اگر بورس رشد نکند چه میشود؟
سروش خسروی _ دبیر گروه اقتصاد
در روزها و هفتههایی که ویروس کرونا اغلب کسبوکارها را تحتتأثیر خود قرار داده؛ تالارها و شعب کارگزاریهای بورس پررونق بودهاند؛ چنانکه آمارهای اختصاصی همشهری، نشان میدهد؛ در طول یکسالگذشته، هر ماه، بهطور متوسط 70هزار سرمایهگذار جدید وارد بازارسهام شدهاند. جالب توجه آنکه، این روند در ۲ماه گذشته، یعنی دوران حاکمیت کرونا براقتصاد ایران و جهان، شتابی روزافزون گرفته، بهطوریکه اطلاعات مستند همشهری نشان میدهد؛ در این دوره روند ورود سرمایهگذاران تازهوارد به بورس، به یکباره تا ۲.۵ برابر قبل از دوره شیوع کرونا افزایش یافته؛ بهطوری که در فروردین پارسال فقط ۵۵ هزار سهامدار جدید به بورس آمدند؛ اما این رقم در اسفندماه از مرز ۱۷۲ هزار نفر هم عبور کرد. در مجموع پارسال ۸۲۲هزار سهامدار جدید وارد بورس شدند.
استقبال متقاضیان سرمایهگذاری از حضور در بورس به حدی است که مشاهدات خبرنگاران همشهری، از ادحام تازه واردها در مقابل برخی ازدفاتر پیشخوان خدمات دولت، برای احراز هویت، حکایت دارد. وضع بهگونهای است که حتی برخی از این دفاتر میگویند: ظرفیتشان برای ثبت نام در سامانه احراز هویت سرمایهگذاران بورس، موسوم به سجام، تا خرداد امسال تکمیل شده است. طبق آمارهای موجود؛ جمعیت کل سهامداران ایران از مرز ۱۲ میلیون نفر عبور کردهاست. برمبنای این تخمینها، اگر آمار دارندگان واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری در بورس(یونیتهولدرها) را هم به این آمار بیفزاییم، حالا در بهار 99سبد داراییهای 15میلیون ایرانی، با بورس پیوند خورده است.
همچنین تخمینهای به نسبت دقیق همشهری که پیشتر در قالب یک گزارش مستقل منتشر شده نشان میدهد؛ تعداد سهامداران فعال بورس به ۱.۵میلیون سهامدار رسیده که از این تعداد 350هزار نفر بهصورت تمامعیار، حرفهای بورس، محسوب میشوند. این دسته از سرمایهگذاران در طول یکسال گذشته دستکم هر 2 هفته یکبار، یک معامله در بورس و فرابورس انجام دادهاند؛ اینها کسانی هستند که احتمالا حتی نان شبشان را هم از تنور بازارسهام بیرون میکشند. 1.1میلیون نفر هم سرمایهگذاران نیمهحرفهای هستند که بخش عمدهای از وقت و انرژی خود را مصروف سرمایهگذاری در بازار سهام میکنند. اطلاعات دریافتی همشهری همچنین نشان میدهد که در یکسال اخیر 150هزار سرمایهگذار نیز وجود داشتهاند که بهطور متوسط ماهانه یک تا 2معامله در بازار سهام انجام دادهاند.
اما علت این همه استقبال از سرمایهگذاری در بورس چیست؟ هرچند محاسبات همشهری نشان میدهد؛ در طول 2سال گذشته میانگین بازده سرمایهگذاری در بورس 650درصد بوده و موجب شده ارزش کل بازار سهام ایران از مرز ۲۰۰ میلیارد دلار هم فراتر رود؛ اما انگیزه کسب سود نمیتواند همه واقعیت موجود را عیان کند.
برای ریشهیابی دلایل اشتیاق سرمایهگذاران برای ورود به بورس باید به 2سال پیش، یعنی بهار سال ۹۷ بازگردیم؛ زمانی که ایالات متحده از برجام خارج شد و دیوار تحریمها در برابر ایران را بلندتر کرد، اما دولت ایران با اتخاذ یک سیاست ارزی نادرست، قیمت دلار را روی 4200تومان تثبیت کرد.
مجموعه این عوامل به شتاب و شیب منحنی تورم، ناشی از اعمال تحریمهای یکجانبه آمریکا، افزود. در شرایطی که نرخ ارز در اواخر تابستان و اوایل پاییز97به سقفهای تاریخی خود، در محدوده 19هزار تومان، برخورد میکرد؛ بخشی از پسانداز خانوارها، برای فرار از آثار کاهش ارزش پول، وارد بورس شد؛ البته چون در آن زمان بورس هنوز برای بسیاری ناشناخته بود، بخش دیگری از نقدینگی، متعلق به خانوارهای پرریسک، راهی بازارهای مسکن، خودرو، سکه و طلا شد.
درنتیجه سیلاب ورود نقدینگی پرقدرت، موجهای تورمی سنگینی را در این بازارها شکل داد، آثار تخریبی این سیلاب را در سال ۹۸ مشاهده کردیم، در جایی که نرخ تورم به ۴۰ درصد رسید، در اینجا بود که خانوارهای کم ریسک، کمکم متوجه شدند رقم سود بانکی حتی نیمی از ارقام مربوط به کاهش ارزش پولشان را هم جبران نمیکند، با توجه به اینکه ریسک خریدوفروش در بازارهای طلا و دلار بهشدت افزایش یافته بود و در عینحال دامنه کسب سود در این بازارها، بهدلیل اعمال سیاستهای رئیسکل جدید بانک مرکزی، محدود شده بود، بازارهای طلا و دلار، خود بهخود، از میان گزینههای مقابل روی کمریسکها خارج شدند. در حوزه مسکن هم، برای ورود به بازار، سرمایه اولیه مورد نیاز، با توجه به چند موج تورمی پیدرپی، بسیار افزایش یافته بود؛ در نتیجه پولهای خرد به سرمایهگذاری در بورس، بهعنوان بازاری که اثرات موجهای تورمی را خنثی میکند، متمایل شدند.
البته ضمن توجه به همه این موارد، نباید اثر ترکیب جمعیت و بهویژه جمعیت بیکاران ایران را بر این موج استقبال از بورس نادیده گرفت. بورس، بازاری نونوار و هماهنگ با ابزارهای تکنولوژیک روز است. در شرایطی که نرخ بیکاری در اقتصاد ایران، پیش از شیوع کرونا، به ۱۰.۶ درصد رسیده بود طبق آمار رسمی در زمستان ۹۸، معادل ۴۲.۸ درصد از کل جمعیت بیکاران را درشهرها فارغالتحصیلان دانشگاهها تشکیل میدادند و تعداد فارغالتحصیلان جویای کار در شهرها در زمستان پارسال به یک میلیون نفر رسیده بود. در تئوری این خیل جمعیت جوان متخصص، اما بیکار از پتانسیلی بالقوه برای ورود بورس برخوردارند، توجه داشته باشیم حداقل نقدینگی لازم برای سرمایهگذاری در بورس، فقط 500هزار تومان است که از حداقل سرمایه لازم برای شروع سایر کسبوکارها بسیار پایینتر است.
همه این آمارها و افزایش اشتیاق صاحبان نقدینگی برای سرمایهگذاری در بورس، روزگاری رؤیای مدیران ارشد اقتصاد ایران و مسئولان بازار سرمایه بود، اما حالا که اینرؤیا به تحقق پیوسته، برخی از دستاندرکاران بازار نگرانند، نگران اتفاقاتی که میتواند پس از نزول احتمالی بازارسهام رخ دهد. شاید تحتتأثیر همین دغدغهها و نگرانیها بود که در زمستان پارسال مدیران سازمان بورس به صرافت افتادند تا با کم کردن دامنه نوسان قیمت سهام، ترمز بازار را به شکلی مصنوعی بکشند، طرحی که البته اجرای آن ناکام ماند و احتمالا همین موضوع به تغییر سکاندار بازار سرمایه منجر شد. این روزها برخی میگویند بازار به سقف رسیده و احتمال نزول وجود دارد و بعضی از وجود حباب در قیمت سهام بعضی شرکتها سخن میگویند؛ اما واقعیت چیست؟
بورس بازاری پویاست که منحنی تحولات آن، از برایند عمل و نظر اکثریت بازیگران آن، ترسیم میشود. مشاهدات و تجربه خود من از تحولات 25سال گذشته در بورس تهران نشان میدهد که نمایش بورس، نمایشی سهل و ممتنع است؛ به این معنی که بازار تا زمانی که بازیگران آن، یعنی عموم سرمایهگذاران بخواهند، بالا میرود و به محض اینکه اکثریت آنان اعتمادشان را به افق آینده از دست بدهند، منحنی قیمتها نزولی خواهد شد. حالا بخش دشوار و در عین حال جذاب این نمایش آنجاست که هیچکس نمیداند هریک از این اتفاقات چه زمانی رخ میدهد.