بهار دربند هنوز مسحورم میکند
فرشاد شیرزادی
منطقه 1
گرچه موها و سبیلش به سپیدی میزند اما به قول قدیمیها هنوز پا به سن نگذاشته است. میگوید: «در دوران طلبگی که بارها از قم به تهران میآمدم همیشه تهران را سبز مییافتم و مردمش را مهماننواز.» دکتر صابر امامی از شاعران آیینی سرآمد ماست که امروز در کسوت استاد دانشگاه به تدریس مشغول است. با او درباره بهار و جلوههایش به گفتوگو پرداختیم.
محل کار شما در تهران است و تقریباً هر روز به تهران سفر میکنید. این شهر را در نوروز چگونه شهری یافتهاید؟
تهران شهری است که تعطیلات نوروز باید در آن بود و زیست چون در این زمان ترافیک شهری به حداقل خود میرسد و تهران جان میدهد برای رانندگی و سفر درونشهری.
برای نخستین بار که به تهران آمدید، این شهر در تعطیلات نوروز چگونه بود؟ چه جلوه ای داشت؟
نخستین بار وقتی بچه بودم از تبریز به تهران میآمدم و میخواستم به قم بروم و درس طلبگی بخوانم. از سرمای پایان اسفند ماه در شهرم، وقتی به تهران میآمدم تهران را سبز مییافتم. از زمانی هم که در تهران ساکن شدم، از این شهر خاطرات خوبی داشته و دارم. در عید سرسبز بودن درختان و خیابانهای خلوت پر رنگترین ویژگی تهران بوده و هست. هر موقع که دلم میخواست میتوانستم در این تعطیلات به خانه دوستان و اقوام و خویشاوندان بروم. به نظرم دو هفته اول عید خیلی تهران زیباست.
تهران آن زمان سرسبزتر بود یا تهران کنونی؟
به گمانم خاک تهران همواره برای باغداری خوب است؛ البته اگر امروز سیمان و آهن و آسفالتهای موجود در شهر و رشد زندگی شهرنشینی که روز به روز هم در حاشیه شهر بیشتر و بیشتر میشود اجازه دهد. تهران شهر درختان چنار بود و به آن چنارستان هم میگفتند. درختان در این شهر سریع جان میگیرد و هنوز هم اگر به آن اندکی رسیدگی کنند فضای سبز رشد مطلوبی را به خود خواهد دید. این جلوه در بهار میتواند به هرچه زیباتر شدن شهر کمک کند. البته اگر دود و آلودگی هوا در طول سال این اجازه را به درختان بیچاره بدهند.
کدام نقطه تهران را بیشتر دوست دارید؟
از دید طبقاتی به پاسخ من نگاه نکنید. من دربند تهران را بیشتر از هر جای دیگر در تعطیلات عید زیبا میبینم. تجریش و امامزاده صالح(ع) خیلی زیباست. در دوران هنرجویی که درس سینما میخواندیم خانهای را بهعنوان خوابگاه در اختیار ما گذاشته بودند. سینمای روبازی در آنجا وجود داشت و تابستانی بود. از پل تجریش که بالا میرفتیم درست سمت راست و کنار رودخانه قرار داشت. پایین پل هم به موازات خیابان، رودخانه خروشان جاری بود.
البته در حال حاضر آنجا را سامان دادهاند و از آن طبیعت وحشی درآمده است و دست بشر به کمک شهرداری آمده و آن رودخانه را سامان داده و پله هم برایش ساختهاند. آب را در باریکهای محدود کردهاند اما در سالهای نخست پس از انقلاب چنین نبود. دو خیابان به موازات هم در انتها به هم میرسیدند و درختان تنومند و فضای فوقالعاده سبزش بسیار دلنشین و زیبا بود. در یک کلام میتوانم بگویم که با گذشت سالیان متمادی از آن دوره، هنوز که هنوز است آن خطه از تهران برایم جذابیت و جلوه و جلال خاصی دارد و مرا مسحور میکند.
همواره دوست دارم که تعطیلات نوروز به اینجا سری بزنم و دقایق و لحظاتی را برای خودم در آنجا خلوت کنم. کنار امامزاده صالح(ع) مجموعه بسیار زیبایی وجود دارد. حتی بازارچه پشت امامزاده صالح(ع) برای من سرشار از خاطرات دلنشین و متعدد است. مردم در شبعید انواع و اقسام سبزیها و ترهبار را میخرند و به خانه میبرند. حتی دوست دارم که اگر قسمت شود شبعید پیش از تحویل سال باز هم سری به آنجا بزنم.