• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
دو شنبه 3 آذر 1399
کد مطلب : 116555
+
-

عزت چریک

عزت الله مطهری؛ چریکی که نماد مقاومت است

عزت چریک

اگر او را امروز ببینید ، هنوز با گذشت بیش از  45 سال آثار شکنجه بر بدنش وجود دارد. عزت‌الله شاهی یا عزت‌الله مطهری یا عزت شاهی که در بازار تهران شاگردی می‌کرد سر از گروه‌های سیاسی مبارز بر علیه رژیم شاه در آورد. ابتدا به گروهی کوچک موسوم به حزب الله پیوست .
سازمان حزب‌الله تشکیلاتی اسلامی و زیرزمینی بود که در سال ۱۳۴۶ از سوی شماری از اعضای پیشین حزب ملل اسلامی به نام‌های احمد احمد، و علیرضا سپاسی آشتیانی پس از آزادی از زندان با هدف مبارزه و براندازی حکومت محمدرضا پهلوی با تکیه بر تجربیات گذشته و نیز خودسازی فردی و جمعی و کسب آمادگی برای مقابله با هرگونه تهدید از سوی دستگاه تشکیل شد.بعدها حزب الله با پیوستن افرادی مانند جواد منصوری، احمد منصوری، جمال نیکوقدم، عباس دوزدوزانی ، محمد مفیدی و محمدباقر عباسی گسترش و عمق یافت.بنیادگذار و رهبر سیاسی سازمان حزب‌الله، عباس آقازمانی (ابوشریف) بوده‌است که بعدها از شخصیت‌های اولیه و تأثیرگذار انقلاب اسلامی ایران و از پایه‌گذاران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد.
او در ترور شعبان جعفری و انفجار هتل شاه عباسی که میهمانان خارجی به آن رفت و می کردند ، دست داشت.
عزت شاهی بعد  از ضربه خوردن شدید گروه حزب الله  مخفی شد و بعد با برخی از اعضای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) که آنها نیز در سال 50 ضربه سختی خورده بودند مرتبط شد. در همین سال‌ها در نزد ساواک لو می رود و در نهایت ساواک که به شدت به دنبال او بود، در یک درگیری بسیار سخت او را دستگیر کرد؛« ...مأمورین‌ در‌ خانه‌ای روبه‌روی کارگاه سنگر گرفته‌ بودند‌.با‌ دیدن من درنگ نکردند. از شکاف در مرا زدنـد.در رگـبار اول،کـسی متوجه نشد و خودم هم متوجه نشدم کـه از‌ کـجا‌ خـورده‌ام‌.هـرچه ایـن طـرف و آن‌طرف را نگاه کردم هیچ‌چیز‌ ندیدم‌.حدود سه چهار دقیقه‌ای، در کوچه افتاده بودم.سیانور و چند شماره تلفن در جیبم را خوردم تا چیزی به‌ دست‌ این‌ها‌ نیفتد. تقریبا داشتم بـی‌هوش می‌شدم و خون زیادی از بدنم رفته‌ بود که مامورین در آن خانه را باز کرده‌ و بیرون آمدند و گفتند که دست‌هایت را بالا کن و اسلحه‌ات‌ را‌ در‌ جوی بینداز.مردم هم جمع‌ شده بودند و به آنها فحش مـی‌دادند‌ کـه‌ چرا بچه مردم را کشتید و چرا این کارها را می‌کنید.من از روی نفرت یا اتفاقی‌،دست‌ روی‌ کمر گذاشتم و گفتم:اگر جلو بیایید با نارنجک تکه‌ تکه‌تان خواهم کرد‌.در‌ صورتی‌ که اصـلا نـارنجکی همراه نداشتم،با این تهدید آنها دوباره به روی‌ من رگبار‌ بستند‌ و این‌بار‌ دو گلوله دیگر خوردم ...» سـیانور و گلوله موفق به از پا انداختن عزت شاهی شد که‌ به‌ خاطر‌ کوه‌نوردی‌ها و ورزش‌های‌ ممتد صاحب بدنی قوی بود.در بیمارستان شهربانی مأمورین خوشحال بودند‌ که‌ وی از مـرگ حـتمی نجات یافته است چـرا کـه می‌پنداشتند می‌توانند اطلاعات ناب‌ و تازه‌ای‌ از‌ افراد و گروه‌های مرتبط با او به دست آورند.
 اما در زندان کمیته مشترک ضد خرابکاری زیر شدید ترین شکنجه ها که شرح آنها در کتاب خاطراتش آمده است دوام آورد. عزت شاهی در زندان به قدری شکنجه شد که حتی بعد از اینکه پرونده اش به قول معروف تمام شده بوده نیز برای عبرت دیگران توسط ماموران ساواک شکنجه می شده است. او یکی از افشاکنندگان سازمان منافقین در سال‌های اخیر و از کسانی است که شیوه ها و روش های منافقانه این سازمان را به دلیل برخی از نزدیکی ها در گذشته و شناخت از آنها افشا کرده است. 
عزت شاهی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا میانه دهه شصت در برخی از نهادهای انقلابی حضور داشت اما به یکباره همه چیز را رها کرد و به بازار رفت و تا زمانی که کتاب خاطراتش منتشر نشد نامی از او نبود.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید