• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
سه شنبه 17 بهمن 1396
کد مطلب : 6385
+
-

زیر آسمان شهر

انقلاب، مردم، سینما

یادداشت
انقلاب، مردم، سینما

محمدعلی نجفی | نویسنده، کارگردان و اولین مدیر سینمایی پس از انقلاب:

زیستن در خانواده‌ای مذهبی با پدری که مجتهد بود، رفتن به دانشگاه و آشنایی با عوالم روشنفکری و علاقه به سینما و بعد حضور در حسینیه ارشاد و آشنایی با دکتر علی شریعتی. با این پس‌زمینه طبیعی بود که من در دهه50، انقلابی شوم. از همان زمان هم فعالیت هنری را به عنوان راهکاری برای مبارزه با رژیم پهلوی انتخاب کردم.

من و دوستانم در حسینیه ارشاد تئاتر «سربداران» را روی صحنه بردیم که البته ساواک آن را تعطیل کرد و چند سال بعد دفتر «آیت‌ فیلم» را تاسیس کردیم. در این دفتر، فیلم «جنگ اطهر» به کارگردانی من و حضور دوستانم فخرالدین انوار، سیدمحمد بهشتی، مصطفی هاشمی و ... ساخته شد. فیلمی انقلابی که در مراحل آماده‌شدنش آتش انقلاب هم شعله‌ور و جریان مبارزات گسترده و مردمی شد. وقتی مردم به صحنه آمدند ما که ارتباطاتی هم با برخی سران انقلاب داشتیم برای ثبت رخدادها، دوربین‌هایمان را به خیابان آوردیم. حالا دیگر به جای هنرپیشه‌ها، مردم جلوی دوربینمان بودند و میزانسن را هم آنها تعیین می‌کردند. نتیجه کار هم شد مستند «لیله‌القدر» که بعد از انقلاب اکران شد و روی آنتن تلویزیون هم رفت. در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب، برخی سینماها آتش گرفتند. ما منتقد سینمای آن دوران بودیم و فیلمفارسی دوست نداشتیم ولی آتش‌زدن سینماها را کار درستی نمی‌دانستیم. می‌دانستیم اگر شرایط عوض شود در همین سینماها می‌شود به جای فیلم مبتذل، فیلم فرهنگی و ارزشمند نمایش داد. البته خیلی هم باور نمی‌کردم که مردم پشت قضیه آتش‌زدن سینماها باشند. به نظرم جریاناتی از احساسات مردم سوءاستفاده می‌کردند و می‌خواستند بگویند انقلابیون اهل آتش‌زدن سینما هستند. در حالی که امام(ره) وقتی به ایران آمد در همان سخنرانی معروف بهشت‌زهرا گفت: «ما با سینما مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم.»

روزهای اول پیروزی انقلاب بود که به پیشنهاد شورای انقلاب و تصریح مرحوم بازرگان و فرمان امام(ره) من متولی سینمای کشور شدم. ما در وضعیتی به‌هم‌ریخته امور سینما را تحویل گرفتیم. سینماها بازگشایی شدند ولی با مشکل کمبود فیلم مناسب مواجه بودیم. تولید فیلم ایرانی متوقف شده بود و هیچ کس نمی‌دانست که در نظام جدید چگونه باید فیلم ساخت. بسیاری از سینماها فیلم‌های بدون پروانه نمایش را اکران می‌کردند. نهادهای انقلابی رسما در مورد سینما تصمیم می‌گرفتند و در کار ما دخالت می‌کردند. با توجه به شرایط خاص آن دوران، بخشی از این رخدادها طبیعی بود. وقتی سراغ گذشته می‌رویم، بستر زمان را باید درنظر بگیریم و منصفانه قضاوت کنیم. در مدتی که تصدی امور سینمایی را برعهده داشتم تلاش کردم از بدنه سینما برای پیش‌بردن کارها استفاده کنم. شوراهایی که در دوره من به وجود آمدند، اعضایش خود بچه‌های سینما بودند. اعتقاد داشتم اگر قرار است تغییری رخ بدهد و ما صاحب سینمای انقلابی شویم، باید از ظرفیت سینمایی‌ها بهره بگیریم. شرایط خاص سال‌های 58 و 59 و ملتهب‌بودن جامعه انقلابی، دشواری‌های فراوانی را به همراه داشت. به‌خصوص اینکه عده‌ای نمی‌خواستند سینما وجود داشته باشد.

خیلی‌ها سینما را کنار کافه و کاباره قرار می‌دادند و معتقد بودند باید تعطیل شود. در دوران مدیریتم کوشیدم جلوی ابتذال را بگیرم و با کمک فعالان سینمایی، سمت جریانی پویا و متکثر برویم که خروجی‌اش سینمایی همسو با اعتقادات مردم باشد. در دوره مدیریت من کارها دشوار پیش می‌رفت ولی از سال62 به بعد که مدیریت فرهنگی تثبیت شد ما ثمرات پیروزی انقلاب را در سینما مشاهده کردیم. اینکه امروز هم از سینمای دهه60 به عنوان سینمایی فرهنگی و وزین یاد می‌شود نشان می‌دهد در دهه اول انقلاب مسیر سیاستگذاری‌های فرهنگی صحیح و با تعریف درستی از سه‌گانه انقلاب، مردم و سینما صورت گرفته است.

این خبر را به اشتراک بگذارید