کاوه فولادینسب
آقای بیضایی در سخنرانی خود در شبهای شعر «گوته»، درباره سانسور افکارعمومی سخن گفتند و اینکه سانسور افکار عمومی حتی از سانسور دولتی قویتر عمل میکند. چراکه پیش از آنکه مفتشی بیاید و سوال کند، ممکن است اطرافیان، تو را درباره آن موضوع متهم و محکوم کنند.
در افکار عمومی تا چند سال پیش این نگاه وجود داشت که حضور بانوان در استادیوم ورزشی خیلی مناسب نیست. حتی وقتی ما بچه بودیم، مادرم به من و برادرم اجازه نمیداد به تماشای فوتبال در استادیوم برویم چون معتقد بود قشری که به استادیوم میروند به اصطلاح لات هستند و الفاظ رکیک به کار میبرند. اما حالا اینطور نیست؛ این نگاه و این فضا وجود ندارد. باید پذیرفت که فرهنگ عمومی، زنده است و مدام تغییر دارد و این تغییر به سمت رشد و ارتقاء میل میکند. در سالهای اخیر این دگردیسی مدام، بین هواداران تیمهای فوتبال در کشور ما هم رخ داده است، مانند تغییر در نگاه به خیلی از مسائل دیگر.
به طبع رفتار مدیران هم باید خودش را با این تغییرات هماهنگ کند. امروز در مقایسه با دهه 60 فضای بسیار سالمتری را در استادیوم ورزشی از جمله استادیوم فوتبال میبینیم. این تغییر ایجاب میکند که نگاه مدیران نسبت به گذشته متفاوت شود. البته توقع این است که مدیران جلوتر از مردم حرکت کنند و به جامعه شکل دهند نه اینکه عقبتر باشند... به هرحال رفتن بانوان به استادیوم به یک خواست عمومی تبدیل شده و مقاومت در برابر آن تعجببرانگیز است، مانند خیلی از چیزهایی که در 100 سال پیش برای ایجاد و رشدش موانعی وجود داشت؛ مدرسه، راهآهن و... حالا ممکن است حتی نگاهی طنزآلود به آن داشته باشیم. رفتن بانوان به استادیوم هم نه تنها یک خواست عمومی است که فضا مهیاتر و سالمتر است و نمیتوان آنها را به عنوان نیم روانی و عاطفی جامعه از آن محروم کرد. آنهم به این دلیل که مثلا ممکن است کسانی الفاظ رکیکی به کار ببرند. ما میتوانیم برای این عده که رفتار ناشایست دارند، ممنوعیت ایجاد کنیم و قانون بگذاریم که درصورت بروز این رفتار نادرست جریمه شوند و اگر چندبار تکرار شد، برای مدتی از تماشای بازی در استادیوم محروم شوند.
حذف بانوان از استادیومها، سادهترین راه است و این حذف نه تنها برای بانوان که برای خیلی از مردان، از جمله خود من، آزار دهنده است. تماشای یک مسابقه ورزشی نه تنها قباحتی ندارد که باعث تلطیف فضا هم میشود و کمک میکند به شادتر و پویاتر شدن جامعه. ممانعت از حضور زنان ممکن است برای من به عنوان یک مرد محدودیت ایجاد کند، چون ترجیح میدهم در این اندک فرصتهای شادی در زیست شهری، همراه با همسرم به استادیوم بروم و اگر این لذت تکی باشد، ممکن است قیدش را بزنم و نروم. تماشای مسابقه یک امکان شادی عمومی است و این دو شب خانوادههای زیادی این تجربه شادی خانوادگی و عمومی را داشتند و حال خوبی به قلب خودشان و جامعه تزریق کردند. اگر کمی عمیقتر نگاه کنیم برای شادی و پویایی بیشتر جامعه و تعدیل این فضاها خودمان زودتر خواستار حضور زنان در استادیومها میشویم.
حضور زنان در استادیوم تزریق شادی به جامعه
در همینه زمینه :