مصائبی،تلختر از زخمهای جنگ
روایت 3 جانباز جنگ تحمیلی از روزهای دشواری که بیماری در تلاقی با سالمندی و تنگدستی زندگی را بر آنان تلخ کرده است
گزارش
سبد لاکها را گذاشت کنار سینی چای و گفت خدا برکت دهد، نان سفره ما از فروش همین لاکها در قطار مترو در میآید؛ تازه اگر من را نگیرند و کار به نشان دادن کارت جانبازی شوهرم و تعهد و چند ساعت علافی نکشد.