردند
  • نگرانی همه از جیب‌بران بود که شد/ جیب من خالی و رفع نگرانی کردند
  • همه همدست شدند از پی چاپیدن من/ خوب الحق سر این کار، تبانی کردند
  • جیب روحانی ما را به رسوم شب عید/ زودتر از همه‌جا خانه‌تکانی کردند

 

این خبر را به اشتراک بگذارید