داستان عشق سال های تحریم
بازار رمانهای عاشقانه فارسی در کوران عرضه داستانهای خارجی رونقی ندارد
گزارش
«خواب دیدم که میدویدم. کوچه خانهمان را تا زیرگذر دویدم. چادر به سر داشتم و نداشتم. اشک به چشم داشتم و نداشتم. کسی نگاهم میکرد و هیچکس نبود. نفسزنان به دکان رحیم رسیدم. هوا تاریک و روشن بود. نسیم ملایمی میوزید. مثل اینکه بهار بود. بوی گل میآمد. بوی محبوبه شب».