• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
پنج شنبه 9 مرداد 1399
کد مطلب : 106375
+
-

نویسندگان و چهره‌های فرهنگی از همشهری

اثرگذار به وسعت ایران

اثرگذار به وسعت ایران

الناز عباسیان

بسیاری روزنامه همشهری را یکی از روزنامه‌های مؤثر در تاریخ مطبوعات معاصر می‌شناسند. این روزنامه ۲۸ساله از بدو حیات خود به واسطه ابتکارهای خلاقانه‌‌اش نقش مؤثری در جذب مخاطب داشته است و توانسته بخش زیادی از نیاز مردم به یک رسانه نوشتاری را پاسخ دهد. یکی از رسالت‌های این روزنامه اعتلای فرهنگ و ادب پارسی و اهتمام به کتاب و فرهنگ کتابخوانی است؛ موضوعی که این رسانه در حدود ۳دهه فعالیتش مورد‌توجه قرار داده و با وجود اینکه یک روزنامه غیرتخصصی و البته عمومی است توانسته ارتباط خوبی با نویسندگان عصر حاضر برقرار کند. از این‌رو سراغ تعدادی از نویسندگان معاصر کشورمان رفتیم تا نظر آنها را درباره همشهری و نقش آن در اعتلای فرهنگ و ادب عمومی جویا شویم؛ بزرگانی که به گفته خود قد‌کشیدن همشهری میان مطبوعات را از ابتدا دیده و فراز‌و‌فرودهایش را لمس کرده‌اند؛ فرهیختگانی که گاهی برای همشهری قلم زده‌‌اند و گاهی هم دلواپس‌اش شده‌اند؛ ادیبانی که همشهری را نه فقط روزنامه بلکه یک رویداد فرهنگی در قرن معاصر می‌دانند. با ما همراه باشید تا بخش‌هایی از صحبت‌های این بزرگان را بخوانیم.

محمود دولت‌آبادی؛ نویسنده
همشهری داستان؛ مناسب نویسندگان جوان

من هیچ‌گاه به خواندن روزنامه علاقه نداشتم مگر اینکه سرتیترهای آن را در کیوسک‌های روزنامه‌فروشی دیده باشم و بخواهم با نگاه کوتاه به آنها استنباطی کرده باشم. البته با روزنامه‌ها و به‌ویژه روزنامه همشهری زیاد کار کرده‌ام. اما اینکه بخواهم درباره کم‌و‌کیف روزنامه‌ها و مخاطبان آن حرفی زده باشم واقعا چیز زیادی نمی‌دانم. اما برکسی پوشیده نیست که این روزها روزنامه‌ها حال و روز خوبی ندارند. روزگاری مردم حوادث و اخبار را از روزنامه‌ها دنبال می‌کردند اما حالا منابع زیادی برای دریافت اخبار به‌روز و تازه وجود دارد و دیگر روزنامه‌ها بکارت و جذابیت گذشته را ندارند. ماندگاری و پایداری آنها فقط با تکیه نسخه‌های مکتوب امکان‌پذیر نیست. فعالیت‌ها روزنامه‌ها ناچارند به سمت جذابیت‌های چند‌رسانه‌‌ای و... برود. متأسفانه دوره ما، عصر کم‌عمقی است و این بسیار خطرناک است و جوانان ما را تهدید می‌کند. البته ناگفته نماند همشهری و به‌ویژه همشهری‌داستان در زمینه ادبیات معاصر و معرفی نویسندگان و آثار آنها توانسته قدمی بردارد. زیرا تا جایی که خاطرم هست همشهری یک کتاب ماهانه - گاهانه‌ای منتشر می‌کرد ویژه  داستان و داستان‌نویسان جوان- نمی‌دانم ادامه دارد یانه؟- آنچه بود خوب بود و البته فضایی بود برای نویسندگان جوان که غالباً با دشواری نشر مواجهند.

میرجلال‌الدین کزازی؛ نویسنده و مترجم
پایداری همشهری در گرو خبرنگارانش است

همشهری یکی از پایدارترین روزنامه‌ها در این سالیان بوده است. اما آن ویژگی‌ای که در این روزنامه ستودنی است تنها پایداری آن نیست. به سخن دیگر پایداری انگیزه‌‌ای نشده است که همشهری آن ویژگی پسندیده خویش را از دست بدهد. از همین رو است که یکی از اندک روزنامه‌هایی که من گاهی همکاری پایدار با آن داشتم روزنامه همشهری است. از همین رو است که همشهری بخش‌هایی از یکی از کتاب‌های مرا، چند سال پیش در هر شماره به چاپ می‌رساند و از سوی دیگر سال‌هاست که من به‌گونه‌ای گسسته با همشهری در پیوندم. خبرنگاران این روزنامه به انگیزه‌های گوناگون در زمان‌های شایسته و روزهای ویژه با من تماس می‌گیرند و درباره آن روز یا رخدادی فرهنگی که روی داده است با من گفت‌وگو می‌کنند. این گفت‌وگوها آنچنان است که من از دوستانی که در این روزنامه گرم کار هستند خواستم این گفته‌ها را که در پیکره یادداشت در روزنامه چاپ شده است برای من بفرستند تا در کتابی به چاپ برسد. به هر روی اگر همشهری پایدار مانده است و ارزش خود را پاس داشته است این ویژگی‌های ارزنده در گرو روزنامه نگاران و خبرنگاران آن است که با آگاهی و باورمندی و دلبستگی به‌کار خویش این روزنامه را یاری می‌رسانند و می‌کوشند که همشهری همواره شایسته نامی که در این سالیان یافته است بماند.

اسدلله امرایی؛ نویسنده و مترجم
پرتیراژترین و پرصفحه‌ترین روزنامه

روزنامه همشهری نخستین روزنامه تمام رنگی در ایران بود که سال ۱۳۷۱ منتشر شد. قبل از این روزنامه، مجله‌ای به نام همشهری منتشر می‌شد. مجله‌‌ موفقی بود که در ۱۶شماره منتشر شد اما بعد به‌علت انتشار مطلب طنزی توقیف شد. صاحب امتیاز آن به گمانم روابط عمومی و امور بین‌الملل شهرداری تهران بود. سنگ بنای روزنامه همشهری را در دوره مدیریت آقای کرباسچی گذاشتند. در همان روزهای نخست تیمی حرفه‌‌ای با ایده‌های مطبوعاتی جذاب از میان روزنامه‌نگاران قدیمی و جوان‌ترهای خوش‌فکر دور هم جمع شدند. من هم با این تیم همکاری داشتم و در بخش ادب و هنر روزنامه همشهری مطالبی ترجمه می‌کردم. البته همکاری من سازمانی و استخدامی نبود زیرا من جای دیگر استخدام بودم. اما به‌عنوان مترجم با روزنامه‌های کشور از جمله همشهری همکاری داشتم. اگر اشتباه نکنم پرتیراژترین و در عین حال پرصفحه‌ترین روزنامه ایران بود. خاطرم هست موفقیت بخش آگهی‌های روزنامه همشهری کار را به جایی رسانده بود که حتی اگر روزنامه را رایگان هم توزیع می‌کردند باز هم برای روزنامه سود داشت. آن سال‌ها، روزهای رونق همشهری بود.

ابوتراب خسروی؛ نویسنده
همشهری باید در تولیدات چند‌رسانه‌ای فعال‌تر شود

انتظارها از روزنامه همشهری با گذشته درخشان خود، به‌ویژه در سال‌های نخست و زمان آقای کرباسچی- شهردار وقت- بسیار است. سال‌هاست که این روزنامه محدود شده است. البته تا حدودی باید به نشریات غیرمستقل حق داد. از آنجا که همشهری یک نشریه دولتی است طبیعتا محدودیت‌هایی دارد. این در حالی است که رسانه‌های مجازی بدون محدودیت‌ها و آزادی بیان بیشتری می‌تازند. به‌عبارتی وقتی شبکه‌های اجتماعی و فناوری عرصه جهانی را کوچک کرده و دسترسی به داده‌ها را در کوتاه‌ترین زمان فراهم می‌کند، مردم اقبال زیادی به فضای مجازی پیدا‌کرده‌اند. در این شرایط بسیاری از رسانه‌های مکتوب، بقا و ماندگاری خود را در خطر می‌بینند که البته همین گونه است. شاید راه برون‌رفت از این تهدید این باشدکه جراید با تکیه بر جذابیت‌های چندرسانه‌ای و عمق‌بخشی آگاهانه به محتوای تولیدات، نظر مخاطبان را جلب‌کنند. البته به تازگی مطلع شده‌ام که روزنامه همشهری به سمت تولیدات چندرسانه‌ای رفته است. این بسیار ارزشمند است و باید تقویت شود. زیرا ویژگی مولتی‌مدیا بودن به‌ویژه برای جوانان که همواره خواهان جذابیت و دسترسی به آخرین اخبار و اطلاعات با سرعت بالا و روش‌های متنوع هستند، آنان را به‌طور فزاینده‌ای به سمت رسانه‌های جدید سوق می‌دهد. همچنین این روزنامه در زمینه اعتلای فرهنگ مطالعه و معرفی نویسندگان و آثار گذشته و جدید هم تاکنون قدم‌های بزرگی برداشته و امید است که ادامه داشته باشد. ماهنامه همشهری داستان سال‌ها با هیأت تحریری فرهیخته و کاردان در بهترین شکلش منتشر می‌شد، که در تاریخ نشریات ادبی نقطه‌عطفی بود، نمی‌دانم چرا دیگر در آن شکل بی‌نظیر منتشر نمی‌شود.

محمود حکیمی؛ نویسنده
همشهری برای نویسنده‌ها ارزش قائل است

در روزگاری که اغلب مردم به‌ویژه جوان‌ها علاقه کمتری به مطالعه کتاب دارند، روزنامه همشهری تلاش می‌کند تا این فاصله‌ها را کمتر و برای اعتلای فرهنگ کتابخوانی قدمی بردارد. متأسفانه این روزها اغلب علاقه‌مندان به خواندن کتاب به جای مطالعه کتاب‌های نویسندگان پارسی‌نویسی، به سمت مطالعه کتاب‌های ترجمه می‌روند. اساسا این گرایش به کتاب‌های خارجی بد نیست اما نباید از آثار فاخر نویسندگان داخلی غافل شوند. همشهری در این زمینه تعادل را حفظ کرده و ضمن معرفی کتاب‌های معاصر ایرانی، گاهی آثار ترجمه جدید را هم معرفی می‌کند. از ویژگی‌های روزنامه همشهری که برای من ارزشمند بوده این است که این روزنامه برای هنرمندان و نویسنده‌های ایران‌زمین ارزش قائل است و حتی گاهی گفت‌وگوهای آنها را در صفحه نخست خود کنار مهم‌ترین تیتر اخبارش منتشر می‌کند. خبرنگاران این روزنامه به مناسبت‌های مختلف سراغ شاعران، نویسندگان و هنرمندان این مرز‌و‌بوم می‌روند و با معرفی زندگینامه آنها و شرح احوالات این روزهایشان تلاش می‌کنند تا آنها را بیش از پیش به مردم معرفی کنند. من از گذشته تاکنون این روزنامه را خوانده و می‌خوانم. تا جایی که اطلاع دارم پرتیراژترین روزنامه کشور است و یک مؤسسه بزرگی است که مجلات معتبری را منتشر می‌کند.

منصور ضابطیان؛ نویسنده، روزنامه‌نگار و مجری
همشهری؛ یادآور خاطرات خوب و رنگی

همشهری برای من و هم‌نسل‌های من یک بخش جدایی‌ناپذیر از خاطره‌های مطبوعاتی ما و یادآور تغییر شکل زندگی ماست؛ زمانی که برای نخستین بار روزنامه‌‌ای با صفحات تمام‌رنگی می‌دیدیم. ویژه‌نامه هم نبود که فقط یک شماره رنگی چاپ شود، بلکه هر‌روز رنگی چاپ می‌شد. همشهری برای نسل ما یک سبک زندگی بود؛ نسلی که چند سالی از جنگ و جبهه فاصله گرفته و کودکی و نوجوانی‌‌اش را طی کرده بود و حالا داشت در شهرش رنگ می‌دید. همشهری پیک این رنگ در جامعه نوین ایران بود. در آن برهه برای ما که شکل دیگری از شهروندی را تجربه کرده بودیم، یک ضرورت شهری ایجاد شده بود و نشانه آن این بود که زندگی آرام‌آرام در حال تغییر است. یکی از جنبه‌های این عوض شدن هم خواندن روزنامه‌ای بود که مشخصاً درباره شهر صحبت می‌کرد. به هر حال همشهری در این سال‌ها همیشه روی کیوسک‌ها بوده و چه آن را می‌خریدیم و چه نمی‌خریدیم، همشهری بخشی از زندگی ما بوده است.

هوشنگ مرادی‌کرمانی؛ نویسنده
روزنامه اعتدالگرا و به دور از سیاست‌زدگی

من هر روز روزنامه می‌خوانم و اگر روزی روزنامه نخوانم روزم شب نمی‌شود. گاهی همشهری هم می‌خوانم. همشهری داستان را هم دنبال می‌کنم. همشهری جلوی چشم من رشد کرد. خاطرم هست سال‌ها پیش گفتند قرار است زیرنظر شهرداری تهران روزنامه‌ای برای شهر تهران منتشر شود اما این روزنامه به سرعت تبدیل به یک روزنامه سراسری و همگانی شد. در این سال‌ها هر مدیری سیاست‌های خاص خودش را اعمال کرد اما این اواخر تعطیلی برخی مجلات ما را هم متاثر کرد. البته این تعطیلی‌ها فقط مربوط به روزنامه همشهری نبوده و همه روزنامه‌ها با آن درگیرند. در عصر حاضر فضای مجازی رسانه‌ها را تهدید می‌کند. در دنیای امروز انسان‌ها دوست دارند خیلی سریع اطلاعاتی مختصر به‌دست بیاورند اما اخبار رسانه‌های مجازی هیچ کدام ماندگار نیست بلکه کم‌عمق و حتی ممکن است نامعتبر باشد. اما روزنامه‌ها اخبار را از منابع معتبر و زوایای مختلف تحلیل و درصورت امکان راهکار می‌دهند. همشهری در این سال‌ها مسئولان مختلفی را به‌خود دیده و طبیعتا با سلیقه مدیران هر دوره تغییرانی کرده‌است اما در کل من معتقدم روزنامه اعتدال‌گرایی است. راه اعتدال را گرفته و هیچ‌گاه تندرو یا کندرو نبوده است. هیچ‌گاه فحاش یا افشاگر نبوده. درصدد رو کم کنی یا تسویه‌حساب‌کردن با کسی یا جناح خاصی نبوده است. روزنامه همشهری به‌دنبال بالا بودن یا پایین کشیدن شخص یا اشخاص خاصی نبوده است. در عین حال سیاست‌هایی که دولت‌ها به روزنامه‌ها می‌دهند را دنبال کرده است. روزنامه‌ای تخصصی نیست بلکه عمومی و برای همه مردم است؛ از یک کاسب گرفته تا استاد دانشگاه.

عبدالله انوار؛ مترجم ، محقق و نسخه‌شناس
این روزنامه مناسب مردم تهران و معرف این شهر است

این روزنامه مناسب مردم تهران است و موافق وضع کنونی تهران مطالب می‌نویسد. تهران شهری با تاریخ و هویت هفت‌هزار ساله است. از جهت سیاسی نیز حدود 400سال است که به مرکز سیاسی کشورمان تبدیل شده است. با وجود سابقه کهن تهران، این شهر با بی‌مهری بسیاری روبه‌رو شده است. روزنامه همشهری نقش مهمی در معرفی هویت و تاریخ این شهر دارد. روزنامه‌ای که در ابتدا روزنامه اختصاصی شهر تهران بود و هم‌اکنون هم صفحات زیادی از آن به شهر می‌پردازد. من از جوانان و محققان و اهالی رسانه‌ها درخواست می‌کنم بیش از پیش به تهران بپردازند. این کار روزنامه‌هاست که باید حواسشان به تهران و هویت‌اش باشد. باز جای شکرش باقی است گاهی در روزنامه همشهری به بهانه‌های مختلف سراغ تهران‌شناسان می‌روند و از هویت و وجه‌تسمیه محله‌های قدیمی تهران مطلب می‌نویسند. شرایط به‌گونه‌ای شده که خودمان در حال از میان بردن هویت تاریخی این شهر هستیم. همین تغییر نام خیابان‌ها و کوچه‌ها که در سال‌های اخیر شاهد آن بودیم، از جمله آسیب‌ها به تاریخ آن به شمار می‌آید. در هیچ کجای دنیا به این حجم تغییر نام معابر را نداشته‌ایم. من مخالفم و معتقدم اگر در نهایت قرار شد نام کوچه یا معبری قدیمی عوض شود بهتر است نام گذشته آنها در کنار نام جدید حفظ شود. برای اینکه شهروندان به‌خاطر نام‌های جدید گمراه نشده و روابط بین شهروندان حفظ و از همه مهم‌تر هویت نام‌های قدیمی هم حفظ شود.

محمد صالح‌علا؛ بازیگر، شاعر و نویسنده
همشهری یک رویداد فرهنگی است

عنوان «همشهری» و روزنامه‌‌ای با این عنوان یکی از رویدادهای روزگار ماست؛ نشریه‌‌ای که توانست با چشم برهم‌زدنی قلمرو فرهنگی چشمگیری پیدا کند. انتشار هشت‌هزارمین شماره آن، نشان می‌دهد که اهالی این نشریه مردم راه درازند. رپ رپه‌‌ای داشته‌‌اند و در این راه جای پایی به جاگذاشته‌اند؛ نشریه‌هایی که در این سال‌ها به ارتفاعی مطبوعاتی رسیده‌اند، با نویسنده‌های خوبی که تا توانسته‌‌اند راه راست را به کلمه‌ها نشان داده‌اند. گاهی در کوران حوادث با ادبیاتی ملین و مردم وار-که کارت شناسایی همشهری همین شیوه روزنامه‌نگاری است-مانع شکست خوردن روح همشهری‌ها شده‌اند. انتشار نشریه‌های وابسته به همشهری هم آهان‌آهان‌هایی دارد. نشریه‌هایی دوران‌ساز مانند روزنامه دل و شانه «آفتابگردان»، نشریه مجهول‌القدر «همشهری داستان» و دیگرها همه آنها چیزی را نزد ما جاگذاشته‌‌اند که همشهری را در حافظه اجتماعی ما جاانداخته است. اگر این روزنامه از روزهای نخست انتشارش با اقبال عمومی روبه‌رو شده برای این است که مردم ما مادرزادی در پی چیزهای رسیده‌‌اند، از سیب سرخ گرفته تا ‌ماهنامه همشهری داستان؛ چنان‌که من هنوز هم روزنامه آفتابگردان را دوست دارم. در حالی‌که از خودم می‌پرسم چگونه می‌توان چیزی را که دیگر نیست دوست داشت؟ اینکه می‌پرسید با کنار رفتن کاغذ از روزنامه و تغییر شیوه انتشار چکار باید کرد؟ به‌نظرم آینده را نمی‌توان پیش‌پیش مصرف کرد. اما می‌توان پیش‌بینی کرد که اگر روزنامه‌‌ای روی کاغذ موفق بوده، احتمالا در شکل‌های دیگر هم موفق خواهد بود.

سروش صحت؛ نویسنده، بازیگر و کارگردان
همشهری مکمل کتابخوانی مردم بود

روزنامه همشهری با بیش از ربع‌قرن سابقه یکی از اثرگذارترین روزنامه‌ها در سال‌های اخیر بوده است. اینکه یک روزنامه نزدیک به ۳۰ سال منتشر شود و خود را در سطح بالایی نگه‌دارد، کار ساده‌ای نیست. علت  اینکه همشهری خودش را در سطح بالا نگه داشته این است که هیچ‌گاه از زمان خود نه‌تنها عقب نماند بلکه جلوتر هم رفت. اینکه یک روزنامه با محتوای خوب و جذاب و کاغذ رنگی با قیمت بسیار مناسب دست مردم می‌رسید، بسیار ارزشمند و جذاب بود. همچنین همشهری تلاش می‌کرد در هر حوزه‌‌ای از همکاران متخصص و کاربلد آن حوزه استفاده کرده و تا جایی که ممکن است سیاست‌زده و جناحی نشود. امتیاز دیگر همشهری، صفحه نیازمندی‌های قطور آن بود که حتی بسیاری از افرادی که اهل مطالعه و روزنامه خواندن نبودند را هم برای خرید روزنامه ترغیب می‌کرد. وقتی حتی افراد به‌خاطر نیازمندی‌ها روزنامه را می‌خریدند موجب می‌شد ناخواسته روزنامه را هم ورق بزنند و از مطالبش استفاده کنند. البته بسیاری هم که اهل مطالعه و کتاب بودند برای مطالب خوب آن روزنامه را می‌گرفتند و همشهری مکمل کتابخوانی آنها بود. همچنین انتشار نشریات اقماری در کنار به‌روز بودن، رنگی بودن و ارزان بودن و انتشار مطالب غیرجناحی از عوامل موفقیت همشهری بود. به جرات می‌توان گفت یکی از تأثیرگذارترین مجلات در حوزه قصه‌نویسی مجله «داستان همشهری» برای جوان‌ها «همشهری جوان» و علاقه‌مندان به سینما مجله «همشهری۲۴ » بود که توسط تیمی درجه‌یک و کاربلد منتشر می‌شدند. اما معتقدم این روزها آسیب‌هایی همچون رسانه‌های مجازی همشهری را تهدید می‌کند. ما همیشه همشهری را به به‌روز بودن، خلاق بودن و جذابیت‌هایش می‌شناختیم و امیدواریم مسئولان فعلی نه فقط با تکیه بر این سابقه و خوشنامی بلکه با روش‌های نوین خونی تازه در رگ‌های همشهری جاری کنند.



 

این خبر را به اشتراک بگذارید