ادعای عجیب معتادی که نقشه جنایت کشیده بود

«ماده مخدر شیشه را برای مصرف خودم داخل نسکافه ریختم اما عمو و زن‌عمویم به اشتباه آن را خوردند و مسموم شدند.»؛ این ادعای تازه را مرد معتادی مطرح کرده که متهم است با نسکافه مسموم قصد کشتن عمو و زن‌عمویش را داشته است. او درحالی چنین ادعای عجیبی را مطرح کرده که پیش از این اتهام را به گردن شاکیان انداخته بود.
به‌گزارش همشهری، چند روز قبل زن و شوهری به دادسرای جنایی تهران رفتند تا از مردی آشنا شکایت کنند. مرد می‌گفت، برادرزاده معتادش به آنها نسکافه مسموم خورانده و آنها تا یک قدمی مرگ پیش رفته‌اند. این زوج 10روز در کما بودند تا اینکه  به‌هوش آمدند و زنده ماندنشان را معجزه می‌دانند. با شکایت این زوج، پرونده‌ای در شعبه سوم دادسرای جنایی تهران تشکیل شد و قاضی دستور داد تا تیم پزشکی علت مسمومیت این زوج را اعلام کند. آنها اعلام کردند که داخل نسکافه آنها مقداری ماده مخدر شیشه وجود داشته است. به این ترتیب دستور بازداشت برادرزاده صادر شد و او به دام پلیس افتاد. این مرد جوان اما در بازجویی‌ها منکر مسموم‌کردن عمو و زن‌عمویش شد و وقتی پیش‌روی قاضی ساسان غلامی، بازپرس پرونده قرار گرفت، چنین گفت: سال‌ها قبل عاشق دخترعمویم شدم. پسر شاکیان که پسرعمویم می‌شود عاشق همین دختر بود اما در نهایت او با من ازدواج کرد. اما زندگی‌مان خیلی دوام نیاورد و به‌دلیل اختلافاتی که داشتیم از یکدیگر جدا شدیم. به تازگی از فامیل‌ها شنیده بودم پسرعمویم یعنی پسر شاکیان قصد ازدواج با همسر سابقم را دارد. خیلی ناراحت شدم و حالا هم حدس می‌زدم عمو و زن عمویم برای اینکه من دست به‌کار خطرناکی نزنم صحنه‌سازی‌ کرده‌اند تا من به زندان بیفتم و این ازدواج سر بگیرد. وی ادامه داد: آنها خودشان نسکافه مسموم درست کردند و بیهوش شدند. فکر می‌کنند با این کار من به زندان می‌افتم و دیگر پسرشان را اذیت نمی‌کنم. او هم با خیال راحت با همسر سابقم ازدواج می‌کند اما من نقشی در بیهوش‌کردن آنها ندارم.
اگرچه متهم اصرار داشت بی‌گناه است اما قاضی جنایی دستور بازداشت وی را به اتهام شروع به قتل عمدی صادر کرد. بازجویی از او ادامه داشت تا اینکه برادرزاده معتاد، ادعای تازه‌ای پیش‌روی تیم جنایی قرار داد. ادعای دوم او عجیب‌تر از اولی بود. وی گفت: روز حادثه به خانه عمویم رفته بودم. از وقتی زنم طلاق گرفته اغلب به خانه عمویم می‌رفتم چون همسرم همه اموالم را از من گرفته بود. آن روز برای خودم نسکافه درست کردم و روی میز گذاشتم. داخل آن ماده مخدر شیشه حل کرده‌بودم، زن‌عمویم اما حواسش نبود و آن را خورد. من هم به روی خودم نیاوردم چون فکر نمی‌کردم بلایی سرش بیاید. بار دیگر برای خودم نسکافه درست کردم و داخل آن شیشه ریختم. بار دوم عمویم اشتباهی نسکافه آغشته به شیشه را خورد. وی ادامه داد: ساعتی بعد عمو و زن‌عمویم ناگهان حالشان بد شد و از هوش رفتند. من هم از ترس فرار کردم که ظاهرا فرزندان آنها به دادشان رسیده و پدر و مادرشان را به بیمارستان بردند. باور کنید من نیتی نداشتم و همه‌‌چیز اتفاقی بود. درحقیقت اشتباه رخ داد.
تحقیقات از متهم همچنان ادامه دارد تا حقایق ماجرا آشکار شود.