• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
شنبه 7 اردیبهشت 1398
کد مطلب : 53648
+
-

چهره‌های خبرساز آغاز سال: جمشید مشایخی

سفرت بی‌خطر

جمشید مشایخی 13فروردین از دنیا رفت تا ایام نوروز با تلخی به پایان برسد

نیلوفر شادان 

خبر کوتاه بود؛«پدر ما ساعت9 امشب 13فروردین در نهایت آرامش به سفر ابدی رفت.» همین نوشته کوتاه کافی بود تا یک جامعه هنری به سوگ از دست دادن کمال‌الملک سینمای خود بنشیند و سیاهپوش شود. جمشید مشایخی هنرمند بزرگی بود که تمام عمرش در محبوبیت گذشت و بابت نقش‌هایی که برای سینمای ایران بازی کرد همیشه ستوده شد. او که دارای نشان درجه یک فرهنگ و هنر است در سال1336، زمانی که تنها 23سال داشت با بازی در نمایش «وظیفه پزشک» بازیگری را آغاز کرد، با فیلم کوتاه «جلد مار» در سال۴۲ مقابل دوربین رفت و 2سال بعد با فیلم «خشت و آینه» ابراهیم گلستان وارد سینما شد و سال‌های سال خوش درخشید.

کمی خودمانی

استاد مشایخی در پنجم آذر 1313 در تهران و در خانواده‌ای تحصیل‌کرده به دنیا آمد. پدرش تحصیل‌کرده آلمان و سوئد بود و به‌عنوان افسر در کارخانه شیمیایی ارتش کار می‌کرد. او فرزند بزرگ این خانواده بود و علاقه زیادی به بازیگری و تئاتر داشت؛ با وجود این تحصیلاتش را در رشته تئاتر نیمه‌تمام گذاشت. خودش درباره این علاقه می‌گفت:«علاقه‌ام به هنر بیشتر از همان دوران نوجوانی شروع شد.زمانی که در کلاس پنجم ابتدایی درس می‌خواندم نمایشنامه می‌نوشتم، کارگردانی می‌کردم و در کنار بچه‌های محله نمایشنامه‌ها را بازی می‌کردیم. در سال36 بعد از گرفتن پایان‌نامه خدمت از طریق دوست دایی‌ام به اداره هنرهای دراماتیک معرفی شدم و بعد از اجرای یک نمایشنامه، من نخستین کسی بودم که در اداره هنرهای دراماتیک استخدام شدم». استاد مشایخی در همان سال بود که با دختر عمه‌اش خانم گیتی افروز رئوفی ازدواج کرد و حاصل این ازدواج 3فرزند به‌نام‌های نادر، نازنین و سام شد.



قهرمان ملودرام‌های ایران

وقتی از او درباره دوست داشتنی‌ترین نقش‌هایش پرسیدند گفت که نمی‌توانم از بین کارهایم انتخاب کنم اما فیلم‌های «شازده‌احتجاب»، «سلطان صاحبقران»، «قیصر»، «سوته‌دلان»، «کمال‌الملک»، «پدر بزرگ» و «آوار» را بیشتر دوست دارم.

در کارنامه پربار او همه‌جور نقشی به چشم می‌خورد.او معمولا نقش اول فیلم نبود ولی فیلمی را قبول می‌کرد که کلیت آن را دوست داشته باشد بنابراین در نقشی که به‌عهده می‌گرفت خوب می‌درخشید. او شم خوبی در شناسایی فیلم‌های خوب و اثرگذار داشت. مشایخی هنوز چهل‌ساله نشده بود که نقش مردان جاافتاده خانواده را بازی کرد. یکی از درخشان‌ترین و ماندگارترین نقش‌های او بازی نقش دایی در فیلم قیصر است؛ مردی میانسال و جاافتاده که میانه‌رو و مدافع خانواده است. در واقع خیلی‌ها مشایخی را قهرمان ملودرام‌ها می‌دانند.مشایخی در «شازده احتجاب» هم پیر به‌نظر می‌رسد، همانطور که در «ماه عسل» و «سوته‌دلان» هم پیر است. حتی در فیلمی مثل «ذبیح» او مردی جاافتاده بود که می‌خواست از خانواده‌اش محافظت کند.

این پیری زودرس برای او بازی در نقش مردان معقول را به ارمغان آورد؛ کسانی که باید باوقار باشند. بعدها او نقش مردان قابل اعتماد و پدر بزرگان مهربان را هم خوب ایفا کرد.اگر نگاهی به فیلم «گل‌های داوودی» بیندازید می‌بینید که او چقدر خوب این نقش را بازی کرده است؛ مردی که خبر مرگ می‌آورد اما برای مدتی کوتاه نقش پدر را برای یک پسر بینوا بازی می‌کند و دم نمی‌زند. اما مشایخی در یک فیلم، پیر محبوب همیشگی نیست. او در فیلم «خانه عنکبوت» نقش بازمانده‌ای از رژیم سابق را بازی می‌کند که به‌دنبال راه فرار می‌گردد. این نقش، وجه دیگری از توانایی او در اجرا را به نمایش گذاشته است. همکاری مشایخی با علی حاتمی ماندگارترین یادگاری‌های تاریخ هنرهای نمایشی ایران را به‌وجود آورده است. اجرای نقش کمال‌الملک با ژست‌های هنرمندانه مشایخی، اجرای نقش رضا تفنگچی در هزاردستان و... کم‌نظیرترین نقش‌هایی است که تا به امروز به اجرا درآمده است.

سفرت بی‌خطر 

خبر تلخ در شب سیزدهم فروردین همه جا پیچید. این هنرمند محبوب بعد از گذراندن یک دوره‌ طولانی بیماری درحالی‌که در شب عید در ویژه برنامه نوروزی حاضر شده و برای مردم دعای خیر کرده بود درگذشت. علی نصیریان، رفیق چندین و چند ساله او در مراسم تدفین در حالی‌که بسیار متاثر بود گفت:«سر مراسم تشییع آقای انتظامی هم گفتم که من انتظار نداشتم اینجا بیایم. این روزها حال خوشی ندارم.از دست دادن همسرم، مشایخی، رشیدی و انتظامی، همگی ضربه‌هایی به پیکر من بودند چون من از اینها بودم».

محمدعلی کشاورز هم گفت که ما 5نفر بودیم. 5 رفیق که در عرصه هنر همدیگر را جستیم. عمر رفاقت‌هایمان از 60سال گذشته بود. می‌دانید شش دهه رفاقت یعنی چه؟ حالا 3 رفیقمان به دیار باقی شتافته‌اند و بسیار تلخ است که اعتراف کنم هرکدام از این هنرمندان که می‌روند، جایشان تا همیشه خالی می‌ماند. سفرت بی‌خطر رفیق!

این خبر را به اشتراک بگذارید