از آن روزی که اولین نفر در شب سرد زمستانی یکی از خیابانهای تهران، کاپشن گرم و نرمی را روی دستگیرهای در دیواری سوار کرد تا این کاپشن برسد به اهلش، چند سال میگذرد.
تا حرف از تابستان به میان میآید، یاد سفر، هتل و هواپیما میافتیم و قطار! قطارهایی که تلوتلوخوران و خرامان، ما را به دل کوهها و جنگلها و دشتها میبرند و به ما اجازه میدهند آهسته و پیوسته، جهان را با هم ورق بزنیم و قبل از رسیدن به مقصد، از تماشای مسیر هم لذت ببریم.