عطر چای پاییزی
چشمهها
تقصیر من نبود؛ خودش شروع کرد. بابا هیچ وقت سر من داد نمیزد. حالا دیرش شده بود که شده بود؛ نباید سر من داد میزد. کمی دیرتر میرسید سر کارش. 10دقیقه، یک ربع دیر کردن من چه داشت که جلوی مامان و برادرها سر من داد کشید؟