7ماه متفاوت برای تهران
محسن مهدیان- مدیرعامل
حافظه مردم تهران از مدیریت شهری سالهای اخیر تلخ و سخت است. روزهایی که باعث شد کشمکشهای سیاسی و حزبی روزگار شهر را رخوت زده و توسعه شهر را سرد و متوقف سازد. کار بدانجا رسید که خاطرهسازان و سایتبازان وقت، خودشان لب به اعتراف گشودند و نسبت به عمر از دست رفته مردم و بارهای روی زمین مانده شهر اعتراض کردند. اما هرچه بود گذشت و مردم و نمایندههای آنها مسیر دیگری را برای شهر رقم زدند و امروز از آن راه جایگزین 7ماه گذشته است.
کارنامه این 7ماه، پیش روست و فرصتی است تا مردم، کارشناسان و نمایندههای آنها به قضاوت نشسته و قوت و ضعفها را فهرست کنند.
اما از کدام کارنامه حرف میزنیم؟
ابتدا باید از تغییر ریل مدیریت شهری گفت. آنچه تغییر کرده است در 3سرفصل قابل مشاهده است.
اول اینکه شهر را مردم باید مدیریت کنند. پس باید تلاش شود مشارکت مردم را فراهم کرد. مشارکت مردم نیز در حس تعلق آنها به شهر است. حس تعلق نیز در هویت بخشی شهروندان است. گام نخست جلب مشارکت مردمی در ایجاد این هویت یکپارچه بین شهروندان و کالبد شهر است. باید قرارگاههای اجتماعی و فرهنگی با همین ماموریت کلیدی همعهد شوند.
دوم اینکه ساختار مدیریت شهری باید پاک باشد و شفاف. با ساختار خمود، سست و ناپاک، برداشتن گامهای بلند میسر نیست.
سوم اینکه مسیر خدمت باید از نقاطی شروع شود که بیشترین آسیب وجود دارد. هم فوریت دارد و هم عمومیت.
با این مقدمه، مجموعه اقدامات یک نخ تسبیح روشن دارد و آن اینکه توسعه میانمدت شهر باعث نشود تلنبار آسیبهای اقتصادی این روزها و سالهای گذشته در کوتاهمدت بر گرده مردم سنگینی کند.
با این توضیح چند نمونه قابل فهرست است.
کسریهای ناوگان حملونقل عمومی قابل چشمپوشی نبود. از اینرو لازم شد در این حوزه ورود جدیتری صورت گیرد. با همین هدف در گام نخست، خرید 175اتوبوس و امضای قرارداد خرید 1000دستگاه اتوبوس جدید و راهاندازی 3ایستگاه جدید مترو رقم خورد.
چالش دیگر شهر تهران وضعیت مسکن بود. ایجاد یک قرارگاه ساخت مسکن برای پشتیبانی از 18هزار مسکن در تهران بخش دیگری از همین پازل پاسخ به نیازهای فوری مردم بود. این ماجرا وقتی بااهمیتتر شد که میزان تسهیلات بانکی از رقم 120میلیون تومان به 450میلیون تومان در بافتهای فرسوده افزایش پیدا کرد و البته این امید وجود دارد توسعه این بخش قیمت مسکن در تهران را باثبات و کاهنده سازد. هرچند راه بسیار است.
اما مدیریت شهری نمیتواند نسبت به گرانی و کمبود کالا در شهر بیاعتنا باشد. ایجاد 32بازار جدید میوه و ترهبار و توزیع کالا زیر 20درصد قیمت بازار از دیگر اقدامات صورت گرفته است. استمرار و ارتقای این ماجرا در راهاندازی سامانه توزیع کالای ارزان و سالم در شهر است که مردم با سهولت بیشتر و زمان کمتری، سبد هزینهای خود را مدیریت کنند.
سلامت شهر نیز فوریت داشت. سلامت شهر، هم از جنس جسم و کالبد شهر و هم روح شهر. از این جهت گام اول، واکسیناسیون گسترده گروههای پرخطری بود که کمتر مورد اعتنا بودند. از واکسیناسیون کودکان کار تا معتادها و ... .
تداوم این مسیر در جمعآوری 7هزار معتاد متجاهر بود که همزمان با پلمب 291مرکز خرید و فروش مواد مخدر و 41نقطه بارانداز فروش مواد همراه شد.
از سویی نیاز به برخی تصمیمات آنی برای حفظ سلامت و امنیت شهر وجود داشت. یک نمونه کاهش 30درصدی تلفات جانی در شهر تهران بود که با اصلاح نقاط حادثهخیز معابر فراهم شد.
شعاع خدمترسانی مدیران شهری باید به همه مردم یکسان باشد، اما روشن است که گروههای کمبرخوردار و آسیبپذیر باید ویژهتر توجه شوند. با همین هدفگذاری کلیدی اعتبارات زیرساختی مناطق کمبرخوردار به دیگر مناطق 7برابر افزایش پیدا کرده که نسبت به مدت گذشته سال قبل 3برابر رشد داشته است.
240کیلومتر نیز مناسبسازی برای معلولین و جانبازان صورت گرفته است و برای نخستین بار برای زنان و سالمندان گرمخانه جداگانه تاسیس شده. همچنین برای امنیت خاطر زنان و کودکان 27پارک مادر و کودک راهاندازی شده است. آنچه رفت همه آن چیزی نیست که در این 7ماه گذشته است و البته هرآنچه انجام شده است کمترین اقدام برای برداشتن گامهای بلندتر است. تا جبران گذشته و رسیدن به قلههای جهاد و خدمت راه بسیار است. باید کار کرد و کار کرد.