• یکشنبه 23 شهریور 1404
  • الأحَد 21 ربیع الاول 1447
  • 2025 Sep 14
سه شنبه 26 فروردین 1404
کد مطلب : 252811
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/wjY61
+
-

وداع با خالق عصر قهرمان

نگاهی به زندگی و زمانه نویسنده نامدار پرویی

گزارش
وداع با خالق عصر قهرمان

ریچارد لئا و سیان کین/ گاردین-ترجمه: ناصر احدی

ماریو بارگاس یوسا، رمان‌نویس پرویی و یکی از چهره‌های محوری که موجب رونق جهانی ادبیات آمریکای لاتین شد، در۸۹سالگی درگذشت. مرگ او در روز یکشنبه در بیانیه‌ای که توسط فرزندانش آلوارو، گونزالو و مورگانا بارگاس یوسا امضا شده بود، اعلام شد. آنها نوشتند که بارگاس یوسا «در آرامش در لیما در حلقه خانواده‌اش درگذشت». «رفتن او خویشاوندان، دوستان و خوانندگانش را در سراسر جهان غمگین خواهد کرد، اما امیدواریم که آنها، همچون ما، با این واقعیت که او زندگی طولانی، ماجراجویانه و پرباری داشت و مجموعه‌ای از آثار را از خود به جای گذاشت که از او ماندگارتر خواهد بود، تسلی پیدا کنند.» در طول دوره‌ای بیش از ۵۰ سال، بارگاس یوسا در مجموعه‌ای از رمان‌ها ازجمله «عصر قهرمان»، «گفت‌وگو در کاتدرال» و «سور بز»، قدرت و فساد را به تصویر کشید. بارگاس یوسا که زندگی‌ای به رنگارنگی داستان‌هایش داشت، نامزدی ناموفقی برای ریاست‌جمهوری پرو داشت، خصومتی طولانی با گابریل گارسیا مارکز را پرورش داد و در سال ۲۰۱۰ برنده جایزه نوبل شد.

رجعت به سرزمین مادری
بارگاس یوسا که متولد آریکوئیپا در سال 1936بود، زمانی که تنها 15سال داشت، به‌عنوان خبرنگار جنایی شروع به‌کار کرد. 4 سال بعد، با جولیا اورکیدی همسر اولش که 32سال داشت، فرار کرد؛ اقدامی که پدرش آن را «حرکتی مردانه» توصیف کرد. سفر به پاریس در سال 1958آغاز 16سال زندگی در خارج از کشور بود؛ او در مادرید، بارسلونا، لندن و همچنین پایتخت فرانسه زندگی کرد. اما درحالی‌که به‌عنوان روزنامه‌نگار، گوینده و معلم مشغول به‌کار بود، از طریق داستان‌نویسی شروع به رجعت به سرزمین مادری‌اش کرد.
در سال 1963نخستین رمان او، «عصر قهرمان»، در اسپانیا منتشر شد. اما این داستان درباره یک قتل در آکادمی نظامی لئونسیو پرادو (جایی که یوسا 2 سال از نوجوانی‌اش را آنجا گذراند) و سرپوش گذاشتن‌های متعاقب آن، چنان در پرو شوکه‌کننده تلقی شد که گفته می‌شود 1000نسخه از آن در میدان رژه مدرسه سوزانده شد.

مشتی بر صورت مارکز
بارگاس یوسا خود را در مرکز رونق ادبیات آمریکای لاتین در کنار نویسندگانی چون خولیو کورتاسار، کارلوس فوئنتس و مارکز یافت. پژوهش او در سال 1971 درباره گابریل گارسیا مارکز‌ ادبیات دنیای نو را با دنیای کهن وارد گفت‌وگو کرد، اما دوستی‌اش با مارکز دوام نیاورد. زمانی که مارکز در سال 1976در برابر یک سینما در مکزیکوسیتی با بارگاس یوسا سلام و احوالپرسی کرد، پاسخ او مشت به‌صورتش بود. در مراسمی در مادرید، 3 سال پس از مرگ مارکز در 2014، بارگاس یوسا گفت از شنیدن خبر مرگ دوست سابقش ناراحت شده، اما حاضر به توضیح درباره دلایل آن دشمنی نشد. او گفت: «داریم وارد قلمرو خطرناکی می‌شویم. وقتش رسیده این گفت‌وگو را تمام کنیم.»

ناکام در سیاست
نمایشنامه‌ها، داستان‌های کوتاه و رمان‌هایی همچون «گفت‌وگو در کاتدرال»، «عمه جولیا و نویسنده»، و «جنگ آخرزمان» جایگاه ادبی او را تثبیت کردند. اما با افزایش شهرتش، بارگاس یوسا بیش از پیش در سیاست درگیر شد. او که از مارکسیسم دوران جوانی‌اش فاصله گرفته بود، میزبان برنامه‌ای گفت‌وگومحور در تلویزیون پرو شد و در سال 1984، پیشنهاد رئیس‌جمهور محافظه‌کار، فرناندو بلالونده تری، برای نخست‌وزیری را رد کرد.
در 1987، بارگاس یوسا جمعیتی 120هزار نفری را در لیما گرد آورد تا به برنامه‌های ملی‌سازی نظام مالی پرو اعتراض کنند و سپس کمپینی برای ریاست‌جمهوری آغاز کرد. 3 سال بعد، پس از دریافت تماس‌های تهدیدآمیز و فحاشی‌های بسیار، در دور دوم انتخابات از آلبرتو فوجیموری شکست خورد و ظرف چند ساعت کشور را ترک کرد. او در گفت‌وگو با گاردین در 2002گفت: «دروغ نگفتم. گفتم به اصلاحات رادیکال و فداکاری اجتماعی نیاز داریم و در آغاز هم جواب داد. اما بعد جنگ کثیف شروع شد، اصلاحاتم را طوری جلوه دادند که گویی قرار است شغل‌ها را نابود کند. این کار بسیار مؤثر بود، مخصوصا در میان فقیرترین اقشار جامعه. در آمریکای لاتین ما ترجیح می‌دهیم وعده‌ها را باور کنیم نه واقعیت را.»

کابوس نوبل
بارگاس یوسا در سال 1993تابعیت اسپانیا را گرفت، درحالی‌که به نوشتن نمایشنامه‌ها، مقالات و رمان‌هایش ادامه می‌داد. رمان «سور بز» که در سال 2000منتشر شد، با ورود به ذهن دیکتاتور دومینیکن، رافائل تروخیو، اثری تکان‌دهنده ایجاد کرد. رمان او در سال 2006، «دختر بد»، رابطه‌ای پر فراز و نشیب را در طول بیش از 40سال دنبال می‌کند. زمانی که آکادمی سوئد در سال 2010با او تماس گرفت، بارگاس یوسا در ابتدا فکر کرد این تماس شوخی است. او در گفت‌وگویی با گاردین در سال 2012درباره جایزه نوبل گفت: «برای یک هفته افسانه‌ای زیبا بود، اما برای یک سال کابوس»؛ چراکه توجهات عمومی او را به سختی قادر به نوشتن می‌کرد: «فشار برای مصاحبه و حضور در نمایشگاه‌های کتاب وصف‌ناپذیر بود.»

 نویسنده، نه سیاستمدار
او از جایگاه جهانی جدیدش برای اعتراض به دستکاری رسانه‌ها در پرو، تبلیغات فدراسیون روسیه و دونالد ترامپ استفاده کرد. با این حال، در مه 2022اعلام کرد که در انتخابات ریاست‌جمهوری برزیل از ژائیر بولسونارو، رهبر راست‌گرای پیشین، حمایت می‌کند و نه از لوئیس ایناسیو لولا داسیلوا. او توضیح داد: «اگرچه دلقک‌بازی‌های رئیس‌جمهور پیشین برای یک لیبرال سخت ‌قابل‌تحمل است، اما بین بولسونارو و لولا، طبیعتاً بولسونارو را ترجیح می‌دهم. حتی با حماقت‌های بولسونارو؛ او لولا نیست.» بارگاس یوسا در گفت‌وگو با گاردین در 2012توضیح داد: «از تجربه‌های سیاسی‌ام یاد گرفتم که من نویسنده‌ام نه سیاستمدار. بخشی از دلایلی که این زندگی را انتخاب کردم، میل به یک زندگی ماجراجویانه بود. اما بهترین ماجراجویی‌های من بیشتر ادبی بودند تا سیاسی.» از سال 1976تا 1979، بارگاس یوسا ریاست انجمن جهانی آزادی بیان نویسندگان (PEN International) را بر عهده داشت. اما به‌دلیل مخالفتش با جنبش استقلال کاتالونیا، در سال 2019 از ریاست افتخاری این سازمان استعفا داد، چراکه این نهاد خواستار آزادی دو رهبر جامعه مدنی کاتالان شد و مدعی شد که مردم کاتالونیا «به شکلی تحت آزار قرار گرفته‌اند که از زمان دیکتاتوری فرانکو بی‌سابقه بوده است.»

واپسین رمان
با وجود شهرت بین‌المللی‌اش، بارگاس یوسا همچنان برای داستان‌نویسی وقت می‌گذاشت و پس از دریافت جایزه نوبل، 4 رمان دیگر منتشر کرد. در سال 2023، او اعلام کرد که رمان جدیدش «من سکوت خود را به تو تقدیم می‌کنم» آخرین رمانش خواهد بود. او به روزنامه «لا ونگواردیا» گفت: «با اینکه خوش‌بین هستم، فکر نمی‌کنم به‌اندازه‌ای زنده بمانم که رمان جدیدی بنویسم، به‌خصوص چون نوشتن یکی برایم 3 یا 4 سال طول می‌کشد. اما هیچ‌گاه دست از کار نمی‌کشم و امیدوارم تا آخرین لحظه توان ادامه‌دادن داشته باشم.»
یوسا در سال 1964از همسر اولش جدا شد و با دخترعمویش، پاتریشیا یوسا، ازدواج کرد. آنها صاحب 3 فرزند به نام‌های آلوارو، گونزالو و مورگانا شدند. پس از 50 سال زندگی مشترک، در سال 2015او همسرش را ترک کرد و با ایزابل پرایسلر، مادر انریکه ایگلسیاس (خواننده مشهور)، زندگی کرد‌ ؛ رابطه‌ای که در سال 2022پایان یافت.

یه نویسنده س اسمش سخته
در فصلی از فیلم «اعتراض»(مسعود کیمیایی، ۱۳۷۸) رضا (محمد رضا فروتن) در تلاش برای ترک‌دادن دوستش قاسم(پارسا پیروزفر) است. در میانه‌های این سکانس، قاسم ‌از صاحبخانه‌اش می‌گوید: «این صاحبخونه ما همه خونواده‌ش رفتن خارج، تنهاس. یه نویسنده پیدا کرده داره ترجمه می‌کنه. اسمش سخته. ماریو بارگاس یوسا. می‌گفت باورنکردنیه. توی دنیای امروز یه نویسنده داره از فقر و تنگدستی می‌نویسه، همه مردم هم می‌خونن؛ چیزی که می‌گفتی دوره‌‌ش تموم شده.»
زمان ساخت «اعتراض» یوسا نویسنده‌ای شناخته‌شده برای علاقه‌مندان جدی ادبیات در ایران بود؛ هر‌چند در اواخر دهه70 هنوز شهرت و اعتبارش به اندازه 2نویسنده محبوب آمریکای لاتین، گابریل گارسیا مارکز و کارلوس فوئنتس نبود. احتمالا به همین دلیل در فیلم کیمیایی از او به‌عنوان نویسنده‌ای که نامش سخت است، یادشده است. احتمالا خیلی‌ها هم با همین ارجاع در «اعتراض» نخستین بار نام یوسا را شنیدند. در سال‌های بعد و مشخصا با ترجمه‌های عبدالله کوثری، یوسا نویسنده‌ای محبوب میان فارسی‌زبانان شد

این خبر را به اشتراک بگذارید