غفلت ملی در تقاطع بحران انرژی و آلودگیهوا
همشهری به سوالات شما درباره نوع و الگوی مصرف سوخت توان نیروگاهها و راههای فرار از خاموشی و آلودگی پاسخ میدهد
رضا کربلایی ـ روزنامهنگار
شهرهای روشن و آلوده با شهروندان خموده و گرفتار هوای بد با چهرههای خسته و چشمان سوزان. چه رازی است پشت پرده آلودگی هوا و سناریوهای مقصرتراشی به جای ریشهیابی و مقصرشناسی تا چه زمان قرار است ادامه یابد؟ مردم میپرسند چرا صادقانه نمیگویید مشکل کجاست و چرا یک سال اتوبوسها و سال دیگر موتورسیکلتها مقصر آلودگی هوا و نفستنگی شهرها معرفی میشوند و سال دیگر انگشت اتهام به سوی نیروگاهها و صنایع اشاره میرود؟ آیا راهی برای رهایی از سالها مصرف بیرویه انرژی و آلوده شدن شهرها نیست و الگوی نجات از دسترس خارج است؟ همشهری با استناد به گفته دولتمردان و آمارهای رسمی راه و بیراهههای فرار اضطراری از بحران آلودگی هوا و رشد بیرویه مصرف انرژی را بررسی میکند که نشان میدهد سیاست عرضه حداکثری انرژی بدون داشتن الگویی برای کاهش تقاضا و افزایش بهرهوری انرژی به نتیجه نمیرسد و در این صورت باید هر سال شاهد تنگتر شدن نفس شهروندان و مرگ آنها و سیاهتر شدن آسمان شهرها باشیم.
رشد همزمان و 15درصدی مصرف گاز و برق در روزهای اخیر نسبت بهمدت مشابه پارسال هم وزیر نیرو و هم وزیر نفت را نگران کرده و این دو نفر دیروز میهمان وزیر کشور بودند تا با استانداران صحبت کنند و جلوی رشد مصرف را بگیرند. ماجرا چیست؟ آیا کمتر شدن ترددها ناشی از ویروس کرونا و دورکاری و خانهنشینی شهروندان باعث شده تا به گفته وزرای عرضهکننده انرژی در کشور رشد مصرف غیرطبیعی باشد یا اینکه پشت ماجرا اتفاق دیگری در حال رخ دادن است؟
بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت میگوید: مایل نیستیم مازوت مصرف شود اما چارهای جز تحویل مازوت به نیروگاهها نداریم. رضا اردکانیان، وزیر نیرو هم میگوید: مصرف بیرویه انرژی در ایران مثل یک بیمار گرفتار خونریزی داخلی است که هرچه به بدن او خون تزریق کنیم، به جایی نمیرسیم. بیان مشترک هر دو وزیر متولی عرضه حداکثری انرژی در کشور نشان از یک درماندگی و شکست در ریلگذاری سیاستهای انرژی ایران دارد و شاید جای وزیر مصرف بهینه و بهرهوری انرژی خالی باشد.
حالا هم که مازوت بهانهای تازه شده و نیروگاهها میگویند گازشان را کم کردهاند و ناچارند با گازوئیل و نفت کوره یا همان مازوت کار کنند تا خانهها گرم بماند و شهرها روشن نگه داشته شود. نتیجه اینکه بازهم نوبت ایثار و مشارکت مردم است که لامپهای اضافه را خاموش کنند، پنجرهها را ببندند، لباس گرم بپوشند و نشان دهند که میشود با کاهش مصرف گاز و برق از آلوده شدن هرچه بیشتر هوا جلوگیری کرد.
مصرف، بدون آمار اصلاح نمیشود
یکی از راههای اضطراری خروج از بحران آلودگی و بدمصرفی انرژی، انتشار منظم آمارها از وضعیت مصرف انرژی و آلایندهها در بخشهای مختلف است، اما پراکندگی، موازیکاری و البته پنهانکاری باعث شده تا حساسیت افکار عمومی نسبت به خونریزی داخلی در بدن اقتصاد ایران فروکش کند. بایگانیشدن آمارهایی چون ترازنامه انرژی، سالنامه آماری مصرف فراوردههای انرژی، میزان مصرف سوخت ماهانه نیروگاهها و کارخانجات سیمان، میزان مصرف ماهانه انرژی در بخشهای حملونقل، خانگی و صنایع تنها مشتی است نمونه خروار که باعث شده تا همه دچار یک غفلت ملی شویم و وقتی بحران آلودگی هوا تشدید میشود، تلاشها برای اقناع افکار عمومی هم به نتیجه مطلوب نمیرسد. تا جایی که دیروز 3وزیر کابینه یعنی بیژن زنگنه، رضا اردکانیان و عبدالرضا رحمانیفضلی در یک نشست مشترک در ساختمان وزارت کشور شرکت کردند تا در اوج بحران آلودگی هوای کلانشهرها چارهای بیندیشند. درخواست هر ۳ وزیر روشن است: رسانهها کمک کنند! یاری خواستن از رسانهها در اوج بحران و غفلت از اثرگذاری آنها در طول سال نشان میدهد که اصلاح الگوی مصرف در جامعه بهشدت بدمصرف ایران یک امر موقت و نه یک فرایند مستمر است که نقطه اوج آن را میتوان در استمدادطلبی مسئولان از رسانهها مشاهده کرد.
مازوت بهانه است یا واقعیت؟
مازوت نسوزانید! این هشتک ترند شده این روزها در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی است که از دولتمردان خواسته شده مصرف مازوت در نیروگاههای نزدیک کلانشهرها را متوقف کنند. همشهری با بررسی آمارهای مصرف نفت کوره در 3سال گذشته به این نتیجه رسیده که دستکم نیروگاههای نزدیک به کلانشهرها بهویژه تهران مازوت مصرف نمیکنند اما نیروگاههایی چون توس در نزدیکی مشهد، رامین در اهواز، شهید رجایی در استان البرز و شازند اراک از مازوت استفاده میکنند آن هم بهویژه در فصل سرد سال با کاهش گاز نیروگاهها. نکته بسیار مهم و البته تاملبرانگیز اینکه روند کاهشی مصرف نفت کوره در نیروگاهها که تا پایان سال 97ادامه داشت در سال 98با رشدی 67درصدی نسبت به سال قبل مواجه شده است. سؤال جدیتر این است که وقتی نیروگاههای برخی کلانشهرها مستند به آمارهای رسمی و اظهارنظر مقامات دولتی مازوت یا نفت کوره مصرف نمیکنند، پس راز سرکشی آلایندههای هوا در نیمه دوم سال و بهویژه با شکلگیری پدیده وارونگی هوا و عدمبارش برف و باران یا وزش باد چیست؟ سؤال مهمتر اینکه وقتی مازوت تولیدی کشور بازهم براساس آمارهای رسمی کمتر صادر یا در بخش بانکرینگ فروخته میشود، مازاد مازوت کجا مصرف میشود؟ شایعه اینکه مازوت مازاد در نیروگاهها استفاده میشود، درخصوص اکثر نیروگاههای کشور چندان دقیق نیست و دستکم اینکه در فصل سرد سال مازوت مشتری خود را در بازارهای جهانی دارد و ادعای انباشت مازوت در پالایشگاهها دستکم در فصل سرد سال قابل اثبات نیست. البته مشروط به عادی بودن شرایط. بهنظر میرسد بخشی از مازوت تولیدی پالایشگاهها بهدلیل کاهش حجم تجارت جهانی ناشی از شیوع کرونا و افت تردد کشتیها بدون مشتری مانده باشد اما اینکه این مازوت در بخش نیروگاهی استفاده شده باشد، چندان قوی و جدی بهنظر نمیرسد، مگر اینکه مازوت مازاد در صنایعی چون سیمان استفاده شود.
رشد مصرف گاز؛ مقصر جدید
مقصر جدید آلودگی هوا و کم شدن سهم نیروگاهها از گاز تولیدی کشور، رشد مصرف گاز در سایر بخشها بهویژه بخشهای خانگی است. زنگنه وزیر نفت دیروز خبر داد که مصرف روزانه گاز کشور از ۸۲۵ میلیون مترمکعب هم فراتر رفته است. او میگوید امکان تحویل بیشتر گازوئیل به نیروگاهها وجود ندارد، همچنان که مستثنی شدن همه استانها از مصرف مازوت هم امکانپذیر نیس ت. نسخه پیشنهادی زنگنه این است که پنجرهها را ببندید و مصرف برق را کمتر کنید تا مصرف مازوت هم پایین بیاید چرا که مرد باتجربه کابینه معتقد است صرفهجویی مصرف گاز با اولویت برق اجرایی خواهد بود. استاندار تهران از رشد 15درصدی مصرف گاز خانگی در این استان خبر میدهد اما وزیر نفت میگوید این رشد مصرف طبیعی نیست و هیچ دستگاهی نمیتواند برای افزایش مصرف سالانه گاز و انرژی برنامهریزی کند.
موضعگیری دیروز زنگنه از سوی اردکانیان بدون پاسخ نماند و او هم تولید روزانه یک هزار میلیون مترمکعب گاز را رقم بزرگی خواند و گفت: قاره اروپا نسبت به قاره ما سردتر است و جمعیتی بیش از ۷ برابر ما دارد، اما مصرف گاز اروپا حدود ۲ برابر ماست. مصرف گاز ما خیلی بالاست که بخش عمده آن در بخش خانگی است. وی درخصوص صادرات برق هم افزود: براساس قراردادهایی که داریم صادرات برق انجام میدهیم، اما وزارتخانههای نیرو و نفت، همه ملاحظهها را در قراردادها گنجاندهاند، مجموع گازی که در نیروگاههای برق مصرف میشود اگر صادر شود کمتر از یک درصد کل گاز تولیدی کشور است.
توصیههای 2وزیر و توافق موقت
فعلا که قرار شده وزارت نیرو تعمیرات نیروگاهها را به آینده موکول کند و نیروگاههای برقابی هم به کمک نیروگاههای حرارتی آمدهاند اما نه فقط مصرف گاز در این روزها 15درصد رشد کرده - که وزیر نفت آن را غیرطبیعی میداند- بلکه مصرف برق هم به همین میزان قد کشیده و وزیر نیرو را به شگفتی واداشته است. مقصر جدید اما بهنظر این بار ویروس کروناست که به گفته هر ۲ وزیر باعث شده تا برخی شهروندان به تصور خارج کردن ویروس از خانههایشان تصمیم به باز کردن پنجرهها بگیرند. هم زنگنه و هم اردکانیان معتقدند که باید پنجرهها را بست چرا که باز کردن آنها ربطی به خروج کرونا ندارد و البته عامل اصلی هدر دادن گاز و برق است.
معمای خاموشیهای پراکنده
خاموشهای پراکنده 2روز گذشته هم برخی شهروندان را به واکنش واداشت که این پرسش را مطرح کنند که چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟ آیا نیروگاهها گاز ندارند یا خاموشی را بهانهای برای مصرف مازوت بیشتر قرار دادهاند یا اینکه واقعا دیگر توان تولید بیشتر برق را ندارند؟
پیگیریهای همشهری نشان میدهد متولیان صنعت برق در روز یکشنبه جلسه مهم داشتهاند و سرانجام توافق صورت میگیرد تا هم برق مورد نیاز کشور به هر قیمت ممکن تامین شود و هم اینکه تا حد امکان نیروگاهها از تعمیرگاه خارج و به خط تولید آورده شوند. کمیتههای بحران و اضطرار برای روشن نگهداشتن چراغ شهرها و روستاها و البته گرم نگهداشتن خانهها لحظه به لحظه مأمور شدهاند تا روند مصرف و تولید برق را در سراسر کشور رصد کنند. خط قرمز آنها جلوگیری از قطع برق و خاموشیهای چندساعته است. اما آیا این نیروگاهها توان ایستادگی را دارند؟ تولید پرفشار برق و تحت فشار قرار گرفتن خطوط انتقال در سراسر کشور البته ممکن است با خرابی برخی تجهیزات و قطع موقت برق همراه شود و راه دیگر و سادهتر این است که از مردم خواسته شود به کمک نیروگاهها و خطوط انتقال بیایند تا برق قطع نشود. قطع برق نه فقط خاموشی که سلامت مردم را در فصل سرد سال و جولان کرونا بهشدت تهدید میکند و چارهای نمانده جز اینکه در وقت اضافه نور شهرها، خیابانها و معابر اصلی کمتر شود، مردم یک لامپ کمتر روشن کنند و پنجرهها را ببندند و لباس گرم بپوشند.
پای عراق در میان است؟
اوجگیری مصرف داخلی گاز در ایران و صادرات همزمان به کشور عراق هم یک معماست. همسایهای که از ایران گاز تحویل میگیرد و پولش را هم نمیدهد. شرکت ملی گاز ایران هشدار میدهد و طرف قرارداد عراقی توجه نمیکند و نتیجه بستن شیرهای گاز به روی عراق و سفر اخیر رضا اردکانیان به بغداد و گفتوگو با مقامات این کشور بود. نتیجه نهایی استمرار صادرات گاز ایران است چرا که شرکت ملی گاز ایران گویا یک قرارداد بلندمدت با طرف عراقی امضا و خود را متعهد به تامین گاز پیشبینی شده در قرارداد کرده است؛ حالا این شرکت به این دلیل که طرف عراقی پول گاز را نمیدهد، تصمیم به قطع گاز میگیرد اما بهانه طرف عراقی این است که راه برای واریز طلب ایران بسته است. آخرین توافق بین اردکانیان و مقامات عراقی هم این است که فعلا گاز صادر و طلب ایران هم خرج خرید دارو و البته واکسن کرونا شود.
رد پای تحریمها در بحران انرژی و آلودگی
واقعیت این است که سبد انرژی ایران بهویژه در بخش مصرف بهدلیل محروم ماندن از فناوریهای نوین و البته منابع و سرمایهگذاریهای خارجی بهطور خاص برای نوسازی صنایع و نیروگاهها بهشدت آسیبپذیر شده است. فرسوده شدن نیروگاهها و نیاز به تعمیرات آنها یک واقعیت روشن است و برخی تجهیزات مورد نیاز برای سرپانگه داشتن این نیروگاهها و البته افزایش کارایی آنها باید وارد و نصب شود، گذشته از صنایع آلاینده نظیر کارخانجات سیمان و استقرار آنها در نزدیکی شهرها، منابع لازم برای نوسازی صنایع کشور هم وجود ندارد و بودجه بهشدت صرف هزینههای جاری ایران هم نشان میدهد که منابع دولتی برای احیای صنایع و کم کردن از میزان مصرف آنها کفاف نمیدهد. اطلس انرژی ایران متزلزل و آسیبپذیر شده و سیاست تامین و عرضه حداکثری انرژی هم دیگر جوابگو نیست و گزینه موقتی دولتمردن و مسئولان کمک خواستن از مردم برای کم کردن مصرف است.
به گزارش همشهری، بدون تحریمها، میتوان کمهزینهتر و زودتر به سراغ کاهش مصرف انرژی رفت اما این سؤال مطرح است که مگر کم کردن مصرف انرژی در شرایط تحریم ناشدنی است؟ پاسخ روشن است، میتوان از مصرف برق و نفت و گاز در داخل کشور کم کرد و مازاد آن را به دیگر کشورها فروخت به شرط آنکه راهی برای بازپس گرفتن پول برق، نفت و گاز فروخته شده وجود داشته باشد و بتوان انرژی مازاد را در یک رقابت بین خریداران با قیمت مناسب فروخت. افزون بر اینکه سرمایهگذاری برای کم کردن مصرف انرژی بهویژه در بخش صنایع و کاهش میزان آلایندگی آنها ازجمله در بخش حملونقل عمومی درون شهری و برون شهری و جایگزینی ریل به جای جاده هم بدون منابع و سرمایه خارجی سخت، پیچیده و پرهزینه است. مسئلهای که سالها نادیده گرفته شد و اکنون دود آلودگی هوا به چشم همه میرود و خطر قطع گاز و برق در کمین همه است. سالها کتمان یک واقعیت روشن در یکی از گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس درخصوص بحران آب نمایان شد که عنوان میکند: اجرای برخی پروژههای تعریفشده برای رفع مشکلات آب شرب برخی شهرهای کشور، مستلزم تأمین برخی تجهیزات ازجمله پمپها، قطعات و تجهیزات مربوط به تصفیهخانهها و ... است که با توجه بهوجود تحریمهای فراگیر و همچنین افزایش نرخ ارز، اجرا و اتمام این پروژهها میتواند با مشکلاتی مواجه شود تا آنجا که در برخی موارد ممکن است بهعنوانمثال پروژهای با پیشرفت فیزیکی ۹۵درصد بهدلیل عدمتأمین تجهیزات و قطعات لازم معطلمانده و به بهرهبرداری نرسد.
فرصت تازه برای ایران
مدیریت مصرف انرژی و کم کردن از هدررفت آب، گاز، برق و سایر فراوردههای انرژی یک فرصت تازه و دریچه جدید برای اقتصاد و مردم ایران است تا نهتنها از بحران آلودگی هوا و شکاف بین عرضه و تقاضای انرژی نجات پیدا کنند که راه برای حضور کشور در بازار جهانی انرژی هم هموارتر شود؛ فرصتی برای اینکه نهتنها تهران را شهری برای همه که ایران را کشوری برای همه بدانیم و برای راهاندازی یک نهضت ملی مدیریت مصرف انرژی بسیج شویم.
پراکندگی نهادهای تصمیمگیر و موازیکاری در اجرا به یک مانع جدی برای رسیدن به یک نقطه مشترک جهت عبور از بحران تبدیل شده تا جایی که کهنهکارترین وزیر کابینه که روزگاری خود وزیر نیروی کشور بوده، از غلبه مصرف بر تولید گلایه دارد و وزیر نیرویی که خود تجربه طولانی در اصلاح الگوی مصرف انرژی در سطح جهانی دارد هم مانده که راه کدام است. به گزارش همشهری، تعطیل کردن شهرها، زوج و فرد کردن تردد خودروها، گرفتن عوارض از خودروهای تکسرنشین، درخواست از مردم برای کم کردن میزان مصرف انرژی تنها به مثابه پرداختن به ظاهر زشت هوای آلوده است و نادیده گرفتن ریشههای آلوده آن. اکنون فرصت تازه ایجاد شده تا یکبار برای همیشه به تعارض منافع و حرکتهای موازی و تکراری در برخورد با معمای آلودگی هوا پایان داده شود. فعلا گزینه نخست خاموش کردن چراغهای اضافه، بستن پنجرهها و پوشیدن لباس گرم است اما این گزینه میتواند درصورت اصلاح الگوی مصرف انرژی در کشور به یک فرهنگ تبدیل شود.
مکث
توصیهها و تلاشهای موقت برای عبور از بحران
تلاش میشود با اعمال مدیریت مصرف تا ۱۰ میلیون مترمکعب درمصرف انرژی کاهش داده شود.
کاهش یک درجهای دمای محیط کار و منزل ۷۰ میلیون مترمکعب صرفه جویی در مصرف گاز به همراه دارد.
جمعآوری مراکز غیرمجاز استخراج رمزارز از مهمترین محورهای تعیین شده برای کاهش مصرف برق اعلام شد.
سیاست وزرات نیرو، حمایت از تشکیل مزارع استخراج رمزارزها در سایر مراکز استخراج قانونی است.
اصلاح روشنایی معابر میتواند سالانه یک میلیون لیتر در مصرف سوخت نیروگاهها مؤثر باشد.
۹ میلیون عدد چراغ روشنایی در معابر کشور نصب شده که این رقم بسیار بیشتر از استانداردهای بینالمللی است.
بیشتر چراغهای نصب شده در بزرگراهها از نوع لامپهای ۴۰۰ وات است و در بسیاری از نقاط میتوان این لامپها را به ۱۰۰ وات تغییر داد.
نیروگاههای استان تهران به هیچ عنوان از سوخت مازوت استفاده نمیکنند و مخزن سوخت مازوت آنها پلمب است. شهر تهران دارای ۳نیروگاه است که سوخت آنها گازی است و نیروگاههای موجود در استان البرز و قم هم که برق تهران را تامین میکنند، ازجمله نیروگاههای سیکل ترکیبی به شمار میآیند که آلودگی ندارند.