• یکشنبه 16 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 26 شوال 1445
  • 2024 May 05
دو شنبه 26 شهریور 1397
کد مطلب : 30916
+
-

لغزش‌ها و ارزش‌ها

نگاه
لغزش‌ها و ارزش‌ها


حمیدرضا زاهدی/ مترجم
فاصله خوب بودن با بدی پلی به نازکی یک تار موست. به راحتی با یک انتخاب نابجا می‌لغزیم و سقوط می‌کنیم. نخستین سقوط به‌دنبال خود سقوط‌های بزرگ‌تر را دارد. مانند کسی که یک نفر را می‌کشد و برایش سخت است. کشتن دومین نفر آسان‌تر می‌شود و بعدی از آن هم آسان‌تر. فرقی نمی‌کند. هرکس به قدر بضاعت و دانش خود از این مرز می‌گذرد و می‌افتد. ممکن است سقوط من صدایی به نازکی بال زدن یک پروانه داشته باشد و یک وزیر و وکیل چنان سقوطی داشته باشند که صدای شکستن ظرف اخلاق‌شان تا آسمان برسد.

هرکس به اندازه وسع خود از این سقوط می‌شکند و اخلاق را زیر پا می‌گذارد. بزرگ و کوچک و قوی و ضعیف هم ندارد. همه در حد خود. شکستن اخلاق مرزهایی را فرو می‌ریزد که تا جاودان ادامه دارد.

او که خود را بر دیگری ترجیح می‌دهد مرزهای اخلاقی را چنان نادیده گرفته است که دیگر راه بازگشتی ندارد. به یک فروشگاه می‌رود و در سایه ترس‌هایش بازمانده یک کالا را چنان به غارت می‌برد که انگار او آخرین مسافر جهان است. این شیوه‌ها با شیوه و منش مردمی فرق می‌کند. چه‌کسی دلش می‌آید فلان کالایی را که در خانه به فراوانی دارد دیگری نداشته باشد.

در یک ماموریت خارجی بودم. زمان جنگ تحمیلی بود و آقایی از مسئولان ـ که اکنون هم بر سر کار است ـ با اطلاع از اینکه در آن دوره در تهران کره پیدا نمی‌شود بار هواپیما را خالی کرد تا برای خانواده‌اش کره به ارمغان ببرد. یکی از همکاران که سوغاتی‌ها‌یش را خالی کرده بودند با اشک و آه به جایی نگاه کرد که آن مسئول نشسته بود.
آنجا بود که با خود گفتم آیا بودن کره در سفره صبحانه به این آه می‌ارزد؟

این خبر را به اشتراک بگذارید