فارغالتحصیلان رشتههایی که روزگاری بسیار محبوب بودند امروز در بازار کار کجا ایستادهاند؟
محبوبیت ازدسترفته
آوین آزادی_ روزنامه نگار
«با رتبه سهرقمی وارد دانشگاه علم و صنعت شدم. عاشق معماری بودم. آنقدر که 4سال بعد با معدل 18، ارشد مستقیم قبول شدم. اینجا بهعنوان دستیار استاد به بچهها معماری یاد میدهم، اما در بازار کار هیچ جایی ندارم.»؛ اینها را فرزانه میگوید؛ دختری بیستوهشتساله که مدتهاست تحصیلات عالیه و دانشگاهیاش تمامشده، اما کاری مناسب مهارتهایی که در تمام این سالها کسب کرده، پیدا نمیکند. فرزانه تنها نیست، خیلیهای دیگر مانند او، با وجود توانایی و دانش کافی، جایی در بازار کار ندارند. کم نیستند رشتههایی مثل برق، عمران، حقوق، طراحی صنعتی، صنایعدستی و چندین و چند رشته دهنپرکن دیگر که در کمتر از یکدهه پیش، تحصیل در آنها هدف اصلی دانشآموزان بود و همه مشاوران تحصیلی از بازار کار مناسب آنها حرف میزدند، اما امروز پیدا کردن شغل برای فارغالتحصیلان آن تبدیل به معضلی جدی شده است. خیلیها مثل فرزانه وقتی هجدهساله بودهاند برای انتخاب این رشتهها، به آبوآتش زدهاند و حالا...؟ اما فارغالتحصیلان این رشتهها درباره بازار کار مربوط بهرشته خود چه میگویند؟ آیا واقعا کار مناسب برای این رشتهها دیگر پیدا نمیشود؟
صنایعدستی و طراحی صنعتی؛ شغلی وجود ندارد
طراحی صنعتی یکی از محبوبترین رشتههای گروه تحصیلی هنر است. خیلیها به عشق طراحشدن از ریاضی و تجربی انصراف داده و کنکور هنر دادند، اما درنهایت نتوانستند برای خود شغلی در این حوزه دست و پا کنند. رؤیا یکی از افرادی است که لیسانس طراحی صنعتی خود را سال 93 از دانشگاه هنر تهران گرفته است. او میگوید: من 3سال پشت کنکور ریاضی ماندم، اما علاقه واقعیام ترکیبی از هنر و ریاضی بود. سال 88 که من هجدهساله بودم، همه به من طراحی صنعتی را پیشنهاد میدادند. آخر دل را به دریا زدم و کنکور هنر دادم. رتبهام دورقمی شد و فکر کردم قرار است دنیا را فتح کنم. درس خواندم و در تمام این مدت دنبال کار بودم. مطابق گرایشم سراغ طلاسازی رفتم، اما پای من به هر کارگاهی که رسید یا حقوقها پایین بود و یا کارفرما بعد از مدتی بهخاطر نوسان قیمت طلا، دست به تعدیل نیرو زد. سحر هم فارغالتحصیل سال86 صنایعدستی است که حالا عطای این رشته را به لقایش بخشیده و در شهر کتاب کار میکند. او هم در روزگاری که سراغ این رشته میرفته پر از امید و انگیزه بوده، اما حالا میگوید: صنایعدستی خواندن به مثابه پیدا کردن کار و درآمدزایی از آن، اشتباه است. تو یا باید سرمایه اولیه کلانی داشته باشی یا بهدنبال درآمدزایی از این رشته نباشی. ما برای بافت یک پارچه، گاهی یکماه زمان میگذاریم و وقتی میخواهیم آن را مثلا یکمیلیون تومان قیمت بگذاریم، میبینیم قدرت خرید آحاد مردم پایینتر از این حرفهاست. اگر هم کارگاه خودت را نداشته باشی که اساسا نمیتوانی به شغل دیگری فکر کنی.
عمران؛ میگفتند سازه بخوانیم، خواندیم و بیکاریم!
«باید بساز و بفروشی بدانی یا بخواهی که بدانی، در غیر این صورت عمران خواندن هیچ سودی برایت ندارد.»؛ اینها را علی میگوید؛ فارغالتحصیل عمرانسازه دانشگاه تهران که مدتی است تصمیم گرفته ایران را ترک کند. او میگوید: تب عمران در اواخر دهه 80 بالا بود. بیشتر فارغالتحصیلان عمرانسازه، زمانی فکر میکردند در بهترین رشته تحصیلی ایران درس خواندهاند، اما امروز یا برای جدیدالورودها پایاننامه مینویسند و یا در بهترین حالت به کارهای پژوهشی و پروژه زدن روی آوردهاند. سامان هم میگوید: حقوقی که شرکتهای عمرانی برای مهندسان درنظر میگیرند بسیار پایین است. اگر هم بخواهی خودت مستقیما سر زمین بروی و کار کنی، معلوم نیست پیمانکار کی تصمیم بگیرد پول تو را بدهد. بارها شده که بعد از یکسال و چندماه پول مهندسان را دادهاند، آنهم در روزگاری که پول هر لحظه بیارزشتر میشود.
معماری؛ از مهندسان معمار بیگاری میکشند
بالاترین آمار بیکاری فارغالتحصیلان براساس اعلام مرکز آمار ایران، بین فارغ التحصیلان معماری و ساختمان است. بیشتر آنها که روزگاری به سختی وارد دانشگاههای سراسری شدند تا معماری بخوانند، با رتبههای دورقمی و سهرقمی، امروز یا بیکارند و یا با حقوق پایین در شرکتی، کاری پایینتر از حد مهارت خود را انجام میدهند. امیرعلی یکی از این افراد است. او به خوبی طراحی میداند. سیساله است و با درجه کارشناسیارشد معماری در سال 90 از دانشگاه فارغالتحصیل شده. امیرعلی به همشهری میگوید: تو با رؤیای ساخت بنا و طراحی خانه پا به دانشگاه گذاشتهای و سالها برای تحقق اینرؤیا زحمت کشیدهای، اما در عمل بهترین موقیعت شغلی که نصیب تو میشود پشت میز یک شرکت نشستن و کد زدن برای طراحانی است که از تو پایینترند اما مافیای معماری تهران هستند. پروانه هم که کارشناسیارشد معماری داخلی خود را سال گذشته از دانشگاه سوره گرفته است، میگوید: از جایی به بعد با حقوق 2میلیون تومان تبدیل به متصدی نرمافزار تردی مکس شرکتها میشوی! یا باید در خانه بنشینی و یا دنبال کار در حوزههای دیگر بگردی.
تراکم بالا معضل اصلی فارغالتحصیلان حقوق
حقوق از آن رشتهها بود که تقریبا بیشتر دانشآموختگان گروه علومانسانی، رؤیای تحصیل در آن را داشتند و البته دارند. سمیرا یکی از آنهاست که مدتهاست دنبال پذیرفته شدن در آزمون کانون وکلاست؛ «ظرفیتها بسیار محدود و کم است. من 4سال است که پشت این آزمون ماندهام. اگر هم اینجا پذیرفته نشویم باید کارمند میرزابنویس ادارات و... شویم. وکیلشدن در ایران واقعا کار آسانی نیست.» بررسیها نشان میدهد که آمار پذیرش رشته حقوق در دانشگاههای سراسری حدود ۲۵هزار نفر است. آمار بالای پذیرش در رشته حقوق نشاندهنده رقابت سخت و فشرده دانشجویان این رشته برای ورود به بازار کار است. عیسی امینی، رئیس کانون وکلای مرکز هم پیشتر گفته بود که ۲۰درصد وکلا نمیتوانند تمدید پروانه کنند و ۴۰درصد از وکلا نیز بیکارند. او ادعا کرده بود که هماکنون ۲۱درصد از بیکاری جوانان دانشگاهی به فارغ التحصیلان رشته حقوق اختصاص دارد.
مهندسی کامپیوتر و علومکامپیوتر؛ این روزها همه برنامهنویسی بلدند!
کامپیوترخواندهها و برنامهنویسها کمتر از بقیه در معرض بیکاری قرار دارند، اما حال آنها هم خوب نیست. حدود 10سال پیش که روند توسعه تکنولوژی در ایران سرعت گرفته بود، همه مشاوران تحصیلی بر این باور بودند که خواندن علوم رایانهای میتواند آینده دانشجو را تضمین کند، اما واقعیت این است که فراگیرشدن این تئوری، دست را بالای دست آنقدر زیاد کرد که امروز پیداکردن یک موقعیت شغلی مناسب برای خیلی از این افراد تبدیل بهرؤیا شده. رها که 3 سالی میشود از دانشگاه سراسری سمنان، لیسانس کامپیوترش را گرفته، میگوید: من از سال دوم دانشگاه فهمیدم که دیگر وقت خواندن این رشته نیست و دوران شکوفایی آن در فضای دانشگاه تمام شده است.
در عین اینکه دانشگاههای ما همواره از جهان عقبتر حرکت میکنند، بازار کار این رشته پر شده از افرادی که با درآمدهای پایین حاضر بهکار میشوند. سرعت تغییرات در رشته ما بهشدت بالاست و در مقابل، جزوههای اساتید همان جزوههای سالها پیش است. او ادامه میدهد: در این شرایط، درس خواندن در رشتههای حوزه فناوری و دیجیتال منطقی نیست، چراکه این حوزه بیشتر تبدیل به یک علاقهمندی شده که برخی بهطور عمقی به آن نفوذ میکنند، وقت خود را در دانشگاه تلف نمیکنند و در نهایت تبدیل به نیروی کارآمدتری میشوند. شغل برای آنهاست نه ما! بنفشه، فارغالتحصیل علوم کامپیوتر در سال89 از دانشگاه اصفهان است.
او بر این باور است که این رشته مشکل بازار کار ندارد و صرفا باید بتوانی دستت را بین اینهمه دست بالا بیاوری. او میگوید: مشکل دیگر این است که زنان را در حوزههایی مثل آیتی و شبکه دیرتر میپذیرند و در بیشتر موقعیتهای شغلی که من با آنها مواجه شدهام، ترجیح کارفرما استفاده از آقایان بوده است.