تهران باید 24ساعته باشد
جواد مجابی ـ شاعر و نویسنده
پایتختهای بزرگ جهان که تهران هم از آنها مستثنا نیست، جزو شهرهای بیدار جهان به شمار میروند. این شهرها پرجوشوخروشاند. طبقه متوسط و تحصیلکرده و انتلکتوئل(روشنفکر) را بیشتر در این شهرها میتوان یافت. اغلب شهروندان فهیم و اهل اندیشه که به این طبقه تعلق دارند، در همین پایتختها زندگی میکنند. طبیعتاً آنچه مانند زیست شبانه اهمیت دارد، جوش و خروش و فوران انرژی حیاتی در شهر است که در پایتخت بیشتر دیده میشود. در شهرهای بزرگی مانند شیراز و اصفهان این فوران انرژی حیاتی به نسبت تهران کمتر است. این انرژی حیاتی شکوفا بر زیست شبانه هم تأثیر دارد و باید تهران شهری 24ساعته باشد. تهران پیش از اینها هم شهری 24ساعته بود یا داشت به سمت و سوی شهری 24ساعته بودن میرفت.
پیش از انقلاب در تهران دانشجوی رشته حقوق بودم. در جنوب و غرب تهران زندگی کردهام . آن زمان تفاوت چندانی با شهری که من در آن زندگی میکردم، یعنی قزوین نداشت. اما از سال 45رفتهرفته این شهر چهره خودش را نو کرد و همسان شهرهای بزرگ دنیا توسعه یافت. بعد از مدتی هم به محله امیرآباد رفتم که این محله کاملا بیرون از شهر بود. بخش شمالی تهران فقط تا بلوار کشاورز بزرگ شده و هنوز توسعه نیافته بود. البته آن زمان تازه داشتند بلوار کشاورز را که منتهیالیه شهر قرار داشت، میساختند. همانطور که گفتم در اواسط دهه 40تا اواسط دهه 50با تهران انس گرفتم و این شهر را بیشتر از زادگاهم، قزوین دوست میداشتم. در حقیقت من تهران را عاشقانه دوست میداشتم. در این شهر به سینما میرفتم و دوستانم را در کافهها میدیدم. اما در دهه 60و همزمان با دوران جنگ، قدری با این شهر بیگانه شدم. تصورم این بود که تهران علیه خودش است یا بهتر بگویم عملکرد مردم و رفتار و کنش و منششان علیه شهر است. این اواخر باز هم تهران را عاشقانه دوست میدارم و به گمانم تهران بهعنوان یک کلانشهر که در همان زمان هم با سرعت به سوی تبدیل شدن به کلانشهر میرفت، شهری آماده برای نشاط، امید، زندگی و پیشرفت است.