از فردا شعلهور شوید
به استقبال فیلم تازه حمید نعمتالله
مسعود میر/روزنامهنگار
سیستان در غبار به زحمت نفس میکشد. این چند روز خبرهای زیادی منتشر شده درباره اوضاع بد آب و هوا در این خطه. با این همه اما استان محروم کشور پر است از زیباییهای بکر و تجربههای ناب همزیستی. بهانه حرفهای ما البته شرایط زیست در این قطعه پهناور کشور نیست بلکه میخواهیم نشانهای رو کنیم از جدیدترین ساخته حمید نعمتالله. او «رگ خواب» تماشاگران ایرانی را خوب میشناسد و از روزهای دور «بوتیک» تا اوضاع «بیپولی» این روزها همیشه توانسته تماشاگران را غافلگیر کند.
قرار است از فردا «شعلهور» اکران شود؛ فیلم متفاوت نعمتالله که هادی مقدمدوست را بهعنوان فیلمنامهنویس در کنارش داشته و بازیگر اصلیاش هم سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد را از جشنواره سیوششم دریافت کردهاست.
شعلهور فیلم متفاوتی است. این تفاوت نهتنها بهخاطر محتوای عجیب و جسورانه که بهدلیل فرم خاصش هم مورد توجه است؛ فیلمی طولانی که البته برای اکران عمومی کوتاه شده و ریتم عجیبی دارد. اگر قصد تماشای فیلم را دارید حتما به ریتم آهسته پلانهای درگیری ذهنی امین حیایی با خودش از یک سو و ریتم خارقالعاده و سریع پلانهای فارغ شدن او از مصائب روزمره و حسادتهایش با نشئگی در آن قلعه قدیمی توجه کنید. نعمتالله البته انصافا تصویر تر و تمیز و دقیقی از این استان به مخاطبش ارائه میکند. زیباییهای بکر طبیعت در کنار محرومیتهای همیشگی در این خطه، دولبه تیغی هستند که نعمتالله خیلی درست رویش راه رفته است. «شعلهور» درباره حسد است؛ حسدی که چه بخواهیم و چه نه، بسیاریمان را آلوده کردهاست و هر کسی در هر رتبه و جایگاهی میزانی از بذر آن را با خود حمل میکند. نعمتالله با «شعلهور» آتش را درست دیده و در کنارش ایستاده است؛ آتش حسد به جان مردم افتاده و او برای تعریف کردن یک قصه حسودانه مسیر درستی را انتخاب کرده است.
حالا بماند که حیایی با این فیلم قطعا یکی از ممتازترین و متفاوتترین نقشهای کارنامهاش را بازی کرده است. حمید نعمتالله هم با فیلمهای قبلیاش نشان داده استاد فیلم ساختن در شهر است و با فرمولهای خاص خودش میتواند حتی با فیلمهای متوسط کارنامهاش، دل خیلیها را برباید. پس وقتی او برای ساخت فیلمی اینقدر بهخودش و تیمش زحمت داده و سر از استان محروم درآورده تردید نکنید که میخواسته دنیایش را عوض کند و حرفش را از جهانی دیگر بگوید. باید قدردان این ریسکپذیری و سختیپذیری او باشیم و تجربههای دشوارش را ارج بنهیم.
حرف آخر اینکه شما هم احتمالا جزو طرفداران موسیقی و آواز حیرتانگیز تیتراژ پایانی فیلم خواهید شد. آرایش غلیظ و رگخواب را فراموش کنید و دل بدهید به صدای گرم همایون شجریان در میان اصوات و آوازهای یک قوالی درجه یک و خاطرهانگیز تا روی صندلی سینما شعلهور شوید.