• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
یکشنبه 27 اسفند 1396
کد مطلب : 10130
+
-

کسب و کار سیاه

درخت بلوط بعد از زغال‌گیری فقط 15هزار تومان ارزش دارد

کسب و کار سیاه




مرضیه قاسمی | کرمانشاه- خبرنگار:

فعالیت کوره‌های زغال‌گیری سنتی به دلایل مختلف زیست محیطی ممنوع و غیر قانونی است. این درحالی است که بسیاری از درختان بلوط در دهستان عثمانوند علاوه بر فعالیت های توسعه ای، توسط بومی ها قطع و به زغال تبدیل می شود. منطقه عثمانوند‌ در سرفیروزآباد در جنوب کرمانشاه رویشگاه انبوهی از درختان بلوط است که طی سالیان اخیر در اثر  بی تدبیری ها شاهد از بین رفتن آن هستیم. گفت‌وگوی همشهری با «سعید سلیمانی» مدیر عامل انجمن مردم نهاد هیلو را در ادامه بخوانید.


از قلع و قمع بلوط ها  توسط بومی بگویید.

نزدیک به 15سال است به همراه گروهم درباره جنگل های بلوط زاگرس به ویژه در کرمانشاه کار پژوهشی انجام می دهیم، اسناد معتبری برای اثبات صحبت های خودمان داریم که برای تهیه زغال حداقل در زاگرس  تنها زغالی که تولید می شود فقط از درخت بلوط است. در جنگل های زاگرس تیپ عمده درخت‌های بلوط  است. بیشترین قطر را اول درخت بلوط بعد درخت بنه و سپس درختان امرود و انجیر... دارند. در این منطقه به خاطر باورهای محلی زغال گیری از درختانی که میوه هایی مثل امرود و زالزالک دارند  صورت نمی گیرد و مردم این درختان را قطع نمی کنند.


چرا از درخت بلوط برای زغالگیری استفاده می کنند؟

دلیل استفاده از درخت بلوط برای تهیه زغال ‌ ضخامت آن نسبت به سایر درختان است که حرارت زیاد را تحمل می کند و خاکستر نمی شود.


 علت اینکه بومی ها این درختان ارزشمند را قطع می کنند، چیست؟ 

فقر معیشتی مردم و سوء‌ مدیریت در منطقه است. از طرفی در کشور ما اصرار شدیدی بر خودکفایی کشاورزی هست. خودکفایی کشاورزی در ایران  در کشوری که روی کمربند بیابانی دنیا قرار گرفته و بیشترین تنش های خاکی و آب و هوایی را دارد  یک امر اشتباه است. از طرف دیگر در این بین یک جامعه روستایی که در گذشته کوچرو بوده، از سال 42 به بعد به شکل عمومی یکجانشین شد. جامعه محلی که در کوهستان های زاگرس زندگی  می کنند دارای زمین کشاورزی مناسبی نیستند. اگر محلی ها جنگل ها را پاک تراشی کنند و اراضی ملی را از ملی به اراضی کشاورزی غیرقانونی تغییر کاربری دهند‌ این امر باعث می شود که راندمان تولید  در متراژ مشخص در عرصه های زیستی هر استان، هر شهرستان و هر دهستانی و در نهایت هر روستایی  بالاتر و بالاتر برود، اما این به چه قیمت است؟ یعنی ما آخرین بازمانده های جنگل های بلوط  را از بین می بریم. بلوط ها توسط افراد محلی پاک‌تراشی
می شوند و به جای آن محصولات یک ساله گندم، جو و نخود می کارند. چون شخم در جهت شیب انجام می شود بیشترین  فرسایش خاکی نیز در این زمین‌ها ی کشاورزی شکل می گیرد.


ارتباط این مساله با زغال گیری ‌ چیست؟

وقتی مدیریت جدی بر روی جنگل های خود و حفظ و نگهداری آن نداریم افراد محلی متوجه می شوند که این میدان برای تاختن باز است. این اشتباه راهبردی در مدیریت اراضی ملی زمانی شکل گرفت که مردم محلی در عرصه های مختلف ایران متوجه شدند که عرصه های ملی همان عرصه های دولتی است نه عرصه هایی که متعلق به همه ملت است و به این دلیل دیگر تعلق خاطری نسبت به جنگل  و کوهستان و دره و رودخانه  ندارند و  به جان  درخت‌های بی زبان و اکوسیستم زخم خورده مملکت می‌افتند.


پس معتقد به ضعف مدیریتی هستید؟

به شدت از ضعف مدیریتی شاکی هستم. اگر همین الان با خودرو به عثمانوند بروید ، مشاهده خواهید کرد که  افراد محلی در کنار جاده در فاصله 50 متری جاده درخت ها را برای زمین کشاورزی، می سوزانند. در 100متری جاده کوره زغال دیده می شود و در 50 متری پاسگاه قدیمی محیط بانی؛ متوجه می شوید محلی‌ها درخت‌های جنگل را دارند کت زنی می کنند. باقی مانده ریشه ها را با پهن گوسفند و نفت می‌سوزانند. این یعنی خسارت ملی و آن کسی که از طرف دولت از مالیات دریافتی ما شهروندان حقوق دریافت می کند، متولی مدیریت این قضیه است.


ارزش زیستی درختان بلوط را چگونه ارزیابی می کنید؟

فائو ارزش  زیستی هر درخت بلوط در زاگرس را با عمر بیش از 100 سال 200 هزار دلار تخمین زده است، چون درخت بلوط یک درخت دیر زیست است تا حدود 5هزار سال قدرت ادامه حیات دارد و یک کوره زغال 100 درخت بلوط را  ظرف یک ماه تبدیل به زغال می کند و هر درخت بلوط بعد از زغال گیری  فقط 15هزار تومان برای افراد محلی ارزش دارد و این  یک فاجعه بزرگ ملی و جهانی است.


عملکرد سازمان جنگل ها و مراتع را در این زمینه چطور است؟

اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری هراستانی مناطقی را تحت حفاظت ندارد، بلکه بخشی از مناطق به شکل مناطق زیست کره مناطق چهارگانه  تحت حفاظت سازمان محیط زیست وجود دارد. یک بحران راهبرد دیگری که در ایران وجود دارد این است که در ایران سازمان جنگل ها و آبخیزداری کشور جدا از سازمان حفاظت محیط زیست است. در سازمان حفاظت محیط زیست بر روی گونه های جانوری و در سازمان جنگل ها و مراتع و آبخیزداری  بر روی گونه های گیاهی بیشتر تمرکز وجود دارد در حالی که اکوسیستم زیست بوم قابل تفکیک نیست.


درباره قطع بلوط و تاثیر آن بر ریزگردها بگویید.

موضوع زغالگیری پیامدهای خیلی جدی تری دارد و آن این است که حجم عظیمی از ریزگردهایی که از طرف میانرودان وارد ایران می شود، به واسطه درخت های بلوط  جذب می شوند و وارد ایران نمی شوند. زغالگیری باعث شکاف در زیست بوم می شود.  یعنی درختان بلوط را تا وقتی که تاجشان به همدیگر پیوسته است در سیستم پرستاری و حفاظت  شکل خیلی خوبی در سرحد  تعادل زیستی قرار دارند. زغالگیری یک توده سرطانی است که ما با دستهای خودمان در جنگل می کاریم.

این خبر را به اشتراک بگذارید