جهان در انتظار رنسانس پساکرونا
بیژن یاور _ استاد دانشگاه، متخصص و مشاور مدیریت بحران، ریسک و پدافند غیرعامل
تأثیر بیماری ناشی از ویروس کرونا و همهگیری ناشی از آن (پاندمیک) به عنوان یک بحران بر کل جوامع انسانی را میتوان همچون یک رنسانس خواند که ابعاد مختلف زندگی بشر را دگرگون خواهد ساخت. برای همین است که بهنظر میرسد که دوران پیش و پساکرونا بهراحتی قابل تشخیص خواهد بود. لذا پس از بیماری، رنسانسی نوین در حال شکلگیری است همانگونه که رخداد رنسانس در قرون وسطی تأثیری شگرف در زمینههای فلسفی، اجتماعی و اقتصادی برجای گذاشت، این مورد اخیر نیز بسیاری از حقیقتها را که پیش از این پنهان بوده است را آشکار نمود.
پاندمیک کرونا را نیز میتوان نقطه عطفی تاریخساز در هزاره سوم درنظر گرفت. متخصصین مدیران شرایط اضطراری (حوادث، سوانح، بلایا، بحرانها و فجایع) بر این باورند که بحرانها همواره نقطه عطفی مثبت یا منفی برای توسعه آینده است که بسته به چارچوب ذهنی (Mindset) برنامهریزان و مدیران شرایط اضطراری، تأثیرات متفاوتی دارد. برای این رخداد یا بهتر بگوییم پدیده و بحران، علاوه بر عرصه پزشکی تأثیرات اساسی در علوم انسانی، فلسفه، جامعهشناسی، روانشناسی، علوماجتماعی، فرهنگ، اقتصاد، علوم پایه، علوم فنی و مهندسی و علوم پزشکی خواهد داشت که بهتدریج نمایان میشود.
در عرصه روابط بینالملل، وقوع تغییرات بنیادین در ساختار سازمانهای بینالملی مانند سازمان ملل متحد، سازمان جهانی بهداشت، اتحادیه اروپا و نظایر اینها متصور است، همچنین انسجام ملی ملتها برای غلبه بر بحرانهای مشابه ارتقا خواهد یافت، نظام برنامهریزی و مدیریت اقتصادی و اجتماعی کشورها نیز متحول خواهد شد.
نظامهای جدید و منسجم برای جبران خسارات وارده به افراد حقیقی و حقوقی و زمینههای بروز مشکلات اقتصادی و اجتماعی تعریف و گرایش به ادیان آسمانی و معنویت، روزبهروز بیشتر تقویت میشود.
بسیاری از ساختارها با شیوهها و دستورالعملها در مناسبات مختلف اقتصادی و اجتماعی مورد بازنگری قرار میگیرد که بازنگری در رفتار انسانی و رفتار سازمانی خصوصاً سازمانهای بینالمللی از آن جمله است و در یک کلام حتی سبک زندگی جدیدی پا به عرصه میگذارد.
زمانی که بحران در چین رخداد، کشورهای دیگر بهطور واضح متوجه دوره عدمقطعیت نشده و از تمهیدات و تدابیر برنامهریزی و مدیریتی خصوصاً در زمینه پیشگیری، آمادگی و تابآوری در چرخه جامع مدیریت شرایط اضطراری غافل مانده بودند تا آنجا که فقدان تجهیزات حداقلی برای کادر درمانی و پرستاری در بسیاری از کشورها ملموس بود و نظامهای درمانی غافلگیر شدند و برخی حتی با نگاه غیرمنطقی کادر درمانی و پزشکی را مجبور کردند بهکار در بیمارستانها بدون تجهیزات حفاظتی ادامه دهند. عدالت اجتماعی نیز در کشورهای پیشرفته و مدعی حقوق بشر و در راس آنها ایالات متحده باید متحول شود؛ چرا که بحران کرونا، نابرابری در درمان و تأمین معاش را آشکار ساخت. آنان که تمکن مالی بیشتری داشتند و دارای قدرت سیاسی بالاتری بودند احتمال نجاتشان بیشتر بود. رنگینپوستان وکارتنخوابها مورد بیمهری قرارگرفتند. کهنسالان نیز در برخی از کشورهای غربی در اولویت آخر توجه قرار گرفتند. پنهانکاری واقعیتها از سوی برخی کشورها و حتی رسانهها نیز پیامد این بحران است که برای آیندگان پذیرفته نیست و نیازمند تحول است.
برنامهریزیها و مدیریتها براساس حقیقتها شکل نگرفته، بلکه براساس واقعیتها و بیشتر از جنس آزمون - خطایی شکل گرفته و پنهانکاری در برنامهریزی و مدیریت کشورهای پیشرفته دائما مسیر برنامهریزان و مدیران را ناهموار ساخته است و این عرصه نیازمند بازنگری است. میزان پیشگیری و ریسکپذیری، سطح آمادگی، تابآوری، توان مقابله و پاسخ، بازیابی (بازسازی و بازتوانی) در اثر این بحران، آشکار ساخت که تا حدود زیادی کمبودهایی وجود دارد که بهطور عمد یا غیرعمد پنهان مانده بود. به هررو مردم درجهان میاندیشند که چرا با صرف هزینههای زیاد ناشی از پرداخت مالیات نظامهای سیستم پزشکی و درمانی بهویژه در اروپا و آمریکا خصوصاً ایتالیا، اسپانیا و ایالات متحده نتوانست بهطورکامل پاسخگوی این بحران باشد، تا جایی که از مسئولان ارشد یکی از کشورهای اروپایی اعلام کرد که اگر وضعیت مبتلایان و کشتهها به همین منوال پیش برود دستور تعطیلی دولت را صادر خواهد کرد.
این مطلب و بسیاری از مطالب دیگر، ضعف ساختارهای سازمانی درون کشورها در سطح بینالمللی را اثبات میکند. این موارد در اصل میتواند در اثر بده بستانهای سیاسی، مراودات اقتصادی و نظایر اینها صورت پذیرد که پنهان میماند. ضعف و عدمکارایی و اثربخشی ساختارها، سازمانهای بینالمللی و مشکلات پیش آمده، جهان را در آستانه تغییر و تحولی بزرگ قرار داده که در آیندهای نهچندان دور دنیا آن را تجربه خواهد کرد. طبیعی است که تغییراتی در ساختارها، سازماندهیها و رفتارهای ساختارهای دولتی، عمومی، خصوصی و مردمی در کشورهایی که با مردم و حتی کادر پزشکی خود خوب رفتار نکردند و آنان را مجبور بهکار بدون پوشش حفاظتی (مانند: ماسک، دستکش و نمونههای مشابه) کرده و درصورت مقاومت آنها را برکنار کردند مانند ایالات متحده، ایجاد خواهد شد. جامعه بشری و وجدان بیدار انسانهای رنج کشیده میخواهد بداند که اگر سازمان ملل متحد و سازمانهای بینالمللی مانند آن نتواند برای ملل جهان در راستای کمک به نوع بشر، برداشتن تحریمها، آتشبس موقت برای کشورهای درگیر جنگ برای کاهش آسیبها و تلفات در اثر بیماری ناشی از ویروس کرونا در کشورها گام بردارد، پس این سازمان و سازمانهای مشابه به راستی کارکردشان چه بوده و در چه زمانی وارد عمل میشوند؟ این سؤال و بسیاری از سؤالهای دیگر در رنسانس نوین در پساکرونا پاسخ خود را خواهند یافت.
نتیجه اینکه در آینده در اثر این پدیده بحرانی یعنی بیماری ناشی از ویروس کرونا، اقدامات و فعالیتها به 2دوره قبل و بعد از رنسانس نوین تقسیمبندی خواهد شد. بسیاری از حقیقتها که پنهان بوده و واقعیت یافته است، خود زمینههای رنسانسی (تجدید حیاتی) نوین را در پساکرونا سبب خواهد شد که اندیشیدن در آن خصوص تغییر نگرشی منجر به تغییر رفتار بهوجود خواهد آورد که کشورهای پیشرفته جایگاه خود را بهتدریج از دست داده و جهان در انتظار تحولی بزرگ خواهد بود و آن چیزی نیست جز تغییر و باز تعریف جایگاه حقیقی انسان نه واقعیت کنونی او. جهان در انتظار عدالت و عدالت در انتظار منجی عالم بشریت (عج) است.