خیزش راستگرایان در بحران
محمود اشرفی ـ روزنامهنگار
جهان با همهگیرشدن یک بیماری در آستانه دگرگونی ژرفی قرار دارد. رکود اقتصادی با پسزدن دیدگاههای مبتنی بر جهانیشدن، راه را برای سیاستهای ملیگرایانه میگشاید؛ سیاستهایی که در برخی حوزههای سیاسی خالی از نگرشهای نژادپرستانه خواهد بود. همپای عمیقترشدن بحران اقتصادی، استراتژیستهای راستگرا مجال بیشتری برای ایجاد شکاف و همگرایی در جهان خواهند داشت. در این صورت تمامی تلاشهای جامعه جهانی برای ایجاد همگرایی بربادرفته و کشورها بهویژه دولتهای قدرتمند سلوک سیاسی یکجانبهگرایی را پیش خواهند گرفت. در چنین شرایطی سازمانهای مستقل جهانی چارهای جز روشنگری در مسیر پیشرو نخواهند داشت. باید با انحرافات سیاسی در سطح بینالمللی مقابله کرد؛ تحرکات نامناسبی که سمت و سوی آن در جهت بهروزی جامعه جهانی نخواهد بود. در این زمینه نتایج بحران اقتصادی 33-1929 آموزه بسیار خوبی برای استراتژیستهای صلحطلب است.
بخشی از افکار عمومی جهان به این باور رسیدهاند که این بیماری همهگیر اخیر پدیده آزمایشگاهی و ساخته بشر است که یا بهطور عمد یا غیرعمد منتشر شده است. در این مورد قطعیتی هنوز وجود ندارد، زیرا ممکن است انتشار آن کار یک دانشمند دیوانه باشد. اما هماکنون طیف گستردهای از اتهامها در برابر چین قرار دارد که در یک سوی آن اهمال و مخفیکاری در اطلاعرسانی و در سوی دیگرش تولید و انتشار عامل این بیماری قرار دارد. هرچه بیشتر محکومیت چین محرز شود، تغییرات ژرفتری را در جهان شاهد خواهیم بود. در این صورت بخش عمده تلاشهایی که از سوی محافل روشنفکری جهان با پذیرش شهروندان در زمینه مبارزه با نژادپرستی به عمل آمده، بر باد خواهد رفت. نژادپرستان دوباره پدیدار شده و شیوههای غیرانسانی برتری نژادی مجالی برای خودنمایی پیدا خواهدکرد. این بار نژاد زرد، از سیاهپوستان روزگار تلختری را تجربه خواهد کرد. نژادپرستی در قرن21 شکل و شیوههای متفاوت از بردهداری و غل و زنجیر دارد. امیدوارم این ویروس هولآور یک پدیده طبیعی باشد و این بر همگان ثابت شود، زیرا جهان دیگر تاب نژادپرستی را که پیامد آن جنگ است، اصلا ندارد.
اگر رویدادها چنین سمت و سویی داشته باشد، در آیندهای نهچندان دور بمباران هستهای هیروشیما و ناکازاکی هم توجیهپذیر شده و نوعی آیندهنگری جهان غرب به شمار خواهد آمد.