چند مشتری بیملاحظه، مثل توفان به یک رستوران در استرالیا زدهاند و چنان آنجا را به هم ریختهاند که کارشان به یک مسئله عمومی در این کشور و فراتر از آن تبدیل شده است.
هر سه با ترکشهای یک توپ زخم برداشته بودیم و باهم آورده بودند ما را پشت جبهه جنگ و آن بیمارستان. ترکش شکمم را پاره کرده بود و مجبور شده بودند نیم متر از رودههایم را کوتاه کنند.
شهرکتابهای شیک و پیک باشد یا فروشگاههای ردیفشده در خیابان انقلاب یا حتی مغازههای کتابفروشی محلی که تا سقف تویش کتاب چیده شده، فرقی نمیکند؛ اگر جایی برای خرید کتاب تخفیف درست و حسابی ندهد، به درد خیلیها نمیخورد.