• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
شنبه 1 اردیبهشت 1397
کد مطلب : 12920
+
-

علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد

داریوش ارجمند | بازیگر سینما و تلویزیون

نهاد خانواده، مقدس‌ترین سلول جامعه است و اگر این نهاد ویروسی شود، کل جامعه دچار مشکل خواهد شد. از این‌رو علت اصلی پدیده کودکان‌کار را هم مانند همه آسیب‌های دیگر، باید در نهاد خانواده جست‌وجو کرد. به شخصه معتقدم اگر می‌خواهیم کاری اساسی و ریشه‌ای در زمینه کودکان‌کار انجام دهیم،

باید همه انرژی‌مان را به قبل از اینکه آنها کودک‌کار شوند معطوف کنیم. متأسفانه نهاد خانواده با اینکه اصلی‌‌ترین عنصر جامعه است، اما هیچ نظارت خاصی روی آن صورت نمی‌گیرد. در حالی که این نهاد هم باید متولی یا مسئول داشته باشد و ارگان‌هایی باشند که از زمان به دنیا آمدن کودک، او را تحت نظر بگیرند تا هیچ کودکی در شرایط نامناسب خانواده یا محله‌اش تبدیل به کودک‌کار نشود.

البته که در فرهنگ ما کار مقدس است و اشکالی ندارد که بچه‌ها کار کنند، اما اینکه چه‌کاری انجام بدهند مسئله است. ما هم وقتی بچه بودیم، خیلی‌هایمان در تابستان بلال و گردو و بامیه می‌فروختیم. اینکه بچه از کودکی مسئولیت‌پذیر بار بیاید و متوجه شرافت کار شود، خیلی خوب است، اما باید مطمئن شد که این کار به سلامت روح‌شان لطمه نزند و از همه مهم‌تر، از درس باز نمانند. در واقع حکایت کار کردن بچه‌ها با کودک کار بودن خیلی فرق می‌کند! به همین دلیل است که می‌گویم این بچه‌ها باید متولی داشته باشند. اینکه اکنون خیریه‌های مختلفی در این حوزه فعالیت دارند و مدرسه‌ای ویژه کودکان‌کار داریم،

بسیار خوب است. اما در واقع این کار مانند درست کردن نمای ساختمانی است که از پایه ویران است. در این زمینه بهزیستی، وزارت کشور، قوه قضاییه، شهرداری، آموزش و پرورش، سمن‌ها و خیریه‌ها باید دست به دست هم بدهند و‌ کاری ریشه‌ای انجام دهند. اما در حال حاضر و با توجه به وضعیت موجود به‌عنوان یک راهکار زودبازده می‌توان با فرصت دادن به بچه‌های کار، آنها را از شرایطی که دارند خارج کرد. به‌عنوان مثال شهرداری همان‌طور که برای افراد مسن و زنان سرپرست خانوار بازارچه‌های صنایع‌دستی برگزار می‌کند می تواند برای بچه‌های کار هم از این بازارچه‌ها ایجاد کند تا کودکان‌کار دست‌کم در محیطی سالم به کسب درآمد بپردازند.

چندین سال پیش با کودکی آشنا شدم که مدرسه نمی‌رفت و جوراب می‌فروخت. می‌گفت اگر فلان مبلغ سرمایه داشتم، دیگر دستفروشی نمی‌کردم و برای خودم‌کاری راه می‌انداختم. آن سرمایه را در اختیارش قرار دادم و کمکش کردم تا روی پای خودش بایستد. چند سال بعد با من تماس گرفت و گفت دیپلم گرفته و در شرف ازدواج است. اگر با کمک نهادهای ذیربط و مردم خیراندیش چنین موقعیتی در اختیار همه کودکان‌کار قرار بگیرد، سرنوشت بسیاری از آنها تغییر خواهد کرد. 

این خبر را به اشتراک بگذارید