کرونا همچنان مسئله شماره یک جهان است و تقویت سیاستهای پیشگیرانه برای شکستن زنجیره انتقال این بیماری ادامه دارد اما در تهران و دیگر شهرهای کشور با آغاز بهکار مشاغل، ترافیک به خیابانها بازگشته و ازدحام در معابر و مکانهای عمومی بیشتر شده است. رفتوآمد مردم بدون رعایت فاصله اجتماعی و سهلگیری در زندگی روزمره، نشانههای نگرانکنندهای برای روزها و هفتههای آینده است و زنگ خطری برای ابتلای گروههای آسیبپذیری که ممکن است قربانی ناقلان خاموش شوند. مردم در تهران، زندگی روزمره پس از کرونا را زودتر از آنچه تصور میکردند، از سر گرفتهاند. کرکرههای مغازهها بالا رفته، دستفروشان بساطشان را در پیادهروها چیدهاند و چراغ پاساژها و مراکز خرید روشن شده است. رستورانها هنوز پذیرش حضوری ندارند اما آنها هم در حال آماده کردن سالنها برای بازگشایی و از سر گرفتن کارند.
بازگشت به زندگی روزمره و افزایش جمعیت در مکانهای عمومی، بازگشایی بوستانها و پاساژها در حالی به سرعت پیش میرود که «علیرضا زالی»، فرمانده ستاد مقابله با بیماری کرونا، از افزایش مراجعه مبتلایان این بیماری به بیمارستانهای تهران خبر میدهد. در خبری که دانشگاه شهید بهشتی آن را منتشر کرده، در آخرین روز کاری هفته گذشته، یعنی چهارشنبه سوم اردیبهشت آمار مبتلایان کرونا در تهران دستکم 6درصد افزایش داشته است و 6هزار نفر را راهی بیمارستانها کرده است. زالی از اتفاق دیگری هم خبر داده بود و آن نشانههایی است که به گفته او، از «تغییر الگوی کرونا» در تهران حکایت میکند، تغییر این الگو در شرایط حاضر به این معناست که تعداد بیشتری از بیماران با حال وخیم به بیمارستانها مراجعه میکنند، این موضوع منجر به افزایش مدت زمان بستری آنها در بیمارستانها میشود و فشار بر کادر درمان را که بیش از 2ماه است در بیمارستانهای مخصوص درمان و پذیرش مبتلایان به کرونا، در حال فعالیت شبانهروزی هستند افزایش میدهد. فرمانده ستاد عملیات مقابله با کرونا از مردم خواسته دورکاری را ادامه بدهند و در خانهها بمانند اما در خیابانهای شهر که هر روز بیشتر از قبل به حال و هوای روزهای پیش از شیوع کرونا، شبیه میشوند، بهنظر نمیرسد چنین درخواستی، هواداران چندانی داشته باشد.
خسته هستیم و ناگزیر
برای گروهی از افرادی که این روزها سعی میکنند تعادل از دسترفته را به زندگیشان بازگردانند، کرونا هنوز تمام نشده است اما نگرانیهایشان نسبت به نخستین روزهای مواجهه با این بیماری کاهش یافته است. «محمدرضا»، مردی است 44ساله که از 2روز پیش کرکره بوتیک لباس فروشیاش در میدان ولیعصر(عج) تهران را بالا برده، بدون ماسک و دستکش نشسته در انتظار مشتری: «به اندازه روزهای اول نگران نیستم. بالاخره زندگی باید به شرایط عادی برگرده، این لباسها که میبینید همه خریدهایی است که برای عید کرده بودیم، مانده روی دستمان. 2ماه کار نکردیم و مغازه بسته بود. دولت اعلام کرده شرایط نسبت به قبل بهتر شده و تختهای بیمارستانها خالی شده. در بقیه کشورها هم خیلی از مغازهداران کار را شروع کردند، من فکر میکنم اوضاع رو به بهتر شدن باشد.» در ضلع شمال غربی میدان ولیعصر(عج) که میدانگاه کوچکی است با نیمکتهای سیمانی، دستفروشان بساط گسترانیدهاند. کنار مجموعه متنوعی از کاورهای گوشی موبایل، بلورهای ارزان قیمت و لیوانهای دستی 15هزارتومان، ماسکهای نقابی، پارچهای و اسپریهای کوچک آبی رنگی که از مواد ضدعفونیکننده پر شده، اضافه شده است. کسی لیوانهای بلور را نمیخرد اما ماسکها و ضدعفونیکنندهها خریدار دارد.
«عباس»، اسپریهای مواد ضدعفونی را هر شب با نسبت 70به 30الکل و آب پر میکند و صبح تا شام کنار خیابان هر کدام را 15هزارتومان میفروشد: «3ماه است، اجاره خانهام را ندادهام. مالک گفته 50درصدش را میگیرد، آدم با انصافی است اما همان را هم ندارم. ما چاره نداریم که الان اینجا هستیم. شبها که برمیگردم جایم در یک اتاق ایزوله و روی کاناپه است. بچه کوچک دارم، پدر پیر دارم، من هم میترسم اما چاره چیه؟»
برای رانندگان تاکسی که قرار است، مسافران را از مرکز شهر به غرب تهران ببرند، کرونا و خطر ابتلا به آن ماجرای دیگری دارد. بسیاری از آنها ماسکی به چهره ندارند، برخی ماسکها را تا زیر چانه پایین کشیدهاند و در فاصله نزدیک مشغول گفتوگو و گلایه از روزگارند.
ماسک چندبار استفاده شده روی صورت مهدی، رنگ خاکستری بهخود گرفته با لکهها کوچکی از چای و خاکستر سیگار، با دستش ماسک را روی بینی محکم میکند. نگاه منتظرش در جستوجوی آخرین مسافری است که بیاید و راه بیفتد. برای او کرونا تعریفی تقریبا مساوی با سرماخوردگی دارد، حالا شاید کمی شدیدتر: «بهنظرم زیادی ماجرا را بزرگ کردند. این هم یک ویروس سرماخوردگی است اما جهشیافته. اصلا ممکن است من گرفته باشم و نفهمیده باشم. بهنظر من کسانی که مریضی دارند یا سنشان بالاست در خطر اصلیاند. » آخرین مسافر میرسد؛ پیرمردی است با ماسک پارچهای گلدار، ظرف غذای کوچکی در دستش؛ پراید راه میافتد به سمت صادقیه.
اگر در خیابانهای شهر بگردید زنان زیادی را میبینید که با مقنعه و لباسهای اداری، روزهای کاری سال جدید را شروع کردهاند. اینطور بهنظر میرسد یا انتظار میرود که زنان سختگیری بیشتری برای پیشگیری از کرونا داشته باشند اما «افسانه»، کارمند میانسال یکی از ادارههای دولتی تهران، بدون ماسکی بر چهره و دستکشی بر دست سرش را به شیشه کنار صندلی اتوبوس تکیه داده:«2ماه نشستن در خانه خستهام کرده،2روز در هفته سرکار میروم و 3روز هم دورکاری میکنم، اما ترجیح میدهم کمتر در خانه بمانم، تحمل شرایط قرنطینه برایم سخت شده.» در مقابل افرادی که سهلگیری آنها در زندگی روزمره بعد از کرونا در شهر به چشم میآید، هستند افرادی که علاوه بر ماسکهای محافظ بینی از ماسکهای نقابی و عینکهای محافظ چشم هم استفاده میکنند. «اعظم»، زنی 56ساله که برای خرید مایحتاج روزانه به خیابان آمده، یکی از آنهاست: «من تعجب میکنم از اینکه مردم چرا بدون ماسک بیرون آمدهاند. بهنظر من آمار ابتلا و مرگومیر خیلی بالاتر از آمارهای رسمی است. از در خانه تا اینجا (میدان ولیعصر) دقت کردهام، از هر10نفر، فقط 3یا 4نفر ماسک داشتند. مگر کرونا بیماری تنفسی نیست؟ این همه تأکید میکنند که سرعت انتقال بالایی دارد! امروز نخستینبار است که بعد از شروع کار ادارهها، از خانه بیرون آمدم. این وضعیت مرا میترساند.»
اطلاعرسانی ناکارآمد، مخاطب سرگردان
ترس، بیتفاوتی و خوشخیالی، واکنش متفاوت مردمی است که در 2ماه گذشته درباره بیماری کرونا اخبار متفاوتی را دریافت کردهاند. در تهران بهنظرمیرسد، توجه به فاصله اجتماعی، استفاده از ماسک و سایر مراقبتهای پیشگیرانه از منطقهای به منطقه دیگر متفاوت است؛ اگرچه در این زمینه به انجام مطالعات دقیقتری نیاز است اما مشاهدات میدانی خبرنگار همشهری در تهران نشان میدهد در مناطق برخوردار پایتخت که محل زندگی طبقه متوسط و مرفه شهری است، استفاده از ماسک و مواد ضدعفونیکننده، رواج بیشتری دارد اما در مناطق مرکزی و جنوبی تعداد بیشتری از شهروندان را میتوان دید که بدون محافظی بر دست و چهره در خیابانهای پرازدحام تردد میکنند.
جدا از تأثیر سازوکارهای ناکارآمد اطلاعرسانی که گروهی از مردم را در مراقبتهای فردی و اجتماعی سهلگیر کرده، هزینه اقتصادی خرید ماسک و مواد ضدعفونیکننده _ که تهیه آن برای همه افراد خانواده، هزینه قابل توجهی میشود_ را نمیتوان نادیده گرفت.
نوزدهم اسفند سال 98یعنی چند هفته پس از اعلام رسمی شیوع کرونا در ایران، معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری نتایج یک نظرسنجی را منتشر کرد. 50درصد از شهروندان میزان نگرانی خود از ابتلا به کرونا را زیاد اعلام کرده بودند. میزان نگرانی شدید در میان زنان 56درصد و در میان مردان 44درصد اعلام شده بود. در این تحقیق از مردم پرسیده بودند درصورت مواجهه با کرونا چه میکنند؟ پاسخها متفاوت بود؛ 39درصد از پاسخگویان گفته بودند درصورت مشاهده علائمی شبیه کرونا در خانه میمانند و تا مشخصتر شدن دقیق وضعیت به درمان خانگی میپردازند؛ در مقابل 23درصد گفتند به بیمارستانهای ویژه بیماران کرونا مراجعه میکنند. بقیه افراد هم انتخابشان این بود که به دیگر بیمارستانها، مطب پزشک یا پزشکان آشنا مراجعه کنند.
همان زمان، منتقدان با استناد به نتایج این نظرسنجی گفتند در کنار ابهام در مورد علائم بیماری که بخشی از آن به ماهیت این اپیدمی و شیوه بروز کرونا بازمیگردد، مردم درباره اقدامات لازم درصورت مشاهده علائم دستورالعمل واحدی دریافت نکردهاند و این نشاندهنده ناکارآمدی سازوکارهای اطلاعرسانی در زمان بحران است.
نتایج این ناکارآمدی که بخش زیادی از آن به عملکرد ناهماهنگ دستگاههای متولی در این حوزه بازمیگردد و بخشی نیز ناشی از کماهمیت انگاشتن نقش رسانهها در چنین مقاطعی است، حالا در زمان بازگشایی مشاغل و بازگشت تدریجی مردم به زندگی روزمره قابل مشاهده است. علاوه بر اینها فقدان رویههای عملکردی واحد و قوانین لازمالاجرایی چون، اجباری شدن استفاده از ماسک در زمان استفاده از وسایل نقلیه عمومی و مانند آنها برنگرانیها درباره احتمال شیوع این بیماری در روزهای آینده و نیز دشواریهای رفتوآمد روزانه مردم افزوده است. در آلمان، دولت مقرر کرده افراد بدون استفاده از ماسک حق استفاده از هیچ وسیله نقلیهای را ندارند اما در تهران و دیگر شهرهای کشور توافق و برنامه روشنی برای چگونگی اجرای قوانین پیشگیرانه و مراقبتی وجود ندارد.
احساس خطر جامعه درباره کرونا کاهش یافته است؟
زنگخطر برای خوشخیالان
کرونا در آخرین روز کاری هفته گذشته 6هزار نفر را راهی بیمارستانها کرد فرمانده عملیات مقابله با کرونا: آمار مبتلایان به کووید-19در تهران نگرانکننده است
در همینه زمینه :