گزارشی از روزگار بازنشستگان تأمین اجتماعی که این روزها از وعدههای عملینشده در رابطه با بسته حمایتی به تنگ آمدهاند
سبدخالی بازنشستگان
محمدصادق خسرویعلیا/ خبرنگار
تورم افسارگسیخته و روزهای سخت اقتصادی موجب شده شرایط زندگی برای قشر ضعیف و حتی متوسط جامعه دشواتر از گذشته شود. بازنشستهها، کارگران، مددجویان و جمعیت چند ده میلیونی حداقلیبگیر در کشور به لحاظ معیشتی دوره پرمشقتی را سپری میکنند. از اینرو چندی پیش برای تعدیل و تحلیل یافتن این بحران معیشتی که گریبانگیر جمعیت بزرگی شده، هیأت دولت در جلساتی تصمیم گرفت که آستین بالا بزند و در قالب بستههای حمایتی به کمک اقشار کمدرآمد بیاید و بخشی از تورم و فشارها را جبران کند. طبق وعدهها قرار بر این شد که در ماه جاری، بسته حمایتی دولت علاوه بر کارمندان دولت، بازنشستههای کشوری، لشکری، بازنشستگان تأمین اجتماعی و مددجویان کمیته امداد و بهزیستی به خانوارهایی که درآمد ماهانه آنها کمتر از ۳میلیون تومان است - اعم از گروههای کارگران ساختمانی، قالیبافان و شاغلان صنایعدستی، مشاغل آزاد و خویشفرمایان و رانندگان بینشهری و درونشهری، زنبورداران، کارگران باربر، شاغلان کارهای خانگی و... - نیز برسد، اما در عمل این طرح وارد فازهای پیچیده و تازهای شد و حالا خیلی از واجدان شرایط از قلم افتادهاند. از جمله افرادی که همچنان در انتظار محقق شدن وعده بسته حمایتی هستند، جمعیت میلیونی بازنشستگان تأمین اجتماعی است؛ بازنشستگانی که در انتظار یکسانسازی حقوقهایشان بودند و سالها وعده شنیدهاند و اما در عمل چیزی عایدشان نشده و حالا از بسته حمایتی هم جا ماندهاند.
از آن «ده روز»، یک ماه گذشت
در اجرای طرح بسته حمایتی در ابتدا مددجویان کمیته امداد و بهزیستی در اولویت قرار داشتند و تقریبا همزمان با آن کارمندان دولتی و بازنشستههای صندوق بازنشستگی کشوری از این حمایتها برخوردار شدند. در این بین اما بازنشستههای تأمین اجتماعی بهعنوان یکی از بزرگترین جمعیت حداقلبگیر کشور با توجه به وعدههای دلگرمکننده مکرر مسئولان هر روز چشم انتظار بسته حمایتی هستند. مسئولان مربوطه در چند وقت اخیر بهمراتب در نشستهای خبری اعلام کرده اند؛ 5روز دیگر، 10روز دیگر و... بسته حمایتی - در قالب مبالغ مختلف - به بازنشستههای تأمین اجتماعی و کارگران غیردولتی واریز میشود. اما این وعدهها به گفته یکی از بازنشستگان جز اینکه استرس و تشویش به جان آنها میاندازد و آنها را بابت اینکه مبادا مبالغ پرداخت شده و آنها از قلم افتادهاند و... نگرانتر میکند، محصول دیگری ندارد. سرپرست سازمان تأمین اجتماعی در نهم آذرماه گذشته با اعلام خبر امیدوارکنندهای برای مدت کوتاهی به همه نگرانیها خاتمه داد و گفت: بسته حمایتی بازنشستگان این سازمان تا ۱۰ روز آینده توزیع میشود. انوشیران محسنیبندپی در حاشیه همایش روز جهانی معلولان اعلام کرد: «بسته حمایتی با متوسط ٢٠٠هزار تومان به بازنشستگان و تمام افرادی که حقوق کمتر از ۳میلیون تومان دارند، پرداخت میشود.»
همزمان با وعده سرپرست سازمان تأمین اجتماعی، محمد حسنزاد، معاون بیمهای سازمان تأمین اجتماعی نیز درست در تاریخ 9آذرماه وعده داد: «هماکنون درگیر طرح بسته غذایی برای افراد تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی هستیم و قرار بر این شده که سازمان تأمین اجتماعی اسامی افراد واجد شرایط خود را به سازمان هدفمندی یارانهها ارسال کند و این سازمان بسته حمایتی را به بازنشستهها و افراد کمدرآمد اختصاص دهد.» معاون بیمهای سازمان تأمین اجتماعی به جزئیات بیشتری پرداخت و در تکمیل این خبر گفت: هماکنون 2میلیون و 600هزار بازنشسته، از کارافتاده و بازماندگانی که دریافتی آنها زیر 3میلیون تومان باشد، شناسایی شده است و در مرحله اول 200هزار تومان نقدی به حسابشان واریز میشود و در مرحله بعدی نیز احتمالا به آنها کالا تعلق میگیرد. حالا از آخرین وعدهای که مسئولان تأمین اجتماعی برای پرداخت بسته حمایتی به بازنشستهها و حداقلبگیران این سازمان دادهاند، یک ماه میگذرد. اما به گفته رئیس کانون بازنشستگان و کارگران سازمان تأمین اجتماعی هنوز هیچ بازنشسته تأمین اجتماعی بسته حمایتی دریافت نکرده است.
بازنشستگان تأمین اجتماعی در تشویش
علی دهقانکیا در گفتوگو با همشهری عنوان کرد:«کارگران و بازنشستگان تأمین اجتماعی صدقهبگیر نیستند. این افراد 35-30سال بیمه پرداخت کردهاند و الان حقوقشان را میخواهند. تورم طبق اعلام بانک مرکزی کشور 45درصد شده، در این شرایط تصور نمیکنم احوال بازنشستگان و کارگران حداقلبگیر نیازی به شرح داشته باشد. همهچیز برای مردم اظهر من الشمس است.»
رئیس کانون بازنشستگان و کارگران سازمان تأمین اجتماعی ادامه داد: «در این شرایط به جای اینکه تورم کنترل شود، مسئولان تصمیم گرفتهاند بهصورت فصلی مبلغ ناچیزی بهحساب حداقلبگیران و بازنشستگان واریز کنند، متأسفانه این وعدهها که دردی هم دوا نمیکند، در عمل با بیبرنامگی، تأخیر، بدقولی و از همه مهمتر بیعدالتی و قصور همراه بوده است. هر روز مسئولان برای پرداخت بسته حمایتی به این سازمان امروز و فردا کرده و هر روز بازنشستگان تصور میکنند وعدهها عملی شده و آنها از بسته حمایتی جا ماندهاند. کار به آنجا رسیده که بازنشستههای تأمین اجتماعی هر روز نخستین کاری که انجام میدهند، بررسی پیامک بانک در تلفن همراهشان است. بلوایی در این سازمان و درون خانوادههای بازنشسته و کارگر تأمین اجتماعی بهپا شده که ای کاش از همان ابتدا اعلام میکردند بسته حمایتی به بازنشستگان و کارگران تأمین اجتماعی تعلق نمیگیرد. حداقل خانوادهها و بازنشستگان به این روز نمیافتادند و احوالشان اینطور هر روز ناراحت و مشوش نمیشد.»
او شرایط فعلی بازنشستهها را اینطور تشریح کرد: «الان قدرت خرید آنها نسبت به 2ماه گذشته یک سوم کاهش یافته است. اما مسئولان با شجاعت اعلام میکنند سال آینده 20درصد حقوقها افزایش مییابد، البته این در شرایطی است که اکنون تورم 45درصد افزایش یافته و روند افزایش آن همچنان ادامه دارد. این 2 مقوله ساده با هیچ منطق و بیان پیچیدهای قابل توجیه نیست، چون آشکارا اعداد با هم جور در نمیآیند و مشکلات مردم هیچگاه با این نوع حساب و کتاب و محاسبات حل نمیشود.»
بازنشستگان تأمین اجتماعی؛ بازنشستگان فراموش شده
به گفته دهقانکیا تا الان سازمان تأمین اجتماعی 35هزار میلیارد تومان از بانک رفاه با سود 35درصد وام گرفته تا بتواند حقوق بازنشستگان را تأمین کند؛ درحالیکه 180هزار میلیارد تومان از دولت طلب دارد: «بیمهریها نسبت به این سازمان همچنان ادامه دارد و نهتنها در بسته حمایتی که در بودجهای که دولت به مجلس ارائه داده، سازمان تأمین اجتماعی دیده نشده است. در این خصوص نامههایی برای وزارت کشور و استانداری تنظیم و ارسال کردیم تا به بازنشستگان تأمین اجتماعی در رابطه با طرح مشکلاتشان مجوز تجمع مقابل سازمان برنامه و بودجه داده شود.» او در پایان صندوق بازنشستگی سازمان تأمین اجتماعی را یک صندوق در آستانه ورشکستگی خواند و از آخرین وضعیت آن خبر داد و گفت: «درحالیکه این صندوق بهشدت مقروض است و با مشقت از پس پرداخت حقوق بازنشستگان برمیآید، هماکنون هرماه حدود 4هزار میلیارد تومان حقوق به بازنشستگان پرداخت میکند که برآورد میشود در سال آینده این مبلغ به بیش از 5هزار میلیارد تومان برسد.»
در انتظار وعدهها
امسال زمستان برای خیلیها زودتر آغاز شد؛ سرما اول روی مطبخ خانههایشان نشست و بعد رخوت و بیمهری آن به جان دلهایشان زد. پیشوازان زمستان، گرما و سرماچشیدهها، پیران امروز و جوانان دیروزند. آنها جمعیت کثیری از سرمایههای اجتماعی این خاکند که تنها سرمایهشان عایدی و مستمری بازنشستگی است؛ سرمایهای که حالا حتی نمیتواند اجاق یک مطبخ را گرم و آبروی یک سفره خانوادگی را حفظ کند. این بازنشستگان را در هر نقطهای میتوانی بیابی؛ خیاطان، رانندگان، کشاورزان، کارگران، قصابان، نانوایان، پیشهوران و...
اغلب دیروزیها و شاغلان قدیمی جزو جرگه بزرگ بازنشستگان تامین اجتماعی هستند. سرشت آرام و مهربانی دارند، از تجمل عاریاند، اهل سازشند، از آن دست آدمهای بینشان پاک که با صداقت و باور میگویند: «خواست خدا، شکر خدا.» اما حالا سایه سالمندی کمطاقتشان کرده، فرتوت و کمتوانند، نه اینکه نخواهند، دیگر نمیتوانند با سرد و گرم روزگار، با غول تورم، با بازی دلار و با عایدی ثابت و حداقلی به جنگ بازار شناور و مواج بروند. از فرط فشار، لب به گلایه گشودهاند: «از شرق تهران آمدهام. با مترو. میدانی هر وقت مجبور میشوم به غرب سفر کنم، بیمار میشوم. هفته پیش یک روز آمدم 5روز در خانه افتادم. اما وقتی مجبور باشی، چارهای نداری.» کربلایی سیدآقا- در محل همه او را با این نام میشناسند و اصرار میکند نامش آنطور که دوست دارد، آورده شود- شاطر بوده، پیرمرد با اینکه به تنگ آمده و امروز برای اعتراض آمده، اما باز اخم، حریف چهره مهربانش نیست. خوشرو و خوشسخن است، میگوید 45سال از عمرش را پای تنور نان سنگکی ایستاده و دعای مردم بدرقه راهش است: «در همه سالهای عمرم عرق ریختم تا نان حلال سر سفره بگذارم و عرق شرم بر پیشانیام هیچوقت ننشست. اما امسال شرمنده شدم؛ شرمنده همسر، فرزندان، داماد، عروس و نوهها. با مستمری یک میلیون و 200هزار تومانی میتوان مهمانی را رواج داد!؟ این همه سال کارکردم که داماد برایم میوه به سوغات بیاورد!؟ کار کردم که آخرش تغذیه من و همسرم بشود دغدغه فرزندانم!؟ درد یکی دو تا نیست. اگر امروز در 65سالگی با تن رنجور آمدهام مقابل سازمان تامین اجتماعی، حرف برای گفتن زیاد دارم، اما گوش شنوایی نیست.»
نقل آقا مهدی هم بیارتباط با بقیه نیست. او راننده تاکسی بوده و حالا بازنشسته حداقلیبگیر است. در 58سالگی با 4 نوه و 2فرزند و از همه مهمتر یک عروس و یک داماد به قول خودش«رودربایست» ماهانه 900هزار تومان حقوق دریافت میکند: «آدمی است دیگر، فکر و خیال برش میدارد. میدانی حسرت به جانم افتاده، مالیخولیایی شدم. امید به ترمیم ندارم، فقط حسرت همقطارهایی را میخورم که رفتند و خوش به سعادتشان که این روزها را ندیدند. وصف حال من و خیلی از سالمندانی که اینجا در سرما ایستادهاند، این است. اگر میخواهی حقیقت را بدانی، حقیقت این است و تلخ.»
تلختر از آنچه آقا مهدی به زبان آورد، سرهای سپیدی بود که با ایما سخنان او را تأیید میکنند. این جمع که از 40نفر تجاوز میکند، مقابل کانون بازنشستگی هم بارها تجمع کردهاند.
آقای سالاری یکی از بازنشستگان تأمین اجتماعی میگوید: «از روزی که مسئولان وعده بسته حمایتی به بازنشستگان دادند و به آن عمل نکردهاند، هر روز بهصورت خودجوش بازنشستهها مقابل سازمان و کانونها تجمع میکنند. بسته حمایتی نمیتواند مشکلات ما را حل کند. همه اجناس دستکم سهبرابر شده است. اما با وجود این، ببینید کارد چطور به استخوان رسیده که این همه آدم برای 200هزار تومان تجمع میکنند. واقعا در شأن سالمندان و بازنشستگان کشور نیست که دستمایه این مسئول و آن مسئول بشوند. آنها نباید با وعده و وعیدهای پوشالی، نمک به زخم ما بپاشند. کار به جایی رسیده که مسئولان ما هر روز در تلویزیون، روزنامهها و رادیو وعده میدهند اما به آنها عمل نمیکنند. حداقل حرمت موی سپید سالمندان را نگه دارند و به وعدههایشان عمل کنند تا سرگردان نشویم.»