• پنج شنبه 18 بهمن 1403
  • الْخَمِيس 7 شعبان 1446
  • 2025 Feb 06
سه شنبه 29 آبان 1403
کد مطلب : 240856
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/xGJ5q
+
-

دستشان طلا ست

درباره کارگرانی که به طلاسازی مشغولند

زندگی
دستشان طلا ست

رابعه تیموری- ‌روزنامه نگار

حساب اتاق ته کارگاه از همه اتاق‌های کارگاه سواست و فقط اوستا و شاگردان قدیمی‌اش می‌توانند وارد آن شوند. از این اتاق بی‌منفذ و بی‌پنجره حتی گردوغباری نباید بیرون برود و خاک کف آن را هم هر روز با دقت و با احتیاط جمع‌آوری می‌کنند. پیش از خارج شدن از آن هم باید دست و روی‌شان را بشویند و آبش را در بشکه‌ای بریزند تا آخر ‌ماه همراه خاک‌های جمع‌آوری شده به قالکار بسپارند. قالکار از این پساب‌ها و خاکروبه‌های اتاق ته کارگاه طلا استخراج می‌کند. این اتاق تنها قسمت کارگاه است که مجید و حسن هیچ‌وقت به داخل آن پا نگذاشته‌اند و برای آنها حکم اتاق اسرار را دارد.

آشپزخانه‌های متفاوت
بر سردر کارگاه تابلویی نصب نشده و نمای بیرونی آن به شکل و شمایل خانه‌های مسکونی قدیمی مرکز شهر بی‌شباهت نیست، اما داخل کارگاه مانند خانه‌ای است که چند آشپزخانه تا سقف کاشی شده در راهروی آن ردیف شده‌اند! اتاقی که رایانه و دم و دستگاه کار خانم مهندس در آن  قرار گرفته، تنها اتاقی است که ظاهری اداری دارد. خانم مهندس پشت رایانه نشسته و مشغول طراحی سه‌بعدی تاج عروسی نگین‌دار است که یکی از دامادهای دست به جیب سفارش داده است. اوستاعلی پشت میزش مشغول خرد کردن طلاهای دست دومی است که باید برای ذوب شدن آماده شوند. حساب و کتاب حجم طلاهای ذوب شده دست دوم و دخل و خرج کارگاه هم بر عهده خانم مهندس است. روی میز گوشه اتاق جمع‌و‌جوری که روبه‌روی اتاق طراحی قرار گرفته، چند ورقه و مفتول طلای صاف و لبه گرد روی هم چیده شده‌اند، اما تا مجید قالب گوشواره‌های سری کاری را آماده نکند، این ورقه‌های صیقلی به‌کار نمی‌آیند.

سماوری که سماور نیست
کار انتقال طرح سه‌بعدی به رزین‌های زردرنگ داخل دستگاه پرینتر سه‌بعدی صبر و حوصله می‌خواهد و مجید که صبورترین و ساکت‌ترین کارگر اوستا علی است، باید حدود 2ساعت منتظر بماند تا امواج الکترومغناطیس دستگاه پرینتر قالب‌گیری چند جفت گوشواره همانند را انجام دهد. آب کردن موم و تزریق موم ذوب شده به قالب‌ها هم وظیفه آقا مجید است. سماور موم‌زنی که ابزار کار اوست، بیش از آنکه به سماور شبیه باشد به توستری جمع‌و‌جور شباهت دارد. شمش‌ها داخل بوته سرامیکی کاسه‌مانند ذوب شده‌اند و آماده‌اند تا روی قالب گچی انگشترها بنشینند. درست کردن گچ کوره هم تخصص شاگرد قابل اوستا علی است و تا مجید سیلندر گچ‌گیری شده را از دستگاه تزریق بیرون بیاورد و زیر فشار آب واتر جت گچ‌های آن را بشوید، عموسیدمحمد همراه سینی چایی که توی اتاق‌ها می‌چرخاند، اسپند تازه پای کار می‌آورد. وقتی مجید کمی اسپند روی سیلندر داغ می‌ریزد، بوی نامطبوع فلز گداخته جای خود را به رایحه اسپند کوهی می‌دهد. مجید وقتی با انبر قطعات گوشواره‌ها را یکی یکی از سیلندر استوانه‌ای گداخته جدا می‌کند و آنها را برای شست‌وشو به حسن می‌سپارد، وظیفه‌اش در ساخت این سری از انگشترها تمام‌شده و می‌تواند از عموسیدمحمد بخواهد استکان چای کمرنگش را داغ و تازه کند.

نیروی کار مکانیکی
وقتی اوستا علی حلقه‌های کوچک و بزرگ طلایی‌رنگ را با دقت وارسی و بی‌عیب و نقص بودن آنها را به تکان سرش تأیید می‌کند، حسن پای اجاق گاز مشغول جوشاندن قطعات طلا در اسیدسولفوریک داغ داخل دیگ مسی می‌شود. باید حسابی مراقب باشد تا قطره‌ای از این مایع اسیدی روی رخت و لباسش نپاشد و پوست و لباسش را با هم متلاشی نکند. وقتی این طلاهای جوشیده در مایع جوشان را داخل ظرف استیلی پر از اسیدنیتریک می‌ریزد، شیره‌ها و ضایعاتی که روی آنها نشسته ته ظرف استیل می‌نشینند و طلاها براق و درخشان می‌شوند. بسیاری از همکاران اوستا علی وظیفه حسن را به ماشین‌های بخارشوی و دستگاه‌های آلتراسونیک سپرده‌اند، ولی عمو علی هنر دست و پنجه شاگردش را بیشتر از توان این ماشین‌های چالاک تازه به میدان آمده قبول دارد و با اینکه شنیده مکنده‌های قوی این دم و دستگاه‌های جدید پولیش و شست‌وشو مانع از هدررفتن ذرات گرد طلا می‌شود، باز هم رضایت نمی‌دهد که پولیش کاری مکانیکی داشته باشد!

فوت کوزه‌گری اوستا
کار که به جدا کردن ساچمه‌های فلزی از دانه‌های طلا می‌رسد، اوستا علی خودش پای کار می‌نشیند و آنقدر آهنربای نعلی‌شکل را توی کاسه پر از طلا می‌چرخاند که هیچ ساچمه‌ای لابه‌لای حلقه‌ها باقی نمی‌ماند. چیدن قسمت‌های اضافه و سر هم کردن حلقه‌ها را هم که با حوصله انجام می‌دهد، گوشواره‌های آماده یکی یکی روی میزش ردیف می‌شوند. مقدار مواد شوره‌کاری فوت کوزه‌گری اوستا‌علی است و هیچ‌کس نمی‌داند در ترکیب شوره و نمک و زاجی که برای زردرنگ کردن طلاها به‌کار می‌برد، چه حکمتی وجود دارد که تولیدات کارگاه او را از تولیدات کارگاه‌های همکارانش سوا می‌کند. مینا کاری و نشاندن رنگی غلیظ روی طلاهای طرح‌دار هم خوان آخر کار است که اوستا علی آن را با قلم‌موی قدیمی‌اش انجام می‌دهد.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید