• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
سه شنبه 2 مهر 1398
کد مطلب : 80664
+
-

تبلیغ رستوران

بومرنگ
تبلیغ رستوران


فرورتیش رضوانیه ـ  روزنامه‌نگار

گارسون داخل آشپزخانه می‌آید و به شما می‌گوید که یکی از مشتری‌ها می‌خواهد با صاحب رستوران صحبت کند. ‌
می‌پرسید: «چه چیزی سفارش داده بود؟» گارسون می‌گوید آن مشتری تازه رسیده و هنوز هیچ سفارشی نداده است. با قدم‌های آهسته جلو می‌روید و خودتان را معرفی می‌کنید. آن خانم می‌گوید که بازاریاب یک صفحه معروف در اینستاگرام است و می‌خواهد به شما پیشنهاد کند به آنها پول بدهید تا رستوران‌تان را تبلیغ کنند. شما می‌گویید به‌دنبال ایجاد هیاهو نیستید. بازاریاب می‌گوید رستوران شما اکنون خیلی خلوت است. شما می‌گویید اینستاگرام پر از دروغ و تبلیغات چندش‌آور است.
او با عصبانیت رستوران را ترک می‌کند. چند شب بعد صندوقدار به شما می‌گوید از وقتی در اینستاگرام پیج باز کرده‌اید، تعداد مشتری‌ها بیشتر از قبل شده. شما می‌گویید: «ما که در اینستاگرام نیستیم!» اما او صفحه‌ای را نشان می‌دهد که متعلق به رستوران شماست. چند روز بعد همان خانم بازاریاب نزد شما می‌آید و می‌گوید که به دستور رئیسش آن صفحه اینستاگرام را ساخته تا وقتی به مفید بودن حضور در شبکه‌های اجتماعی پی بردید، آن را به شما بفروشند. به او می‌گویید: «به رئیست بگو اینکه تا الان به اتهام ایجاد بدون اجازه صفحه رسمی رستوران شکایت نکردم، اشتباه من بوده.» بازاریاب می‌رود و چند دقیقه بعد صفحه جعلی رستوران شما نیز از اینستاگرام حذف می‌شود. از اینکه تهدیدتان اثربخش بود، خوشحال می‌شوید. روز بعد یکی از دوستان‌تان با شما تماس می‌گیرد و می‌گوید: «تو چرا با این یارو که توی کار معرفی رستورانه درافتادی؟ توی صفحه‌اش نوشته داخل رستورانت همیشه بوی تینر می‌آید و مشتری سردرد می‌گیرد، دیروز هم توی غذای آنجا ناخن انگشت پا پیدا شده، ملت هم گفته‌اند رستورانت را بایکوت می‌کنند. قضیه چیه؟»



 

این خبر را به اشتراک بگذارید