همه ایران زیر چتر تهران
از دلایل نامگذاری روز تهران و ویژگیهای منحصر به فرد این شهر تا تاریخچهای از توسعه فرهنگی 0 اجتماعی پایتخت 234 ساله ایران در گفتوگوی همشهری با محمدجواد حقشناس
مجید جباری_خبرنگار
ساختمانی در یکی از قدیمیترین خیابانهای تهران؛ جایی که روایتهای بسیار از پایتخت ایران دارد. خیابان بهشت، درست در محلهای قرار گرفته که زمانی هسته اولیه تشکیل تهران بوده است. چه سرگذشتها و ماجراهایی که در این خیابان و محله سنگلج رقم نخورده است! کسانی در این محله بر صندلی اداره شهر تکیه زدهاند که نامشان تا ابد بر تاریخ شهر و شهروندان ماندگار شده؛ از کریم آقای بوذرجمهری که با اقدامات بعضا عجولانه و خودخواهانه، تیشه به ریشه اصالت شهر زد، گرفته تا همین حالا که موضوعاتی مثل هوشمندشدن تهران دنبال میشود. سنگلج همیشه مغز تهران بوده و هست. این محله ساختمانهای مهمی را در خود جای داده و آدمهای بزرگی در آن رفتوآمد کردهاند؛ محلهای که زمانی در قرق اعیاننشینها و سیاسیون بود؛ از نزدیکیهای پامنار تا میدان بهارستان فعلی. در این بین، دوتا از مهمترین ساختمانهای خیابان بهشت، مربوط به شورای شهر و شهرداری تهران بوده و هست. این خیابان شاهد سرگذشت 4دوره شورای شهر و 11شهردار (بدون احتساب سرپرستان) تا پیش از سال 96بوده و با روی کار آمدن شورای پنجم هم 3شهردار دیگر تاکنون، ریاست شهر را برعهده گرفتهاند. خیابان بهشت جایی است که در آن برای کل تهران و بهتر بگوییم به نوعی برای کل ایران و اقوامش تصمیمات مهمی گرفته میشود؛ آنگونه که از یکسو تهران الگویی برای دیگر شهرها و از سوی دیگر سرزمینی برای ساکنانی از قومهای مختلف است. همین موضوع بهانهای شد تا با محمدجواد حقشناس که ریاست کمیسیون فرهنگی – اجتماعی شورای پنجم شهر تهران را بر عهده دارد، گفتوگو کنیم. در این گفتوگو او از دلایل هفته بزرگداشت تهران، تاریخچهای از علت پایتخت شدن این شهر، ویژگیهای منحصر به فردی که این شهر را به ایرانی کوچک تبدیل کرده و همچنین کارهایی که در این دوره شورا برای تهران انجام داده، سخن گفت. مشروح این گفتوگو که یکی از همین روزها در دفتر کارش در ساختمان شورای شهر تهران انجام شده را در زیر میخوانید:
14مهرماه روز تهران نامگذاری شده است، از دلایل این انتخاب بگویید.
قبل از اینکه وارد بحث دلیل انتخاب 14مهرماه بهعنوان بزرگداشت روز تهران شویم، بهتر است نگاهی به قبلتر و انتخاب این شهر بهعنوان پایتخت داشته باشیم. بیش از 100سال پیش و بعد از شکلگیری نظام مشروطه، یک قانون اساسی بهعنوان قانون اساسی مشروطه توسط مجلس شورای ملی در آن مقطع نقطه عطفی بود که توسط نمایندگان گروهها و عمدتا اصناف در دورههای اول مجلس تدوین شد. پس از تدوین این قانون و بعد از مدت کوتاهی متممی هم بهعنوان متمم قانون اساسی برای این قانون نوشته شد که عملا تا زمان انقلاب اسلامی بهعنوان قانون حاکم شناخته میشد. یکی از مواردی که در قانون اساسی آن زمان در موردش بحث شد، تأیید عنوان پایتختی برای ایران بود؛ اتفاقی که پیشتر و حدود 130سال قبل از آن در دوران قاجار شاهد آن بودیم. این اتفاق در 14مهرماه رخ داد و این روز درواقع، روز تعیین تهران بهعنوان پایتخت توسط نمایندگان مجلس است. اما در شورای سوم هم درباره اینکه روز تهران چه روزی باشد، بحث و بررسیهایی صورت گرفت و در نهایت به روزی رسیدند که نمایندگان مردم به انتخاب آغامحمدخان قاجار مهر تأییدی زدند؛ بنابراین شورای سوم هم این روز، یعنی 14مهرماه را برای روز تهران مناسب دانست.
حدود 234 سال پیش با وجود شهرهایی مانند شیراز، اصفهان، تبریز و... تهران پایتخت شد؛ این شهر چه ویژگیهایی داشت که توانست مرکز ایران شود؟
نباید این نکته را فراموش کرد که انتخاب تهران بهعنوان پایتخت یک تصمیم مهم و هوشمندانهای بود که توسط سر سلسله حکومت قاجار آغامحمدخان در 234 سال پیش گرفته شد. این انتخاب در آن زمان یک توازن را هم از منظر جغرافیایی و هم به لحاظ جمعیتی و هم تعادلبخشی به میزان دوری و نزدیکی به قدرتهای بزرگ آن روزگار ایجاد کرد. حضور روسها در شمال ایران و انگلستان با حاکمیت بر شبهقاره در شرق ایران و از طرفی عثمانیها را در غرب ایران داشتیم؛ بنابراین انتخاب تهران بهعنوان مرکز ایران، انتخاب هوشمندانهای بود که موقعیت مرکز سیاسی ایران را در آن مقطع و غیرقابل دسترس بودنش را برای دشمنان تامین میکرد. ضمن اینکه استقرار قدرت در تهران، از طرف دیگر توانست برای رقیبان داخلی و اقوام و قبایلی که ممکن بود قدرتگیری این بزرگزاده قاجار را برنتابند، مؤثر واقع شد. به هرحال تهران امروز به نوعی وامدار هوش سیاسی و نبوغ نظامی این خان قاجار در آن زمان است؛ تهرانی که در آن مقطع شاید در مقایسه با اصفهان، شیراز، تبریز و حتی قزوین که قبلها پایتخت بودند، خیلی متفاوت بود و موقعیت غیرقابل قیاسی داشت.
توسعه ایران بعد از انتخاب تهران بهعنوان پایتخت از این شهر آغاز شد. چه اتفاقاتی این توسعه را پایهگذاری کرد؟
پس از انتخاب تهران بهعنوان مرکز سیاسی، این شهر آرامآرام توسط پادشاهان بعدی قاجار مورد توجه قرار گرفت و حتی بعد از روی کار آمدن شاهطهماسب شاهد حصارکشی در تهران و ساخت برج و باروها و دیگر بناها در تهران هستیم. اما توسعه تهران به دوره ناصری برمیگردد. یکی از مهمترین اتفاقات دوره قاجار و بهخصوص در دوره ناصری و صدارت امیرکبیر، تاسیس مدرسه دارالفنون است که بهعنوان یکی از اتفاقات مهم فرهنگی در این دوره ارزیابی میشود. با تاسیس این مدرسه تهران به نوعی به مرکز آموزش علوم و فنون در حوزه خود تبدیل شد. از طرفی هم همزمان ما شاهد شکلگیری مراکز فرهنگی و حتی برخی مراکز معتبر علمی و دینی بودیم. مــدرسهای مانند مدرسه مروی یا مسجد و مدرسه سپهسالار که یکی از مراکز عظیم امروز تهران است، در حوزه دینی ساخته شد. کمکم تهران به لحاظ مراکز علمی و دینی هم بهخاطر پایتخت بودن، مورد توجه قرار گرفت و تعدادی از بزرگان و عالمان دین در این شهر مستقر شدند؛ حتی در حوزه فلسفی شاهد هستیم که مکتبی با عنوان مکتب تهران در این شهر پاگرفت. وقتی جریان مشروطه پیش آمد، بهخاطر وجود برخی از ابزارها و امکانات جدیدی که مهیا شده بود، مانند روزنامه و مجلات و کتابهایی که به زبان فارسی منتشر شدند و همچنین ورود نخستین چاپخانه و برخی از مطبوعاتی که به زبان فارسی از بمبئی، قاهره و استانبول چاپ میشد و به ایران میآمد، فضا و رویکرد جدیدی را شاهد بودیم. ضمن اینکه برخی از دانشآموختگان دارالفنون و برخی از جوانان بازگشته از فرنگ، تفکر جدیدی را وارد فضای فرهنگی و اجتماعی شهر کردند و عملا تجدد در کنار تحولی که در خیلی از حوزههای دینی نسبت به استبداد حاکم و فساد رو به گسترش در دربار قاجار ریشه دوانده بود، شکل گرفت؛ اتفاقاتی که به پیمانهای خفتبار ترکمانچای و گلستان رسیده بود، غرور ملی را دستخوش ناملایماتی کرد و بروز واکنشهایی را دربرداشت که منجر به جریان مشروطه شد. این جریان، پایانبخش استبداد قاجاری و بهعبارتی استبداد کهنی بود که همیشه در ایران وجود داشت. مشروطه، موجی از اتفاقات فرهنگی را با خود رقم زد. بعد از دوران مشروطه بهخصوص در زمان پهلوی اول کشور با نوسازی روبهرو شد و شاهد شکلگیری نهادهای جدیدی در تهران بودیم که این نهادها سرمنشأ تحولات زیادی در تهران و به تبع آن در کشور شد. مهمترین نماد این نهادسازی، تاسیس دانشگاه تهران در سال 1313بود؛ البته نهادهای دیگری هم به نوعی ابعاد دیگر این نوسازی و تجدد را شکل دادند. تاسیس نظام دیوانی، تشکیل دادگستری با سبک و سیاق نوین، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، تاسیس نهادهایی مانند موزه ایران باستان، شکلگیری آموزش و پرورش جدید و پایان مکتبخانهها از تحولاتی است که آغاز، تعمیم و گستره آن به تهران بازمیگردد. همچنین تقویت جایگاه وزارت فرهنگ و هنر و رویکردی که به مباحث موسیقی و تئاتر میشود و راهاندازی تالار رودکی و تئاتر شهر تقویت این جایگاه را در این حوزه نشان میدهد.
با پیروزی انقلاب، به هر حال این روند در برههای متوقف میشود اما چون انقلاب رویکرد فرهنگی داشته خیلی سریع در این بخش نوسازی و ایدهپردازی میکند و عملا رویکرد فرهنگی در تهران با یک قاعده اسلامی و انقلابی استارت میخورد. در این دوره نیز تهران، همچنان این مرکزیت را دارد؛ این بار در کنار تهران، شهر قم هم به نوعی موظف میشود که برخی از کاستیها در حوزه دینی را جبران کرده و به کمک تهران بیاید. در مجموع، این اتفاقات، تهران را همواره در یک سده اخیر به مرکز تغییر و تحولات فرهنگی و هنری تبدیل کرده است و رویدادهایی هم که این بار با خوانش انقلابی نمود پیدا میکند، عمدتا در تهران شکل گرفته است. مهمترین آنها را میتوان در رویدادهای «فجر» شاهد بود. هریک از اینها در حوزه خود تأثیرگذار و اتفاقات ماندگاری را رقم زده است. جشنواره فیلم، تئاتر و موسیقی فجر و جشنواره هنرهای تجسمی ازجمله این رویدادها هستند. تهران در ادامه سنتی که از آغامحمد خان قاجار شروع شد و بعد در مشروطه مورد توجه قرار گرفت و در پهلوی اول و دوم هم مهر تأیید گرفت، در جمهوری اسلامی هم محور و بستر فعالیتهای سیاسی، فرهنگی و هم تبلور حوزههای هنری بوده است اما این بار با خوانش اسلامی و انقلابی که امروز هم این روند در اوج خود ادامه یافته است.
در هفته بزرگداشت تهران قرار داریم. از این مناسبت بهطور کلی چه انتظاری میرود؟
تهران از گذشته تاکنون از ظرفیتهای بالای تاریخی، فرهنگی و طبیعی برخوردار بوده است. با توجه به اینکه بافت فرهنگی و تاریخی، هسته اولیه تشکیل این شهر بوده است بنابراین باید به این موضوع بیش از گذشته توجه شود. هفته تهران فرصت مناسبی برای توجه ویژه به کم وکاستیها و تقویت فرصتها و ظرفیتهای این شهر است. تهران با این همه ظرفیت و پتانسیل که به بخشی از آن اشاره شد، باید امروز به مقصدی برای گردشگری تبدیل شود. یکی از دستاوردهایی که انتظار میرود، همین موضوع است. بهرغم اینکه بخشی از بافت فرهنگی و تاریخی پایتخت با اقدامات مؤثر مدیریت شهری احیا شده و بخشی دیگر نیز در دستور کار این مجموعه قرار دارد، اما ضروری است که در این زمینه طرحها و برنامههای بیشتری به اجرا درآید. ایجاد راستههای مختلف فرهنگی، هنری، ورزشی و... در دوره جدید مدیریت شهری با جدیت به انجام رسیده و تداوم آن با دیگر کارها در حوزههای مختلف و بهویژه فرهنگی هنری، در دستور شورای پنجم قرار دارد و در حال پیگیری آن هستیم.
ویژگیهای تهران امروز
یکی از مهمترین ویژگیهای تهران از روزی که شکل گرفت این بود که نمادی از ایران بوده است. تهران در عین حال که اقوام مختلفی را در خود جا داده اما هنوز تهران است. هیچوقت نمیتوان گفت که تهران لر است یا کرد یا آذری است یا گیلک یا ترکمن یا خراسانی. تهران هیچیک از این اقوام نیست اما در عین حال همه این اقوام است. همه کسانی که در تهران ساکنند ضمن اینکه آداب و رسوم، عادات و گویش خودشان را دارند اما در جامعه به یک نقطه واحد میرسند. در ایام عزاداری امام حسین(ع) میبینیم که بیش از 10هزار هیئت مذهبی با گویش و رسم خودشان با امام حسین(ع) گفتوگو میکنند اما همزمان میزبان صدها همسایه خود از سایر اقوام هستند. تهران بهراحتی نشان داده میتواند ضمن اینکه چتری برای فرهنگ ایرانی باشد در عین حال، تضاد و تزاحمی با فرهنگها و خردهفرهنگهای ساکن در خود ندارد.
دارالفنون نقطه عطفی در توسعه فرهنگی تهران
یکی از مهمترین اتفاقات دوره قاجار و بهخصوص در دوره ناصری و صدارت امیرکبیر، تاسیس مدرسه دارالفنون است. با تاسیس این مدرسه تهران به نوعی به مرکز آموزش علوم و فنون در حوزه خود تبدیل شد. از طرفی همزمان ما شاهد شکلگیری مراکز فرهنگی و حتی برخی مراکز معتبر علمی و دینی بودیم